صنعت مانند تمام پدیدههای اینجهانی، چندبعدی است. در یکسویش رفاه و در سوی دیگرش رنج و دشواری؛ هم پاکیزگی به انسان داده، هم آلودگی؛ در ابتدا آنچنان رفاهی برای بشر به ارمغان آورد که کسی از رنج و آلودگیاش گله نمیکرد، تا اینکه دودکشهای بزرگ صنعتی یکی پس از دیگری بر فراز کارخانهها و مجتمعهای بزرگ صنعتی برپا شد و آلودگیهای صنعتی موضوع جدی جوامع شد. انسان که جیرهخوار صنعت شده بود، دیگر توان توقف آن را نداشت بنابراین هوشمندانه کوشید تا صنعت بدون آلایندگی ایجاد کند و از آن زمان «صنعت بدون دودکش» سودای مردمان جهان شد.
امروزه صنعت گردشگری بهعنوان یکی از جدیترین گزینههای «صنعت بدون دودکش» است. این صنعت پس از صنایع نفت و خودروسازی به سومین صنعت درآمدزای جهان تبدیل شده است. از نظر اقتصادی سبب ایجاد اشتغال، کاهش بیکاری و افزایش درآمد میشود. میزان سرمایهگذاری برای ایجاد یک فرصت شغلی در صنعت گردشگری بسیار پایینتر از دیگر صنایع است به عبارت دیگر اشتغالزایی در این صنعت به سرمایهگذاری کمتری نیاز دارد و تردیدی نیست که همه کشورها در رقابتی تنگاتنگ در پی بهرهگیری از مزایای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بهویژه دریافت سهم بیشتری از درآمد جهانی حاصل از گردشگری و همچنین بالابردن سطح اشتغال در کشور متبوع خود هستند.
طبق آمار سازمان جهانی گردشگری از هر 12 تا 15شاغل در دنیا یک شغل به گردشگری اختصاص داشته و هر پنج تا 10گردشگر یک فرصت شغلی ایجاد میکند در حال حاضر حدود 260میلیوننفر در جهان در صنعت گردشگری و صنایع مرتبط به کار اشتغال دارند و درآمدهای حاصل از این صنعت در مجموع حدود 9درصد تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان را به خود اختصاص داده است. یعنی گردش مالی بیش از یکهزارمیلیارددلار به صورت سالانه! حال سوال مهم این است که چرا ما با داشتن رتبههای ممتاز در عرصه گردشگری نتوانستهایم از این بخشش خداوندی به کوشش خود سهمگیری مناسب داشته باشیم؟
«اگر مدیریت جاذبههای توریستی استان اصفهان در اختیار مالزی قرار گیرد، سالانه برابر با ارزآوری نفت برای ایران سودآور خواهد بود» این جملات بخشی از سخنرانی دکتر «ماهاتیر محمد»- نخستوزیر اسبق مالزی- در یکی از سفرهایش به ایران است. بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، ایران در ردیف 10کشور برتر دنیا در زمینه گردشگری قرار دارد. اما سهم کشور ما از این صنعت سودآور چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ گردش مالی بسیار ناچیز است؛ کمتر از نیمدرصد! بر اساس آمار منتشره در سال 2013 از مجموع 150میلیون سفر خارجی در جهان، سهم ایران فقط چهارمیلیوننفر بوده است. همچنین بنا بر گفته مسعود سلطانیفر معاون رییسجمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی در سال 2013 در کل جهان هزارو250میلیارددلار از محل جابهجایی گردشگران درآمد کسب شده که بنا بر آمار منتشره سهم ایران در همین سال از محل جذب گردشگر فقط پنجمیلیارددلار بوده است و این یعنی فقر شدید ایران از درآمد صنعت بدون دودکش! اهمیت درآمد صنعت توریسم زمانی مشخص میشود که میزان درآمد آن را با میزان صادرات نفت و گاز ایران بسنجیم. بنا بر گفته بیژن زنگنه وزیر نفت درآمد ایران از محل صادرات نفت خام و میعانات گازی در سال 92، 41میلیاردو610میلیوندلار بوده است. این رقم یعنی درآمدی همسنگ با درآمد سالانه صنعت گردشگری ایتالیا!
