البته علاوه بر بازار فلزات رنگی، کلیه فعالیتهای اقتصادی نیز با رکود نسبی مواجه بودند. در این میان بورس کالا از این قاعده مستثنا نبود، رکود موجود در بازار مسکن و صنایع وابسته، عدم ثبات سیاسی و اقتصادی در کشورهای همسایه و به تبع آن مشکل صادرات به اینگونه کشورها، باعث کاهش حجم معاملات بورس کالا شده بود.
در این میان افت شدید قیمتی که در اواخر سال گذشته رخ داد، رکود حاکم بر بورس کالا را افزایش داد، زیرا مصرفکنندگان در شرایط کاهش قیمتها، انتظارات رکودی بالاتری پیدا کرده بودند و میل به مصرف در آنها کاهش یافته بود. در طرف مقابل شرکتهای تولیدکننده نیز مجبور هستند که برای جلوگیری از ضرر و زیان تولید و برای کاهش مشکل فروش محصولاتشان، کالای کمتری را خریداری کرده و موجودی انبار خود را نیز در پایینترین سطح ممکن نگه دارند.
از طرفی هم تولید و افت تقاضای فلزات پایه در بازارهای داخلی فضای سنگینی را برای مبادلات این محصولات طی سال جاری به وجود آورده بود، البته این در شرایطی است که قلع تنها فلزی است که محدوده قیمتی خود را نسبت به سایر فلزات حفظ کرده بود.
روند قیمتها در بازار داخلی نشان میداد اغلب فلزات پایه همچون آلومینیوم، مس، سرب، روی و نیکل طی این مدت با نوسانهای زیادی روبهرو بوده و وضعیت خوبی را تجربه نکردند. البته افت و خیز قیمت فلزات پایه در بازارهای جهانی به این بیرونقی بیشتر دامن زده بود، تا جایی که تاثیر زیادی بر حاشیه سود مصرفکنندگان و میزان تقاضای معاملهگران داشت. به گفته فعالان، بازار داخلی فلزات رنگی در یک بلاتکلیفی مانده بود و این بیرونقی شدت بیشتری میگرفت. معاملهگران و مشتریان مردد بودند و نمیتوانستند با قاطعیت روند آتی بازار را پیشبینی کنند.
اما این در شرایطی است که کارشناسان بازار فلزات اساسی معتقدند با انتشار خبرهای مثبت از نتایج توافقهای هستهای در لوزان سوئیس، روند قیمتها در سال جاری به ویژه در نیمه دوم به گونهای دیگر خواهد کرد. البته این در شرایطی است که بهبود روند بازار به زمان نیاز دارد، اما به دلیل جو روانی مثبتی که به وجود آمده بعید به نظر میرسد افزایش جدیدی را در بازارهای داخلی شاهد باشیم.
از طرفی درخصوص وضعیت قیمتها در روزهای آتی نیز باید منتظر ماند و دید که نوسان بهای جهانی فلزات و نرخ ارز تا چه حدی و با چه شتابی در بازار داخل تاثیر خواهد گذاشت و در نهایت این تاثیر منجر به چه اصلاحی در قیمتها خواهد شد.
از سوی دیگر براساس گزارشهای منتشرشده بلومبرگ نیز رشد اقتصادی چین در سال 2015 در خوشبینانهترین حالت به 5/ 6 درصد خواهد رسید که نسبت به سال 2014 کمتر است و در نتیجه، وقتی رشد اقتصادی در کشوری مانند چین که قدرت دوم اقتصاد جهان است قرار است در سال جاری کمتر شود، میزان تقاضا برای فلزات پایه نیز در این کشور کاهش خواهد یافت.
کارشناسان کومرز بانک میگویند اگر دولت چین تدابیری اقتصادی و پولی را برای افزایش رشد اقتصادی به اجرا گذارد قیمت فلزات پایه نیز افزایش خواهد یافت در غیر این صورت نباید چنین انتظاری داشت.
بهطور جزئیتر اگر به این موضوع پرداخته شود باید گفت سال گذشته، سال خوبی بهطور خصوص مس نبود. قیمت این فلز در سال 2014 بیش از 13درصد کاسته شد و به پایینترین سطح خود از چهار و نیم سال پیش رسید. علت اصلی کاهش قیمت فلز سرخ، افت بهای نفت بود که پایینترین میزان خود از پنج سال پیش تاکنون را تجربه کرده است. کارشناسان بانک ناتیکسیس دراینباره میگویند هزینه فرآوری سنگ معدن مس خیلی بالا است و در نتیجه، این امر برای صنایع ریختهگری پرسود است. همین که کار ریختهگریها تا این حد پر سود بوده است بسیاری از سرمایهگذاران تشویق شدهاند کارخانههای ریختهگری بیشتری در این کشور و جهان راهاندازی کنند.
به این ترتیب اگر به معاملات در بازار فلزات پایه داخلی بنگریم خواهیم دید که تغییر روند بهای نفت هم تاثیر زیادی نسبت به قیمتهای جهانی بر افت و خیز این محصولات داشته است به ویژه اکنون که خبرهای منتشر شده از روند مثبت مذاکرات هستهای اخیر تاثیرات خود را بر این طلای سیاه گذاشته است. البته ارز مهمترین نقش را در بازار داخلی فلزات پایه ایفا میکنند، به گونهای که با هر واکنشی از این واحد پولی شاهد تغییر قیمتی فلزات رنگی در بازار داخلی خواهیم بود.
روزنامه دنیای اقتصاد