در دنیای کسبوکار، اهمیت و ارزش نوآوری آزادانه در شناخت نام تجاری و جذب مشتری تا بررسی دیدگاهها بر کسی پوشیده نیست. اما باید پذیرفت که بیشتر طرحهای نوآوری آزادانه قادر به ارائه نتایج دقیق نیستند؛ زیرا عملکرد آنها بسیار پیچیده است و از روشهای ناکارآمدی استفاده میکنند. به علاوه، به اندازه کافی به موضوع مورد نظر مرتبط نیستند. در نتیجه، خلاقیتها موجب اتلاف زمان و سرمایه شده و اثری بر جذب سرمایهگذار ندارند. همچنین شرکتها را در موقعیت آشفته دوجانبهای از نظر زمانی و مکانی درگیر میکنند:
جنبه زمانی: طرحهای نوآوری آزادانهای که فاقد ساختارهای مشخص هستند، بسیار زمانبر بوده، بنابراین موجب طولانی شدن سلسله مراتب اجرایی و کمرنگ شدن انگیزه خلاقیت میشوند.
جنبه مکانی: از یک طرف، ممکن است هدف نوآوری با خواستههای شرکا مطابقت نداشته باشد؛ از طرف دیگر، احتمال دارد بازدهی حقیقی ناچیز بوده و نیاز سازمان را برآورده نکند. کاربرد حقیقی راهحل این مشکل چیست و چه کسی در چه شرایطی میتواند آن را اجرا کند؟پیامدهای دیگر طرحهای نوآوری آزادانه، ناکامی و شکست هستند. این طرحها از اعتبار شرکا و مدیریت کاسته و موجب بدبینی به نوآوریهای بعدی میشوند.
باورهای نادرست
نوآوری آزادانه از اندیشههای راهبردی سرچشمه میگیرد و به صورت تجربی به پختگی لازم میرسد. هیچ برنامه فراگیری نمیتواند همه مشکلاتی را که این نوآوریها ایجاد میکنند، بهطور کامل پوشش دهد. تنها حدود دو دهه پیش، جذب شرکای خارج از سازمان به ندرت صورت میگرفت. اما اکنون گرایش به نوآوری آزادانه همه جا مشاهده میشود. بسیاری از سازمانها در سراسر جهان، این نوآوریها را با وجود تمام مشکلاتشان اجرا میکنند.
این ایده نخستین بار در دهه 60 توسط هنری چٍسبروگ، سرپرست هیات علمی مرکز نوآوری آزادانه دانشگاه کالیفرنیا مطرح شد سپس عنوان «نوآوری آزادانه» در سال 2003 به آن اطلاق شد. چِسبروگ این روش را به عنوان الگویی معرفی میکند که مطابق آن اگر هدف سازمان پیشرفت در حوزه فناوری باشد، باید از ایدههای خارجی نیز مانند ایدههای داخلی استفاده کرد و به کشف مسیرهای تازه کسبوکار پرداخت.
در دنیای امروز، سازمانها درک کردهاند که روشهایی مشابه این ایده میتوانند آنها را در بازار رقابت متمایز سازند. عبارت «نوآوری آزادانه» در متون مختلف برای اهداف متفاوتی با تفسیرهای مبهم و کنایهای به کار میرود. اما مواردی مانند ایدههای سطحی، تمرینهای ارتباطی و برنامههای خودسرانه و خودمحور، به هیچ وجه نوآوری آزادانه محسوب نمیشوند.
خودرای نباشید
هرچند اعتماد به نفس و انرژی مثبت شما و سازمانتان میتواند موجب گسترش خلاقیت شود، از این قابلیتها نباید صرفا به شکل خودمحورانه استفاده کرد. با پرهیز از این موضوع، نوآوری آزادانه میتواند اعتبار بیشتری به سازمان شما ببخشد. به علاوه، موجب بروز توانمندیهای زیر میشود:
• توانایی دسترسی بیشتر به ایدهها و فناوریهای تازه و چشماندازهای مختلف در ارتباط با مشکلات؛ گسترش دیدگاه فرد در مورد جایگاه و قابلیتهای خود برای درک شرایط موجود.
• تاثیر نوآوریها بر سرمایهگذاران به منظور جذب سرمایه آنها.
• فرصت تمرکز مجدد بر منابع داخل سازمان برای بررسی و کنترل موقعیت
• توانایی انتقال تجربیات راهبردی با کمترین ریسک ممکن، به دست آوردن فرصتی جهت گسترش هسته اصلی کسبوکار و ایجاد منابع جدید برای پیشرفت.
• مشارکت مشتری در فرآیند پیشرفت: میتوان از مشتریان دعوت کرد تا برای تشخیص مشکلات به سازمان کمک کنند؛ حتی هنگامی که مفاهیم نیازمند تفسیر یا بررسی هستند، مشتریان میتوانند در ارزیابی و اصلاح آنها نقش داشته باشند.
• فرصت در میان گذاشتن روش تجاری: اگر دیدگاه مدیریت سازمان متناسب با نگرش مشتریان باشد، این نوآوریها اغلب از طریق ارتباطات اینترنتی و شبکههای اجتماعی بهطور همزمان در میان گذاشته میشوند.
• فرصت همیشگی ایجاد فرهنگ نوآوری بیشتر از طریق ارتباطات دائمی با افراد بیرون سازمان.
