بازار سهام 6 ماهی است که دچار روند نزولی مزمن شدهاند. این روند تا هفته گذشته نگرانیهایی را در بازار ایجاد کرد که تقریبا کمتر اجماعی در بورس در ارتباط با دلیل این وضعیت وجود دارد، اما جدای از دلایل پیدایش این روند و مقصران احتمالی و واقعی، برخی راهکارهای عملی برای تغییر روند کنونی بورس تهران از روز جاری ضرورت دارد.
• در گام اول، تمامی ارکان بازار و وزارت مربوطه بپذیرند که بازار دچار نگرانی است. اظهار نظر در باب شرایط عادی در بازار، پیشبینی عدم ریزش و سقوط و اظهار خوشبینی در باب روند بازار در حالی که سرمایهگذاران با تمام وجود افت و ریزش را لمس میکنند؛ از نشانههای اولیه حل مشکل به شمار نمیآید. در این مرحله توصیه به مصاحبههایی خارج از فضای کنونی بورس میتواند سبب سلب اعتماد بیشتر سرمایهگذاران و فعالان بورسی شود.
• در گام دوم محدودیتهای بورس برای تعادل در بازار به سرعت تغییر یابد. این به آن معنی است که در حالت افت محدود 4 درصدی و با وجود حجم مبنا؛ اصلاح قیمت سهام؛ فرسایشی و بدون هدف نهایی خواهد بود. در این مسیر سرمایهگذاران هیچ غایتی را برای سهم قائل نیستند و تنها با هدف پیشگیری از افت بیشتر قیمتها؛ سهام خود را به هر قیمتی به فروش میرسانند. در حالت وجود محدودیت برای فروش، سرمایهگذاران از ادراک قیمت تعادلی سهام عاجز بوده و تشخیص نمیدهند که در کدامین قیمت باید خرید خود را آغاز کنند. از اینرو برداشتن سرعتی محدودیتها یا بازگشاییهای سریع نمادهای متوقف بدون محدودیت قیمتی؛ هر چند جراحی دردناکی است؛ اما میتواند بازار را به سرعت به نشاط و شادابی باز گرداند. در این حالت، اصلاح بازار به یکباره خواهد بود و شیوه فرسایشی افت قیمتها؛ جای خویش را به تعادل قیمتی خواهد داد. کاملا بر این باوریم که برخلاف انتظار، برداشتن کلیه محدودیتها؛ نه تنها سبب افت بیشتر میشود؛ بلکه پس از یک اصلاح اندک و موقت، قیمت سهام را در حدودی بالاتر از قیمتهای کنونی نزول یافته قرار میدهد.
• جلسات فوری برای اطمینانبخشی به بازار سهام در سطح وزرا و رئیس جمهور با اعلام عمومی رسانهای که نشاندهنده اهمیت موضوع است، میتواند گام چهارم باشد. در این راستا اطمینانبخشی وزرایی مانند نفت، وزیر صنعت، وزیر اقتصاد یا ریاست ایمیدرو در راستای حمایت از بورس تهران و تلطیف فضای افزایش نرخهای خوراک گازی پتروشیمیها یا بهرههای مالکانه و حمایت از صنایع همراه با گامهای عملی دیگر مورد اشاره میتواند اعتمادها را به بازار بازگرداند. در این مسیر استفاده از ابزارهای رسانهای؛ بازدید از بورس و حضور در افطاریهای بورسی بسیار موثر خواهد بود.
• استفاده از اعتبار دولتی و بانکها برای خرید در بازار سهام گام چهارم خواهد بود. تقریبا تمامی فعالان در بورس میدانند که کمبود نقدینگی در بازار سبب استمرار شرایط فعلی افت شده است. در این صورت اختصاص اعتبار با نرخ کم به شرکتهای سرمایهگذاری یا بازوهای بانکی در بورس برای خرید نامحدود سهام میتواند بازار را از شرایط فعلی خویش نجات دهد. در شرایط بیاطمینانی وحشت عمومی، خرید سهام در قیمتهای مشخص میتواند سرمایهگذاران را دچار اطمینان در بازار کند و آنان را از فروش سهام خویش برحذر دارد. در این مسیر خریدهای مستقیم دولتی بهجای شیوههای غیرمستقیم مانند صندوقها، اکیدا توصیه میشود. در شرایط بحران 2008، شرکت GM که اختصار شرکت General Motors است به دلیل خرید بیش از اندازه دولتی به اصطلاح به شرکت
Government Motors نامیده میشد.
• در گام پنجم از هرگونه روش ابداعی و امتحان نشده برای کنترل پرهیز شود. از ابداع و اعمال روشهایی مانند محدودیت فروش یا بازار معاملات بلوک و امثالهم که ماحصل جلسات فوری در بازار بودهاند و هیچگونه عقبه مطالعاتی یا سابقه جهانی نداشتهاند احتراز شود. در این مسیر استفاده از شیوههایی که در دورههای پیشبینی کارآمد نبودهاند؛ توصیه نمیشود.
• افزایش میزان حجم اوراق تبعی در بازار و گستردگی آن میتواند گام ششم برای بازگشت اعتماد در بازار باشد. باید میزان این اوراق آنچنان بیپایان به نظر رسد که سرمایهگذاران را به خرید سهام نقدی تشویق کند.
دنیای اقتصاد