پس از آنکه جلساتی را با میرکاظمی و همکارانش برگزار کردیم آنان مطرح کردند که اگر 10دلار غیر کارشناسی است، 5 دلار بگیریم و یا سوآپ را قطع کنیم. در حالی که این نگاه آنان به سوآپ اقتصادی نبود چرا که ما باید ابتدا به دنبال موقعیت استراتژیک بوده و روی تبدیل شدن به توزیع کننده انرژی در منطقه متمرکز می شدیم و به همین دلیل خط نکاء- جاسک را تعریف کردیم تا به تواند نفت خام این حوزه را به دریای آزاد با کوتاه ترین، امن ترین و با صرفه ترین مسیر انتقال دهیم.
عضو هیات مدیره شرکت نیکو و مشاور وزیر نفت ضمن افشای دلایل قطع سوآپ، گفت: ایران با قطع سوآپ فرصت تبدیل شدن به هاب انرژی را به ترکیه داد.
محمود آستانه، مشاور وزیر نفت در نشست خبری که با حضور خبرنگاران برگزار شد با اشاره به تاریخچه «سوآپ» از سیاستهای وزارتخانه و شرکت نفت در ارتباط با عملیات نفت خام از حوزه دریای خزر، گفت: ما از سال ۱۹۹۶ عملیات سوآپ را با توافقی که با کشور قزاقستان داشتیم آغاز کردیم، به طوری که روزانه ۳۰ هزار بشکه نفت خام قزاقستان به بندر نکاء منتقل شود و معادل همان نفت در بنادر جنوب به سوآپر و طرف قرارداد بدهیم.
وی افزود: اجرای این عملیات از سال ۱۳۷۵ آغاز شد و طی گذشت سه سال این پروژه در اختیار بخش خصوصی قرار گرفت که البته این بخش خصوصی با شرکت نفت و امور بین الملل نفت پروژههای خود را مدیریت میکرد. اما نکته قابل توجه این بود که در زمان آغاز به کار به لحاظ حمل ونقل، اجرایی شدن کار، نوع قیمت گذاری، واردات و برداشت مشکلاتی بر سر راه ایجاد شد که برخی از این قبیل از مشکلات سبب به وجود امدن شبکههای فساد نیز شد.
آستانه تصریح کرد: به دلیل این مشکلات یاد شده در سال ۱۳۷۹ وزارت نفت تصمیم گرفت که عملیات اجرایی سوآپ را به شرکت نیکو واگذار کند وتصمیم براین شد که تمام سوآپرها اعم از داخلی و خارجی با این شرکت قرار داد منعقد کنند و شرکت نیکو نیز در این رابطه تابع سیاستهای شرکت ملی نفت و امور بین المللی شرکت نفت بود و مصوبات هیات مدیره شرکت نفت را تعقیب میکرد.
تلاش رقبای ایران برای به عقب راندن ایران از میدان سوآپ
وی با بیان اینکه به تدریج شرکتهای سوآپ کننده از سال ۱۹۹۹ یا ۱۳۷۹ شمسی قراردادهای مفصلی با سوآپرها بستند، ادامه داد: در حوزه خزر بعداز فروپاشی شوروی، کشورهای تازه استقلال یافته فرصت خوبی پیدا کردند که تعاملات اقتصادی با ایران داشته باشند اما آنچه که ایران در نظر داشت تبدیل شدن به عنوان هاب انرژی در منطقه شمال، جنوب وکشورهای اطراف بود.
وی خاطر نشان کرد: ۴ درصد منابع نفتی وگازی جهان در حوزه خزر در محدوده کشورهای ترکمنستان، قزاقستان، روسیه، آذربایجان و ایران است، لذا این روند، پتانسیل خوبی به همراه داشت که ایران از فضای به وجود امده نهایت استفاده را کند اما در عین حال رقبا نیز تلاش داشتند این فرصت را از ایران بگیرند.
