این اجماع در بین تصمیمگیرندگان وجود دارد که نظام دو نرخی باید هر چه سریعتر اصلاح شود، ولی آن چه مانع احیای نظام تکنرخی میشود، عدم قطعیت در مورد زمان اجرای آن است.
دکتر پویا جبل عاملی
این اجماع در بین تصمیمگیرندگان وجود دارد که نظام دو نرخی باید هر چه سریعتر اصلاح شود، ولی آن چه مانع احیای نظام تکنرخی میشود، عدم قطعیت در مورد زمان اجرای آن است. نگارنده در زمان توافق موقت بر این نظر بود که ضرورتی بر نگهداری نرخ ارز مرجع نیست و بازار با دوری متقاضیانی که به دلار به شکل دارایی امن نگاه میکردند و باعث شوکهای سال 90 و 91 شدند، از آرامش کافی برای اصلاح نظام ارزی برخوردار است. در واقع از همان بر سرکار آمدن دولت جدید این شرایط آماده بود و با توافق موقت این امر تکمیل شده بود. اما به نظر میرسد که مقامات هنگام توافق موقت بر این نظر بودند که میتوان 6 ماه دیگر هم صبر کرد و با توافق جامع، کار برای احیای نظام تکنرخی آسانتر است، اما عملا اینگونه نشد و احیای نظام تکنرخی با تمدید مذاکرات به تاخیر افتاد و به نظر تصمیمگیرندگان هنوز فرصت مناسبی بهدست نیامده است.
در واقع دغدغه اصلی در احیای نظام تکنرخی آن است که با افزایش بهای نرخ ارز دولتی، بازار دچار شوک شده و نرخ ارز آزاد بار دیگر جهش داشته باشد. از این رو قید بزرگ مقامات ارزی آن است که چه زمانی باید این کار صورت پذیرد؟ البته مساله دیگر نیز آن است که آیا باید بهطور یکباره این کار صورت گیرد یا تدریجی؟ پاسخ بدون شک آن است که بستگی به شرایط دارد، اما به هر روی اگر افزایش یکباره ایجاد شوک در بازار نکند، بسی بهتر از فرآیند تدریجی است که در آن نمیتوان مطمئن بود که در طول تعدیل ارزی چه رویدادهای دیگری رخ خواهد داد و معلوم نیست این فرآیند به سرانجام رسد و از سوی دیگر برای اقتصاد تورمی چون ما، زمان، امر گرانبهایی است؛ زیرا هر روزی که بگذرد احتمال افزایش نرخ ارز آزاد وجود دارد و این یعنی شکست احیای نظام تکنرخی.
از این رو افزایش یکباره با کمترین شوک در بازار، بهترین گزینه است و برای رسیدن به کمترین شوک، زمان انجام آن مهم است. خصوصیت اصلی این زمان در این مشخصه خلاصه میشود که بازار برداشتی مثبت از آینده درآمدهای ارزی داشته باشد، زمانی که معاملهگران با اطمینانی بالاتر به این اعتقاد رسیده باشند که روند قیمتی ارز در روزها و ماههای آتی با ثبات خواهد بود. بهترین زمانی که دارای این مشخصه باشد، روزی است که توافق بین قدرتهای جهانی و ایران صورت میگیرد: پایان ماه میلادی جاری. چه روزی بهتر از این، آن هم زمانی که بازار با معاملات کم در تعطیلات است.
بازیگران بازار خوب میدانند که این توافق انجام نمیشود مگر آنکه دو طرف همه جزئیات را مرور کرده باشند و بر سر آنها به تفاهم رسیده باشند. مانند آنکه شما بر سر قیمت خانهای به تفاهم میرسید و قولنامه امضا میکنید و چند هفته بعد باید آن را محضری کنید. این برداشتی است که اکنون بازار کم و بیش به آن اعتقاد دارد. در این فضا و با امضا شدن توافق، بهترین فرصت برای مقامات ارزی فراهم است تا با بیان این مطلب که نرخ مرجع برای دوران خاص تعریف شده بود و فصل دیگری در اقتصاد ایران جاری شده است، از شر نرخ دولتی رهایی یابند.
احتمال بسیار ناچیزی وجود دارد که با این اقدام، بازار دچار شوک شود. فراموش نکنیم حتی زمانی که نرخ مبادلهای به میزان نرخ بازار تعریف شد یا زمانی که نرخ 1226 تومانی بهطور کلی ملغی شد با وجودی که فضا از آنچه در بالا ترسیم شد نامساعدتر بود، باز شوکی بهواسطه این سیاستها در بازار ایجاد نشد. از این رو ترس ایجاد تکانهای در بازار بهواسطه احیای نظام تکنرخی در فضای پس از توافق بیمورد است. اکنون زمان استفاده از فرصت است تا دو دل بودن و دست دست کردن.
دنیای اقتصاد