وقتی نوبت به انتخاب کارمند جدید میرسد، در هر نوع و هر سطح از کسبوکار، مهمترین نکته برای استخدام او، پتانسیلهایی است که در فرد دیده میشود.
وقتی نوبت به انتخاب کارمند جدید میرسد، در هر نوع و هر سطح از کسبوکار، مهمترین نکته برای استخدام او، پتانسیلهایی است که در فرد دیده میشود.
فرصت برای یادگیری همیشه هست. اینکه فرد داوطلب چقدر اطلاعات دارد، نمیتواند معیار خوبی برای استخدام یک فرد باشد. شرکتهای بزرگ و معتبر، برای بهکارگیری یک نیروی جدید، به آینده او نگاه میکنند. معیاری که برای آنها مهم است، پتانسیل فرد است نه اطلاعاتش. مستقل از نوع کار شرکتی که فرد در آن مشغول بهکار است، حقوق و مزایایی که دارد، سن یا جنسیتش، تمام کارمندان خوب ویژگیهای مشترکی دارند. برخی از این ویژگیها، البته مستقل از ویژگیهای فردی، از قرار زیرند:
1) اهل کار: به دنبال اشخاصی باشید که فعال و پر انرژی باشد. یک کارمند خوب باید بتواند به راحتی تغییرات را قبول کند. فعال بودن و تغییرپذیری در شرایطی که اوضاع رو به زوال است میتواند شرکت را نجات دهد. اعتماد به نفس یک کارمند خوب، در شرایط بد هم میتواند برای شما ایدههای خوب به همراه داشته باشد. در وضعیت خوب و باثبات بازار هم، یک نیروی فعال و پرانرژی بیشتر از یک کارمند راکد و بیانگیزه میتواند پولساز باشد.
2) باهوش: باهوش بودن تنها یکی از موثرترین ویژگیها برای موفقیت یک فرد است. در انتخاب یک نیروی جدید، شاخصهای گوناگونی برای در نظر گرفتن وجود دارد، ولی باهوش بودن یکی از معیارهایی است که بهتر است زمان و ارزش زیادی برای آن کنار بگذارید. در واقع این انتخاب، سرمایهگذاری برای آینده شرکت و روزهای پراسترس شما است. هوش کارمند شما، میتواند در مدیریت شرکت بسیار مفید واقع شود.
3) جاه طلب: تنها وقتی یک کارمند دل بهکار میدهد که عاشق رشد کردن باشد. طمع پیشرفت میتواند زمینه نبوغ در شرکت باشد. بهعلاوه، این خصلت جسارت و رکگویی را هم به محیط کاری هدیه میکند.
4) خودمختار: وقتی بهعنوان مدیر شرکت، فردی را برای یک مسوولیت برمیگزینید، در واقع میخواهید قسمتی از کارها را در اختیار او بگذارید. رئیس شرکت، کارهای خودش را دارد. وقتی مسوولیت کاری را به یکی از نیروهایتان میدهید، بهتر است با خیال راحت به کارتان برسید تا اینکه هر دقیقه یکی از شما سوال بپرسد که چه کار کند! یک کارمند خوب، روی پای خود میایستد.
5) استعداد مدیریتی: همیشه این را در نظر بگیرید شاید در یک موقعیت خاص نیاز به این داشته باشید که مدیریت بخشی از کارتان را به آن شخص بدهید. توانایی مدیریتی با اعتماد به نفس شکوفا میشود و با موفقیتهای مکرر پرورش مییابد.
6) همرنگی با دیگران: فردی که در نظر دارید با او کار کنید، هر روز در مقابل چشم شما خواهد بود. تمام کارمندانتان روزانه این شخص را خواهند دید. آیا شما و بقیه میتوانید هر روز و هر ساعت با خصوصیات آن فرد تعامل کنید؟ هنگام گرفتن نیروی تازهنفس، حواستان باشد که نظم موجود را بهراحتی نمیتوانید به دست آورید.