شرکتهای بزرگ را جذب سوآپ نفتی با ایران کردیم
آستانه ادامه داد: ایران در گام اول، منطقه حاشیه خزر را به عنوان مسیر انتقال نفت خام به دریای آزاد انتخاب کرد و سپس با گذشت اندک زمانی اطمینان کشورهای حاشیه خلیج فارس را نسبت به خود جلب کرد و همچنین ایران برای این کار با کشورهای تولیدکننده و صادر کننده مذاکراتی را نیز انجام داد و در این راستا با ۱۵ یا ۱۶ شرکت که از تولید کنندگان نفت را خریداری میکردند و یا نقش واسطه نفتی را داشتند قرارداد بستیم و همواره سعی کردیم شرکتهای بزرگ مثل ویتول را جذب و با آنان قرارداد امضا کنیم که حاصل آن سوآپ ۵۰ هزار بشکه نفت بود.
اثبات کردیم ایران امنترین و باصرفهترین مسیر سواپ است
وی خاطرنشان کرد: ما اطمینان سوآپرها را جلب کردیم تا حجم سوآپ را بالا ببریم تا اثبات کنیم که این منطقه بهترین و باصرفهترین منطقه است که در گامهای اول نیز موفقیت بزرگی را حاصل کردیم و از طرفی منافع اقتصادی و سیاسی خودمان را نیز در نظر گرفتیم ضمن اینکه حضور ما در دریای خزر استراتژیک است زیرا ۶۵۰ کیلومتر ساحل دریایی و ۱۵۵۰ کیلومتر مرز خشکی با ترکمنستان داریم.
وی ادامه داد: بر همین اساس در میدان شاه دنیز نیز که شرکتهای بزرگ مثل BP استات اویل و توتال حضور دارند ایران نیز ۱۰ درصد سهم دارد که این خود یک نقطه قوت محسوب میشود.
انتقال ۲۵۴میلیون بشکه نفت طی ۱۳ سال
عضو هیات مدیره شرکت نیکو، تاکید کرد: اگر هدف ما تبدیل شدن به هاب انرژی بود باید اطمینان حاصل میکردیم که گام اول را برداشتیم و در مدت ۱۳ سالی که کار جریان داشت بیش از ۲۵۴ میلیون بشکه نفت از مسیر حوزه خزر به نکاء منتقل و از طریق خط لوله به پالایشگاه تهران و ری ارسال شد که ما سود زیادی بردیم.
گفته میرکاظمی غیرکارشناسی بود
وی دلیل تمایل سوآپرها را در این دانست که دریای خزر بسته است و نفت آن نسبت به دریای آزاد ۸ تا ۱۰ دلار ارزانتر است و سود سوآپر در این ۸ تا ۱۰دلار پنهان است اما مسعود میرکاظمی در ان زمان اعلام کرده بود که برای سوآپ، ۱۰ دلار در هر بشکه بگیریم که اصل این گفته از سوی وی غیرکارشناسی بود چراکه دریافت این مبلغ هیچ سودی برای سوآپ کننده باقی نمیگذاشت.
بحث قیمت با سیاست کلان ایران مغایر بود
آستانه یادآور شد: پس از آنکه جلساتی را با میرکاظمی و همکارانش برگزار کردیم آنان مطرح کردند که اگر ۱۰دلار غیر کارشناسی است، ۵ دلار بگیریم و یا سوآپ را قطع کنیم. در حالی که این نگاه آنان به سوآپ اقتصادی نبود چرا که ما باید ابتدا به دنبال موقعیت استراتژیک بوده و روی تبدیل شدن به توزیع کننده انرژی در منطقه متمرکز میشدیم و به همین دلیل خط نکاء- جاسک را تعریف کردیم تا به تواند نفت خام این حوزه را به دریای آزاد با کوتاهترین، امنترین و با صرفهترین مسیر انتقال دهیم. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم طرح بحث قیمت از سوی میرکاظمی و دوستانش، مغایر با سیاست کلان برای جذب سوآپرها بود.
