گروه تحقیقات متال بولتن (MBR) طی گزارشی به مرور توسعههای اخیر بازارهای کلیدی در خاورمیانه و چشمانداز آن طی 5 سال آتی پرداخته است. خاورمیانه طی سال 2014 از لحاظ تولید و مصرف فولاد همچنان یکی از بازارها با سریعترین نرخ رشد باقی ماند. در واقع امسال نیز بدون چالش نبوده است؛ اما سرمایهگذاریهای قبلی اکنون به ثمر رسیدهاند و رشد تولید فولاد ادامه یافته است.
MBR میزان رشد تولید فولاد خام در منطقه GCC (شورای همکاری خلیج فارس) در 2014 را 23 درصد برآورد میکند که نسبت به 12.9 و 15.2 میلیون تن در سالهای 2012 و 2013، به مرز 18.8 میلیون تن خواهد رسید.
ظرفیتهای جدید شرکتهای شرق سوهار و جیندال استیل در عمان، قطر استیل در قطر، صلب در بحرین و حدید، صلب استیل و الطویرقی در عربستان کمک چشمگیری به رشد تولید کرده است. بازسازی و ارتقای این تاسیسات در 2015 نیز ادامه مییابد که میتواند به بالاتر رفتن سطح تولید در سال آینده کمک کند؛ اما پس از آن احتمالا دوره رشد آرامتر تولید شکل خواهد گرفت. برخی پروژهها به حالت تعلیق درآمدهاند، مثل فاز سوم طرح توسعهای امارات استیل (ESI) در بخش محصولات تخت؛ درحالیکه برخی دیگر از سایر پروژهها نظیر سان استیل و مون استیل در عمان هنوز موفق به کسب نشان در این بازار نشدهاند. پروژههای کوچکتری نیز بر پایه کورههای الکتریکی با مصرف اسکراپ (آهنقراضه)و کورههای القایی شکل خواهد گرفت؛ اما شرکتهای بزرگ دولتی پس از یک دوره پیشرویهای سریع اکنون متوقف شدهاند.
تقویت تقاضا
MBR برآورد میکند که مصرف فولاد نهایی GCC در 2014 حدود 6 درصد و سال آینده 6.1 درصد دیگر رشد خواهد یافت. بهرغم ضعف اخیر قیمتهای نفت، قدرتهای اقتصادی خاورمیانه به لطف مازادهای بودجه چندساله اخیر اکنون از ذخایر بودجه عظیمی برخوردارند. پروژههای فعلی همچنان از ناحیه دستورالعملهای سیاسی جهت حفظ اشتغال، تحول اقتصادی و ثبات اجتماعی مورد حمایت مالی دولتها قرار دارند. به نظر ما قیمتهای نفت برای یک دوره طولانی ناچارا پایین خواهد ماند که بر تقاضای فولاد تاثیر محسوسی خواهد گذاشت و حداقل تا 2016 آثار آن به طور کامل احساس نخواهد شد.
در حالیکه پروژههایی مثل نمایشگاه دبی و جام جهانی قطر در راس پروژهها قرار دارند، سرمایهگذاریهای انبوهی در بخشهای زیربنایی حمل و نقل، مسکن، بیمارستان، فرودگاه، تاسیسات نفت و گاز، واحدهای تجاری و صنعتی وجود دارند که بخش اعظمی از مصرف فولاد را تحت شعاع قرار میدهند.
تقاضای فولاد GCC در 2014 حدود 25 میلیون تن برآورد میشود و محصولات طویل همچنان بیش از 70 درصد از کل مصرف فولاد را تشکیل میدهد که خود بیانگر وابستگی به ساختمانسازی بهعنوان بستر تقاضا است. عربستان و امارات در مجموع حدود 80 درصد از مصرف فولاد GCC را تشکیل میدهند.
با این وجود در حالیکه تقاضا برای محصولات طویل اکنون بخش اعظم تقاضای فولاد GCC را شامل میشود متال بولتن معتقد است که تقاضا برای محصولات تخت طی 5 سال آینده شتاب سریعتری خواهد گرفت.
تاخیر در پروژههای محصولات تخت
از آنجا که شرکت حدید تنها مجتمع تولیدکننده محصولات تخت فولادی در GCC محسوب میشود و تقریبا با ظرفیت کامل فعالیت میکند، رشد تقاضا از طریق واردات تامین خواهد شد.