7) شادابی: کارمندانی که با شادابی در شرکت را باز میکنند و وارد میشوند، با خودشان انرژی میآورند. این دسته از کارمندان میتوانند کارهای نوآورانه انجام دهند. دیدن چنین افرادی برای دیگران هم بسیار انرژی بخش است. در محیطی با حضور افراد با انرژی و شاداب، شما هرگز احساس خستگی نمیکنید. در کنار افراد سرحال روزنههای امید در شکستهایتان هم، همیشه روشن خواهد بود.
8) اعتماد به نفس: اگر میخواهید مشتریهایتان را شگفتزده کنید، تردیدی در این ویژگی نکنید. فقط و فقط کسانی میتوانند چالشهای جدید را به جان بخرند که جرات جلو رفتن را داشته باشند. یکی از خوبیهای این افراد، سرمایه پنهانی است که دارند. زیرا اعتماد به نفس میتواند به دیگران هم آموخته شود. یک فرد با اعتماد به نفس الگوی مناسبی برای دیگران هم میشود.
9) سابقه: یک کارمند موفق، به احتمال زیاد، گذشته موفقی هم داشته است. مثلا اگر میخواهید یک جوان را در تخصص خاصی به خدمت بگیرید، مدرک تحصیلیاش میتواند بیانگر خوبی از تواناییهای وی باشد. رزومه، نقش مهمی در انتخاب شما دارد. اگر یک فرد مدت زیادی در یک شرکت مشغول بهکار بوده است، این به آن معنی است که رضایت صاحب کار قبلیاش را جلب کرده است.
10) صداقت: اگر تمام استعدادهای عالم در یک نفر جمع شود، ولی اصالت و صداقت نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد. اگر هیچ چیز ندارید، صداقت را باید داشته باشید. اگر کارمندان شما صداقتشان را از دست بدهند، دیر یا زود اعتبار شرکت و سازمانتان صدمه خواهد دید.
11) جزئینگر: دقت در جزئیات، میتواند مشکلات شرکت را برطرف کند. افرادی که به جزئیات دقت دارند، غرور کاریشان را به راحتی فراموش نمیکنند.
12) فروتن: فردی که اعتبار و مهارت داشته باشد، تواناییاش را در کارش نشان میدهد نه در صدایش. افراد خبره میدانند که نیازی نیست با داد و فریاد خودشان را به کسی اثبات کنند.
13) سختکوش: هرچقدر کار کنی همان اندازه مزد میگیری. یک نتیجه با ارزش، کار باارزش میطلبد. این جمله برای یک شرکت هم صدق میکند. شرکتی میتواند انتظار کار خوب داشته باشد که کارمندان سختکوشی داشته باشد.
14) بازاریاب: بازاریاب یعنی فردی که بتواند به خوبی با مشتری ارتباط برقرار کند. یک قسمت مهم از تجارت ارتباط خوب با مشتری و ارائه خدمات و محصول به شیوه مناسب است. موفقیت در کسبوکار برای شرکتی متصور است که علاوهبر تولید محصول خوب، عرضه خوبی هم داشته باشد.
15) علاقه: اگر کسی به کارش علاقه داشته باشد، هرگز از کار خسته نمیشود. علاوهبر انگیزههای مالی که برای تمام افراد موثر است، هدف بزرگتری که مجموعه به دنبال آن است، باید برای نیروهایتان ایجاد انگیزه کند.
در آخر، شما میتوانید به نیروهای خود آموزشها و مهارتهای مورد نیاز را بدهید، ولی نمیتوانید به راحتی در یک فرد اصالت، صداقت و خیلی از موارد گفته شده در بالا را ایجاد کنید. هر چقدر شرکتتان کوچکتر باشد، اهمیت این مسائل بیشتر میشود. در رابطه با دانش فرد میتوانید انعطاف به خرج دهید، ولی در رابطه با ویژگیهایش این ریسک را نکنید!
نویسنده: Ken Sundheim / مترجم: میثاق شمشیری
روزنامه دنیای اقتصاد