به گزارش ارانیکو و به نقل از سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایرانی (ایمیدرو) بر اساس تحقیقات، چین بیش از امریکا یا هر کشور دیگری در جهان همچنان حضور تاثیرگذاری در بازار فلزات پایه در سال 2015 خواهد داشت.
ادوارد میر مشاور ارشد بازار در موسسه INTL Fcstone و برنده نخست بررسی پیشبینی قیمتهای فلزات پایه در سال 2014 معتقد است که چین همچنان در بازار حرف آخر را خواهد زد.
او می گوید: در سال 2015 سرنوشت قیمتها بدون شک به این بستگی دارد که چه اتفاقی در چین رخ دهد.
میر (Meir) به نشریه متال بولتن گفت تقریبا هیچ کشور دیگری در این حد نقش و تاثیر ندارد. چین به تنهایی 45 تا 50 درصد فلزات پایه را در جهان میخرد و این رقم برای امریکا فقط 9 تا 15 درصد است که اختلاف زیادی را با چین نشان میدهد.
نامبرده اضافه میکند: شاید اقتصاد امریکا رو به بهبود گذاشته است اما این اقتصاد در انزوا است و نمیتواند تاثیر بسزایی روی قیمتها بگذارد.
چین هنوز بیشترین نفوذ را در بازار دارد
در حال حاضر جایگزینی برای چین وجود ندارد. نه امریکا، نه هند و نه هیچ کشور دیگری در آسیا نمیتواند جایگزین چین شود. باید منتظر افزایش قیمتهای فلزات در این کشور بود. شرایط قبل از بهبود در چین وخیم تر خواهد شد. مسئله مسکن چین بسیار بغرنج شده است.
زمانی که بازار مستغلات چین سقوط کند، تقاضا نیز کاهش پیدا خواهد کرد چون دست اندرکاران بازار منتظرند که قیمت به کف خود برسد و در نتیجه تقاضا برای فولاد کاهش پیدا خواهد کرد. برای دولت سخت است تا بتواند این بازار را کنترل کند و مانند سایر کشورها از جمله انگلیس و امریکا زمانی که قیمت ها سقوط میکند، بحران به بازار برمی گردد.
وی اضافه میکند تا حدی بازار سهام مستغلات در چین حرکت کرده است اما این تغییرات میتواند حباب جدیدی را در بازار ایجاد کند. این شرایط مانند بازی موزیک و صندلی است که بازیکنان در حرکتند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است.
علاوه بر این، همزمان انتظار میرود که چین کالای زیادی نیز صادر کند. اما در خصوص صدور آلومینیوم اجماع نظرات بر این است که امکان آن وجود ندارد چون چین با کمبود این فلز مواجه است اما در تحلیل دیگر کارشناسان میگویند چین با کمبود آلومینیوم مواجه نیست. آمار و ارقام این گونه نشان میدهد که تولید آلومینیوم ثانویه ( تولید از ضایعات آلومینیومی) مازاد است که مشخصا در فهرست صادرات این کشور مشهود است.
در مجموع 3.2 میلیون تن آلومینیوم از چین به شکل ارزش افزوده صادر شده است. این میزان صادرات نشاندهنده عرضه مازاد مربوط به محصولات نهایی تولید شده از ضایعات آلومینیومی یا ثانویه بوده و به شکل آلومینیوم اولیه یا خالص و از طریق ذوب آلومینا تولید نشده است.
میر در این زمینه مواردی را مثال می زند و می گوید تعدادی ایمیل از چین دریافت کرده است که در آنها فروش انواع فلزات پیشنهاد شده که احتمالا بعضی از این نامه ها واقعی نبوده و فقط تعدادی از آن جدی و واقعی باشند. او اضافه میکند من هر هفته این نامهها را از شرکتهای کوچک دریافت می کنم که در آنها فروش فلزات مختلف پیشنهاد شده است.
با فرض اینکه نیمی از این نامهها احتمالا جعلی یا تقلبی باشند پس حداقل نیمی از این نامه ها جدی و واقعی هستند که نشاندهنده عرضه مازاد در شرایط کنونی است.
اگر میزان صادرات همچنان رو به افزایش بوده و قیمتها همچنان رو به کاهش باشد، احتمال اقدامات ضد دامپینگی رخ خواهد داد که بالقوه موجب کاهش اجباری تولید خواهد شد. عرضه باید درمقابل کاهش قیمتها از خود واکنش نشان دهد.
از آنجا که چین مصمم است مشکلات آلودگی هوا و فساد مالی رایج در بازار را برطرف کند و نیز پروژه های جدید کمتری را اجرا کند با تنگتر شدن عرضه از ان میدان خواهد گریخت. علاوه بر این همچنین کشور درنظر دارد از اقتصاد بر مبنای تولید به سمت اقتصاد بر مبنای خدمات حرکت کند که تاثیر بیشتری بر روی نرخ رشد آن خواهد گذاشت.
پس از چین؛ بعد از سال 2015
به طور کل در جهان سطح بدهی ها همچنان بالا و رشد پایین است. برنامه های ریاضتی بر اقتصاد اروپا فشار آورده و ژاپن از بالاترین بدهی سرانه در جهان رنج می برد.
با وجود جایگاه امریکا به عنوان تنها کشوری که بعد از بحران جهانی اقتصاد، بهبود اقتصادی مطلوبی را تجربه میکند. اما هنوز از سیاست های کاهش "تسهیل کمی" بانک مرکزی ناخشنود است که در نیمه نخست سال جاری فشار بیشتری را بر روی قیمتهای فلزات وارد آورده و آن را کاهش میدهد.
تحلیلگران امیدوار بودند که با کاهش قیمت ها در سال گذشته از میزان عرضه در بازار کاسته شود اما این اتفاق تا حد قابل توجهی رخ نداد. در بازار آلومینیوم تا حدی از میزان عرضه کاسته شد اما چندان حجم آن بالا نبود.
اگر در نیمه دوم سال قیمت ها کاهش بیشتری پیدا کند، میزان کاهش عرضه هم شتاب خواهد گرفت که تا حدی نشانگر بهبود یا رونق بازار در سال 2016 است. اما کاهش قیمتهای آلومینیوم در میان مدت می تواند بر روی پریمیوم ( بویژه در صورتی که به 50 درصد قیمت بورس فلزات لندن برسد) تاثیرگذار باشد.
علاوه بر این، با کاهش قیمت های انرژی اکثر تولیدکنندگان به دلیل افت هزینه تولید از میزان تولیداتشان چندان نکاستند.
به علاوه قیمت مس احتمالا به کمتر از 5700 دلار در هر تن خواهد رسید چون امسال قیمت مس کاهش زیادی داشته است که از سپتامبر 2009 تاکنون بی سابقه بوده و با بی اعتمادی به وجود آمده در بازار هیچ گونه علائمی از بهبود آن مشهود نیست.
میر می گوید مس فلز جالبی است. همان گونه که می دانیم مس بیشتر به کنسانتره تبدیل میشود. هزینه فرآوری مس رو به افزایش است که در نتیجه کنسانتره در بازار با مازاد عرضه مواجه شده است. مس زیادی تصفیه نمیشود چون بین دو بازار ارتباطی وجود ندارد. به هر صورت در نهایت مازاد عرضه کنسانتره به صورت مس تصفیه شده وارد بازار شده و در مرحله ای احتمالا موجب افزایش بیشتر انبارهای LME و بورس سلف شانگهای میشود.