شرکتهای پتروشیمی از مدتها پیش به دنبال آمادهسازی مسیرها برای بهرهگیری از این فرصت بهوجود آمده هستند و اکنون کوتاهترین مسیرها را پیگیری و بررسی میکنند تا زمانی که درهای کشور باز شد بتوانند با سرعت تمام سرمایههای خارجی را برای توسعه طرحها و پروژههای خود جذب کنند.
«اخذ لیسانسهای مختلف» یکی از استراتژیهایی است که باید از سوی هلدینگهای فعال در این زمینه اتخاذ شود. این شرکتها با اخذ لیسانسهای مختلف در صنایع پاییندستی و صنایعی که بیشترین بازدهی را دارند، میتوانند به سرعت پس از لغو تحریمها به سبد محصولات تولیدی خود اضافه کرده و محصولات پاییندستی مورد نیاز را تهیه کنند.
فعالیت در زمینه محصولات پاییندستی نهتنها بازدهی بیشتری را میتواند برای شرکتها به همراه داشته باشد، بلکه زمینه اشتغالزایی بیشتری را نیز فراهم میکند. «ایجاد بازار مشترک در حوزه بازرگانی» از دیگر مواردی است که مجموعههای داخلی باید به آن توجه کنند، نباید فراموش کنیم که همکاری میان شرکتهای داخلی که فضای کاری مشترکی دارند بسیار مهم است.
شرکتهای داخلی باید بهصورت مشترک عمل کرده و در بازارهای جهانی با یکدیگر به رقابت نپردازند، بلکه باید رقابت را میان خود و شرکتهای خارجی در نظر بگیرند. شرکتهای ایرانی باید تمرین کنند تا در حوزه بازار محصولات یکدیگر نرفته و واحد مشترکی برای بازرگانی محصولات ایجاد کنند و حتی توانمندیهای خود را بهنوعی مدیریت کنند که بتوانند در بازار جهانی بهصورت متمرکز با یکدیگر همکاری و با شرکتهای خارجی رقابت کنند.
به اعتقاد من اگر این موضوع نادیده گرفته شود و هریک از شرکتهای ایرانی بهصورت مجزا وارد بازارهای جهانی شود و از همکاری گروهی بپرهیزد، پس از ورود به بازار جهانی در مواجهه با هلدینگهای بزرگ خارجی، بازار را از دست خواهد داد.
ما برای بهدست آوردن بازاری باثبات و بلندمدت نیاز به همکاری گروهی میان هلدینگهایی با زمینه کار مشترک داریم.
«یافتن مشتریان و شرکای استراتژیک» نیز از مواردی است که هلدینگهای فعال در زمینه پتروشیمی باید به آن توجه کنند؛ یافتن یک شریک استراتژیک تجاری در اولین گامهای پس از لغو تحریمها میتواند به قدرتگیری یک هلدینگ ایرانی کمک کند و زمینه فعالیت بلندمدت آن را فراهم کند. این مولفه میتواند به توسعه بازار مجموعه ایرانی در بازارهای اروپایی و آمریکایی نیز کمک کند و فرصتی برای فروش محصولات مجموعههای ایرانی فراهم کند.
به اعتقاد من اینها استراتژیهای اولویتداری است که باید از سوی بنگاههای اقتصادی فعال در زمینه محصولات پتروشیمی در ایران اتخاذ شود. این استراتژیها باید توسط نهادهای صنفی، نهادهای پتروشیمی یا دولت بهعنوان یک حاکمیت پیگیری شود؛ چراکه در دوران پس از تحریم ما نیاز داریم تا فضا را مدیریت کرده و به انسجام مطلوبی برسیم. ناگفته نماند که خوشبختانه صنعت پتروشیمی در بخش خصوصی بهنوعی مدیریت میشود که هماهنگیهای لازم بین این مجموعهها بهخوبی و بهسرعت فراهم خواهد شد.
در دوران پس از تحریم صنعت پتروشیمی ایران میتواند به کسب بازارهای جهانی بیندیشد؛ چراکه ما به دلیل دسترسی به گاز میتوانیم محصولاتی را به دنیا عرضه کنیم که در دوران تحریم، کشورهای اروپایی از آن محروم بودند و مجبور بودند این محصولات را با قیمتهایی گزافتر به دست آورند؛ اما با رفع تحریمها ایران میتواند محصولات اینچنینی را با قیمتی ارزانتر تهیه و به فروش برساند.
پس از لغو تحریمها سهم ایران در حوزه فرآوردههای نفتی در بازارهای بینالمللی افزایش پیدا میکند؛ اما ما باید تلاش کنیم با سرعتبخشی به امور حداکثر استفاده را از فرصت پیش آمده ببریم و با توسعه پروژهها و کسب بازارهای جهانی سودآوری درازمدت را برای کشور به ارمغان آوریم.
متاسفانه در شرایط تحریم صنعت پتروشیمی ایران آنچنان که شایسته است نتوانسته به جایگاه واقعی خود برسد اما با توجه به مدیران خبرهای که در این صنعت فعالند، پس از لغو تحریمها ما میتوانیم فرصت از دست رفته را جبران کرده و نهتنها جایگاه قبلی را کسب کنیم بلکه به جایگاه بهتری نیز در عرصه بینالمللی دست یابیم. به اعتقاد من دولتمردان نیز با هوشمندی بسیار در دوران پس از تحریم و نظاممند کردن و مدیریت کردن نهادهای صنفی و نظارت و پیگیری بر امور میتوانند به رشد بیش از پیش این صنعت پس از دوران تحریم کمک کنند.
مصطفی امیدقائمی
مدیرعامل گروه توسعه مالی مهر آیندگان
روزنامه دنیای اقتصاد