در این میان شرکت ESI امارات نیز هنوز قادر به قطعیسازی فاز سوم توسعه محصولات تخت خود نبوده است و همچنان منتظر کسب رأی موافق دولت برای تخصیص گاز لازم برای خطوط اضافی آهن اسفنجی است.
نزدیکترین تاریخ برای نهایی شدن این طرح توسعهای اکنون به شکل واقعگرایانهای 2018 است و اگر بهزودی تصمیمی اتخاذ نشود این زمان میتواند عقبتر بیفتد.
همچنین، ظاهرا طرح شرکت حدید برای یک مجتمع نورد سرد 1.5 میلیون تنی که قادر به تولید ورقهای گالوانیزه گرم خودروسازی و محصولات نورد قلع خواهد بود، پیشرفت اندکی داشته است و در ابتدا برای 2018 برنامهریزی شده بود. حدید همچنین در اندیشه ساخت یک مجتمع 1.5 میلیون تنی ورق نورد گرم و کوره الکتریکی لازم برای آهن اسفنجی است که آن هم برای 2018 برنامهریزی شده بود. به هر حال سرمایهگذاریهای کوچکتری در بخش خصوصی دیده میشود.
در این میان دو شرکت در امارات بهدنبال ساخت خطوط گالوانیزه کاری و نیز یک طرح توسعهای در تولید فعلی ورق هستند. به هر حال هر دوی آنها به کلافهای گرم و سرد وارداتی وابسته خواهند بود.
نگرانی درخصوص واردات
خالص کسری محصولات تخت در GCC سالانه حدود 3 میلیون تن است که میتواند بالاتر هم برود. عرضهکنندگان این محصول به منطقه عبارتند از کارخانههای سیآی اس، هندی، ژاپنی، کرهای و چینی. به هر حال نگرانی واقعی درخصوص واردات به محصولات طویل مربوط میشود جاییکه ظرفیت محلی بیشتری وجود دارد و نیاز برای فولاد وارداتی بسیار کمتر است. بیشترین اعتراضها بیشک درباره چین است، بهویژه اینکه طی نیمه دوم 2014 قیمت محصولات چینی بهصورت تحویلی حدود 100 دلار کمتر از قیمت محصولات طویل محلی بود.
به هر حال ما معتقدیم این روند کوتاهمدت خواهد بود چراکه قیمتهای سنگ آهن و زغالسنگ طی 2014 به شدت سقوط کرد در حالیکه قیمت آهن قراضه بالا ماند. این امر برای کارخانههای نورد چین یک مزیت هزینهای حداکثر 150 دلاری را نسبت به کورههای الکتریکی که با آهن قراضه تغذیه میشوند، فراهم ساخت. به هر حال کاهش سریع قیمت آهن قراضه در اواخر 2014 این مزیت هزینهای را تحت فشار قرار داده است، در حالیکه یک فرصت کاملا واقعی وجود دارد که حذف مشوقهای مالیات بر ارزش افزوده برای صادرات محصولات طویل آلیاژِی موجب افزایش 40 دلاری هزینههای صادرات محصول چینی خواهد شد. طبق این سناریو، ما پیشبینی میکنیم قیمت فولاد چینی در بازارهای خاورمیانه طی 2015 از رقابت پذیری کمتری برخوردار باشد و حجم صادرات آن کاهش یابد.
علاوه بر این به نظر ما بعید است دولتها حمایت بیشتری از افزایش تولید داشته باشند. بالاتر راندن قیمتهای محصولات فولادی، موقعیت رقابت پذیری مصرفکنندگان فولاد را که همچنان با تولیدکنندگان چینی رقابت میکنند کاهش خواهد داد. در بلندمدت این امر بر رشد تقاضا لطمه خواهد زد. همچنین در بخش ساختمانسازی، شاهد هیچگونه تمایلی از سوی دولتها برای پرداخت مبالغ بالاتر برای پروژههایی که خودشان آنها را تامین مالی میکنند، نیستیم. در واقع این منطقه شروع به صادرات محصولات کرده است.
تاثیر منفی منازعات منطقه بر تقاضا
پس از رشد تقریبا دو برابری تقاضای فولاد عراق بین سالهای 2013 – 2010، اواسط 2014 این روند بهخاطر حمله گروههای مخالف داخلی شدیدا لطمه دید. طبق برآوردهای متال بولتن به نظر میرسد تقاضا در سال 2014 حداقل 15 درصد تنزل یابد و در 2015 حدود 15 درصد دیگر پایینتر بیاید. همچنین این نگرانی وجود دارد که تشدید این منازعات خسارت شدیدی بر نرخهای رشد بلندمدت از طریق کاهش سرمایهگذاری خارجی، افزایش ابهامات تجاری و تحول جو بازار ساخت و ساز وارد آورد. به این ترتیب متال بولتن پیشبینی خود را برای رشد بلندمدت تقاضای فولاد در این بازار کاهش داده است.
