در بررسی موجودی انبارهای بورس فلزات لندن نیز شاهد کاهش سطوح موجودی هستیم به نحوی که طی یکسال اخیر روند نزولی موجودیها از سطح 860 هزار تن به سطح کمسابقه630 هزارتن رسیده و طبیعتا این کاهش میتواند موجب روند صعودی قیمتها باشد.
از اینرو در کوتاهمدت شاید شاهد نوسانات منفی، تحتتاثیر شرایط اقتصادی و کاهش قیمت نفت باشیم اما در میانمدت و بلندمدت روند قیمت و تقاضا صعودی خواهد بود که این امر توسط پیشبینی موسسات و سازمانهای بینالمللی نیز تایید شده است. بهطور مثال بانک جهانی برای سالهای آتی محدوده 2500 دلار و صندوق بینالمللی پول نیز کانال 2300 دلاری را برای روی پیشبینی میکنند. البته برخی تحلیلگران نیز قیمتهای بالاتری را پیشبینی میکنند که باید در آینده دید به این سطوح قیمتی خواهیم رسید یا خیر. بنابراین با توجه به اینکه عمده محصولات به خارج از کشور صادر میشود، از بعد تقاضا و قیمت، چشمانداز مناسبی پیشبینی میشود. درخصوص بازار داخلی هم مشکل خاصی مشاهده نمیشود و امیدوارم با رونق صنعت و رشد ساختوساز شاهد روند روبه رشد مصرف
در داخل باشیم.
به یقین میتوان گفت که در حال حاضر بزرگترین مانع برای توسعه صنعت سرب و روی کشور، تامین ماده اولیه برای واحدهای تولیدی است که در حال حاضر سهمیه تحویلی از معدن انگوران تنها برای کمتر از 30 درصد از ظرفیت کارخانهها کافی است که مسلما اکتفا به این سهمیه، پاسخگوی نیاز واحدها نخواهد بود.
متاسفانه باوجود توان بخش خصوصی و شرکتهای دستاندرکار صنعت سرب و روی، اقدام موثری برای بهرهبرداری از معدن بزرگ مهدیآباد نیز صورت نگرفته است. امیدوارم وزارت صنعت، معدن و تجارت در آینده نزدیک زمینه را برای بهرهبرداری از این نعمت خدادادی فراهم کرده و بقای این صنعت را تضمین کند. بنابراین در این شرایط شرکتها باید برای استفاده بهینه از ظرفیت، علاوه بر افزایش راندمان تولید به تامین خوراک از سایر منابع مانند معادن کوچک داخلی یا واردات خاک از کشورهای همسایه و در نهایت استحصال روی از ضایعات نیز توجه ویژه داشته باشند.از سوی دیگر عدم تخصیص تمهیدات و اعتبارات ترجیحی به این صنعت، وجود عوارض گمرکی و سایر عوارض از واردات ماده معدنی و کنسانتره از خارج و رشد صدور جواز تاسیس برای واحدهای جدید، بهرغم کمبود مواد اولیه، از مشکلات رشد و توسعه این صنعت در داخل هستند. البته از اقدامات وزارت صنعت، معدن و تجارت جلوگیری از خامفروشی خوراک این صنعت به خارج از کشور بوده است. در بعد جهانی نیز بیشترین مخاطرات این صنعت، مربوط به افت عیار و افزایش هزینههای تولید و بیثباتی قیمتها است.
با وجود ذخایر و منابع عظیمی چون انگوران و مهدیآباد و نیز پهنههای اکتشاف نشده دیگر، این صنعت قابلیت توسعه در ایران را دارا است و عمده فعالان این صنعت که بخش خصوصی هستند، با علاقهمندی و انرژی بیشتری در این عرصه به فعالیت خواهند پرداخت. همچنین همسایگی با کشورهایی که دارای منابع سرب و روی هستند مانند عراق، ترکیه، ارمنستان و قزاقستان نیز از مزیتهای دیگر تولید سرب و روی در ایران است.
مناسب بودن بهای انرژی، دسترسی به آبهای آزاد، وجود شبکه ریلی و جادهای مناسب و همچنین وجود زنجیره کامل ارزش و تخصص کافی در این صنعت از معدن تا محصول، میتواند از پیشرانهای توسعه این صنعت در ایران باشد. در نتیجه با توجه به وجود مزیت نسبی این صنعت در کشور، در حال حاضر تولید محصولات این صنعت در ایران با توجیه اقتصادی صورت میگیرد.
البته شرکتها باید باوجود مزیتهای محیطی، با افزایش بهرهوری و نظارت بر راندمان خطوط تولید، حداکثر بهرهبرداری را از این امتیازات داشته باشند. از این رو توجه به تکنولوژیهای جدید، گلوگاههای تولید، کاهش مصرف انرژی و کنترل کیفیت میتواند بهعنوان مکمل، شرکتها را در افزایش بهرهوری و نهایتا سودآوری یاری دهد.
مهندس محمد کشانی
مدیرعامل کالسیمین
روزنامه دنیای اقتصاد