در هر شرایطی باید انتظارات خود را کاهش دهید. با توجه به میزان مشکلات و مسائلی که با آنها درگیر هستید، میتوانید برخی نوآوریهای جالب را اجرا کنید. همچنان آگاه باشید هرچند اعتماد به نفس و انرژی مثبت میتوانند موجب افزایش خلاقیت شوند، اما از این قابلیتها نباید صرفا به شکل خودمحورانه استفاده کرد.
یک روش جدید
در شرکت اگزاگو، تعریف جامع تری از نوآوری آزادانه به دست آوردهایم: دانش جذب مشارکتکننده در هر دو بخش داخل و خارج سازمان برای تشخیص مشکلات کسبوکار و شناخت فرصتهای تازه برای پیشرفت.
برای گسترش نوآوری باید به مفهوم حقیقی آن توجه داشته باشید. همچنین نسبت به قابلیت ایجاد روابط تازه و شناسایی فرصتهای تجاری بیشتر، بیتفاوت نباشید. به علاوه، از آخرین پیشرفتهای فناوری استفاده کنید.
برای ارزش بخشیدن به تلاشهایتان، باید مسیرها و اهداف را در موارد عینی مانند پروژهها و ایدهها و موارد انتزاعی مانند فرهنگ، موقعیت شغلی و حس همکاری بهطور آشکار تعیین کنید. یک برنامه کاری موثر برای دستیابی به این اهداف، سازماندهی کنید. برای یافتن راهحل مناسب، بر مشکلات سازمان تمرکز کنید.
مشتریان و مصرفکنندگان را هنگام انتخاب شرکا در نظر داشته باشید و در عین حال باارزشترین سرمایه خود یعنی کارمندانتان را فراموش نکنید. کارمندان شما به نوعی، سهامداران سازمان هستند که به دلیل تعلق به کشورها و فرهنگهای مختلف و دارا بودن سوابق کاری متفاوت، مهمترین منبع نوآوری آزادانه در سازمان شما به شمار میروند.
اگرچه کارمندان سازمان میتوانند به شیوه متعارف خود عمل کنند، اما باید بهتر از سایر افراد آگاه باشند که چه مواردی برای بهرهبرداری در آینده، مفید و قابل اجرا هستند.
توجه به ایدههای برون سازمانی
اهمیت دادن به ایدههای افراد بیرون از سازمان، الگوی نوآوری آزادانه ما را از سایر الگوها متمایز میکند. به باور ما، باید هم از نیروهای درون سازمان و هم از افراد بیرون سازمان در جهت دستیابی به نوآوری آزادانه استفاده کرد. بنابراین این الگو امکان دسترسی آسان به منابع جدید نوآوری، گردآوری اطلاعات از افراد مختلف و استفاده از توانمندیهای بالقوه آنها را فراهم میآورد.
با تمرکز بر اهداف، مشکلات و برنامههای کاری و استفاده از یک برنامه نرمافزاری جهت گردآوری راهکارها و ایدههای تازه، شرکای بیرون سازمان را مدیریت کنید. به علاوه، میزان بازدهی و قابلیت پیشبینی بازدهی سازمان را در معرض نمایش قرار دهید. چنین طرحی با پرداختن به انگیزهها، برنامهریزیها، روشهای پیشبینی بازار و ارائه تمام و کمال روال کار، موجب تضمین کارآمدی و مشارکت بیشتر خواهد شد.
این الگو در گام بعدی به شما کمک میکند تا ایدههای داخل و خارج از سازمان را در راستای بهرهبرداری از خرد جمعی با یکدیگر ادغام کنید. کارمندان سازمان میتوانند با استفاده از برنامه نرمافزاری در جهت اهداف خودشان، به ارزیابی بهترین مشارکتکنندگان بپردازند. سرانجام کارمندان انتخاب شده برای تصمیمگیری، مشارکتکنندگان پیروز در این رقابت را تعیین میکنند.
ایدههای بدون مرز
ممکن است ایدهها بدون مرز به نظر برسند، اما قطعا دارای محدودیتهایی مانند ابهام، بیارتباطی و فقدان ارزش هستند. برای دستیابی به ایدهها و انتخاب بهترین آنها، به ابزارها و روشهای مناسبی نیاز دارید. بنابراین به هنگام آغاز روال نوآوری آزادانه، از بالا بودن میزان مشارکت داخلی و خارجی اطمینان یابید. به علاوه، همه مراحل فرآیند نوآوری و ارزیابی، به بازدهی ویژهای نیازمند است. بنابراین پیشنهادهای مطرح شده باید مناسب بوده و بتوانند به سادگی جایگاه و پشتیبانان خود را در سازمان بیابند.
بهطور کلی، به یاد داشته باشید: در دست داشتن ایدههای زیاد، مفید است، اما باید آنها را به شکلی مناسب ارزیابی کرد. ترکیب ایدههای افراد داخل و خارج سازمان، گزینه بسیار خوبی است. برآورد ایدههای مناسب و ارزشمند شرکای خارج و داخل سازمان، میتواند موجب موفقیت شما شود. اگر این روش را به درستی اجرا کنید، میتوانید همواره از پیشنهادهای صدها یا حتی هزاران مشارکتکننده بهره ببرید. به علاوه، نام تجاری شما مورد توجه قرار میگیرد و نوآوری آزادانه به یکی از ارزشمندترین و بهترین تجربیاتتان تبدیل میشود.
نویسنده: Pedro da Cunha
مترجم: الهام علائی
دنیای اقتصاد