منازعات در سوریه باعث کاهش تقاضای کشور برای فولاد شده است. کل تقاضای سوریه برای محصولات تخت و طویل طی 2009 حدود 2.5 میلیون تن بود، ولی در 2013 این رقم به 300 – 250 هزار تن رسید. با اینکه هیچگونه دورنمایی برای خاتمه این منازعات دیده نمیشود، ما هیچگونه افزایشی را در تقاضا از این منبع پیشبینی نمیکنیم.
در لبنان نیز برخی ناملایمات موجب ابهام در سرمایهگذاریهای تجاری شده است که خود عاملی در ضعیفتر شدن مصرف فولاد طی دو سال اخیر و باقی ماندن تقاضا زیر یک میلیون تن در سال – که بخش عمدهای از آن توسط چین تامین میشود – به حساب میآید.
مصرف فولاد ایران در 2014 پس از دو سال کاهش نیز تثبیت یافت که تقریبا 15 درصد کمتر از اوج 2011 آن است. تولید خودرو رشد یافت ولی بازارهای ساخت و ساز رشد متوسطی داشتهاند زیرا اقتصاد کلی در میان کاهش تورم، بهبود یافت. با این حال دورنمای آن همچنان مبهم است. برخلاف کشورهای حوزه خلیج فارس دولت ایران تا حدودی بهعلت تحریمهای از قیمتهای بالای نفت هیچگونه بودجهای ذخیره نکرده است.
از طرفی دیگر ضعف اخیر قیمت نفت در واقع ممکن است موجب تسریع احتمال یک قرارداد هستهای شود که منجر به کاهش تحریمها و ایجاد یک بستر مناسب برای تقویت بلندمدت اقتصاد ایران خواهد شد. به هر حال در میان جو مبهم فعلی، ما نسبت به رشد تقاضا طی دوره پیشبینی شده تردید داریم. بهرغم ضعف نرخ رشد تقاضا، رشد تولید ایران ادامه دارد زیرا دولت سیاست خود در زمینه خود اتکایی در صنعت فولاد را حفظ کرده است. ما برآورد میکنیم که تولید فولاد خام ایران بهدنبال رشد 11 درصدی در 2013، امسال شاهد یک رشد 7 درصدی باشد. تراز خالص صادرات محصولات طویل و میانی ایران مثبت است و به رغم تحریمهای صادرات محصولات تخت کشور در 2014 رشد داشته است بهگونهای که سهم صادرات آن به اروپا بالاتر رفته است.
دورنمای بازار همچنان مثبت است
بهرغم مسائلی همچون واردات فولاد ارزان چینی، قیمتهای نزولی انرژی، قابلیت دسترسی به مواد اولیه و منازعات منطقهای، ما همچنان نسبت به دورنمای عرضه و تقاضای فولاد در خاورمیانه دیدگاه مثبتی داریم. ما اکنون یک نرخ رشد متوسط 2.8 درصدی را برای تولید فولاد نهایی تمامی کشورهای منطقه تا سال 2020 پیشبینی میکنیم. این امر باعث رشد مصرف فولاد نهایی منطقه تقریبا به 100 میلیون تن در 2020 خواهد شد. نرخ رشد تولید فولاد خام حتی سریعتر خواهد بود و بهطور متوسط به 4.6 درصد خواهد رسید زیرا منطقه به جایگزینسازی واردات با محصولات تولید داخل ادامه میدهد. در سال 2007 حجم واردات حدود 35 درصد از فولاد مصرفی منطقه را تشکیل میداد اما به نظر ما تا سال 2020 این نسبت به کمتر از 10 درصد تقلیل خواهد یافت.
تقاضای فولاد GCC در 2014 حدود 25 میلیون تن برآورد میشود و محصولات طویل همچنان بیش از 70 درصد از کل مصرف فولاد را تشکیل میدهد که خود بیانگر وابستگی به ساختمانسازی بهعنوان بستر تقاضا است. عربستان و امارات در مجموع حدود 80 درصد از مصرف فولاد GCC را تشکیل میدهند
روزنامه دنیای اقتصاد