وی با بیان اینکه همزمان با مباحث داخلی رقبای ما نیز فعال بودهاند و فشارهایی نیز از جانب آمریکا، ترکیه، چین و روسیه اعمال میشد، خاطرنشان کرد: در منطقه خزر، ۴ مسیر برای خروج نفت و انرژی وجود دارد که مسیر جنوبی یا همان اول یعنی ایران، نزدیکترین و باصرفهترین مسیربوده و مسیر دوم به سمت شرق خط CPC است که نهایتا به چین نفت میبرد، خط یا مسیر سوم BTC است که به سمت غرب میرود به طوری که از آذربایجان، ترکیه و گرجستان عبور کرده و در مدیترانه تحویل داده میشود و در نهایت خط شمالی که چهارمین مسر به حساب میآید از منطقه روسیه طی میشود که این سه مسیر رقبای اصلی بوده و هستند که این مهم نشان میدهد ما باید برای کوتاه کردن دست رقبا سوآپرها را حفظ کرده و اطمینان تولیدکنندگان نفت خزر را نیز جلب میکردیم.
وی گفت: خط نکاء- جاسک در روز بالغ بر یک میلیون بشکه طراحی شد که ۱۵۶۰ کیلومتر است و ۲ میلیارد و۶۰۰ میلیون دلار برای کشور هزینه دربرداشت که در مدت کوتاهی میتوانستیم از درآمد حاصل از آن استفاده کنیم اما مشکلات تحریم، مقررات گمرکی در کشور و تصمیمات سوآپرها و گفتههای آنان مبنی بر اینکه ما ۲۰۰۰ بشکه نفت تولید میکنیم و میخواهیم سریعا به مقصد آن را انتقال دهیم با سیاست و برنامهها شما همخوانی ندارد و ما نمیتوانیم صبر کنیم تا یک کشتی یک میلیون بشکهای حرکت کند. لذا با توجه به این چالشها شرکت ملی نفت باید در این خصوص یک راهکار جدید پیدا میکرد.
آستانه ادامه داد: در قرارداد پیش بینی شده بود، سوآپر نفت خود را بر اساس حجم نفتی به ما تحویل دهد و نه براساس کیفیت به طوری که یک هزار بشکه نفت شمال در مقابل یک هزار بشکه نفت جنوب و با توجه به اینکه کیفیت نفت شمال بهتر از جنوب بود ما به راحتی میتوانستیم در هر بشکه به ۳ دلار سود دست یابیم.
وی گفت: امور بین الملل نفت در خصوص حل مشکل فوق همکاری کرد و بیان داشت در مواقعی که این کشورها نمیتوانند نفت خودشان را برداشت کنند ما این نفت را میتوانیم بفروشیم اما قیمت در عوض باید بازار را در اختیار بگیریم همچنین باید توجه داشته باشیم نباید بازار خودمان را نیز از دست دهیم.
قطع سوآپ در سال ۸۹ در اوج موفقیت ایران در مقابل رقبا
وی خاطر نشان کرد: با وجود موفقیتهای ایران، آمریکا فشارهای زیادی بر سوآپرها واردمی کرد تا مسیر ایران را ناامن جلوه دهد. درحالی که موقعیت ایران بینظیر بود و فرصت خوبی بود تا بتوانیم از آن استفاده کنیم ضمن اینکه کار نیز تا مراحل خوبی پیش رفت تا اینکه در سال ۸۹ قطع شد.
اعتبار ایران زیر سوال رفت
مشاور وزیر نفت، تصریح کرد: مسئولان وقت دلیل قطع سوآپ را نداشتن سود اقتصادی و کم بودن سوآپی عنوان کردند که توضیحاتشان غیر منطقی بود و این مسئله باعث شد که عواقب حقوقی و ضررهای هنگفت مادی و معنوی را به کشور تحمیل کند و مهمترین این خسارتها این بودکه اعتبار ما درحوزه خزر ودر بین شرکتهای مهم نفتی و همچنین سوآپرها زیر سوال رفت ضمن اینکه هزینه سنگینی برای این کار متحمل شدیم به طوری که از سال ۸۹ به این طرف خط لوله نکاء- ری بلا استفاده ماند در حالی که خط نکاء ۱۷۰میلیون دلار هزینه در برداشته است و اکنون رها شده و خط دچار فرسودگی شده است.
خبرگزاری ایلنا