اعداد و ارقام نشان میدهد سهم صنعت گردشگری در اقتصاد ایران بسیار اندک است بر اساس آمار منتشره سهم مستقیم سفر و گردشگری نسبت به سهم سایر بخشهای اقتصاد ایران در تولید ناخالص داخلی، حدود دودرصد از کل اعلام شده است. بر این اساس ایران در بین 184کشور جهان باید رتبه 147 را به خود اختصاص دهد این در حالی است که صنعت گردشگری ترکیه با 4/1 درصد از تولید ناخالص داخلی توانسته رتبه 76 را به خود اختصاص دهد.
صنعت گردشگری صنعتی است چندوجهی که میتواند اثر مثبتی بر سایر بخشهای کشور مانند کسب درآمد ارزی، افزایش درآمد ملی جامعه میزبان، افزایش درآمد دولت، افزایش سرمایهگذاری، افزایش اشتغال نیروی کار، توسعه تولید، فروش و گردش اقتصادی صنایع دستی داشته باشد و مهمتر از همه تغییر دید و نگرشی است که میتواند بر گردشگران در مورد آن کشور به وجود آورد. به همین دلیل توجه به این صنعت از اهمیت بالایی برخوردار است و کشورها برای افزایش سهم خود برنامهریزیهای مفصلی را انجام دادهاند. برای مثال میتوان به کشور ترکیه اشاره کرد که در فاصله سالهای 2013-2005، از نظر جذب گردشگران خارجی عملکرد قابل توجهی را به نمایش گذاشت. ترکیه در سال 2005میلادی برای اولینبار توانست وارد فهرست 10کشور برتر به لحاظ جذب گردشگران خارجی شود و رتبه نهم را به خود اختصاص دهد. در حال حاضر ترکیه سالانه حدود 25میلیارددلار از محل صنعت گردشگری درآمد دارد و دولت این کشور همچنین قصد دارد این رقم را به 50میلیارددلار در سال 2023 برساند. همچنین میتوان به شیخنشین دوبی اشاره کرد که با جذب بیش از 10میلیونگردشگر تنها در سال 2013 رکورد تازهای را در گردشگری خود و کشورهای حاشیه خلیجفارس ثبت کرده است. این در حالی است که شیخنشین حاشیه خلیجفارس از نظر جاذبههای گردشگری به هیچوجه قابل مقایسه با ایران نبوده و ترکیه نیز در ردهبندی تعداد اماکن تاریخی 17پله پایینتر از ایران قرار دارد!
نکته دیگر عدم توازن بین ورودیها و خروجیهای صنعت گردشگری ایران است بر اساس مستندات موجود در سال 2013 حدود هفتمیلیوننفر ایرانی با صرف هزینهای معادل 10میلیارددلار به خارج از کشور سفر کردهاند و در همین سال ایران فقط پذیرای چهارمیلیون گردشگر بوده و از این محل درآمدی معادل پنجمیلیارددلار کسب کرده است. این عدم توازن نشانگر نبود برنامهای مدون در عرصه گردشگری است. با توجه به رتبه ممتاز ایران در جاذبههای گردشگری میتوان گفت در صورت اتخاذ تدابیر لازمه و جذب گردشگران بیشتر؛ هر یک از مناطق گردشگری ایران در حکم چند حلقه چاه نفت است؛ چاههایی که نهتنها تمام نمیشوند که با استحصال بیشتر رونق بیشتری هم میگیرند. اگرچه در سند چشمانداز توسعه پیشبینی شده تا سال 1404 ایران باید میزبان 20میلیون گردشگر باشد و از این محل 25میلیارددلار درآمد ارزی کسب کند، اما رسیدن به این میزان نیازمند کوشش همگانی و اعمال سیاستهای درست و چندجانبه است؛ سیاستهایی که بتواند با کلید تدبیر سهم درآمدی ایرانزمین را از گردشگری افزایش دهد.
روزنامه شرق