اگر در کشوری رانت نباشد و همه قیمتها آزاد باشد همهچیز درست میشود. تفاوت ارز مبادلهای و آزاد رانت است. ما باید به نقطهای برسیم که قیمت همهچیز آزاد باشد آن وقت هم تولیدکننده میفهمد ماجرا چیست هم مصرفکننده. با وجود 2نرخ نمیشود درکشور سرمایهگذاری مطمئن و تجارت داشت. باید در کشور یک نرخ برای دلار باشد.
مدیرعامل پتروشیمی تبریز در مقابل این سوال که بالادستیهای پتروشیمی خوراک را با ارز مبادلهیی دریافت میکنند اما با ارز آزاد به پاییندستیها میفروشند، اظهار میکند که از تفاوت میان ارز آزاد و مبادلهیی تنها «دلالان پتروشیمی» سود میبرند. او بیان میکند که اکنون دلالان این صنعت از تولیدکنندگان آن سود بیشتری دارند. مدیرعامل پتروشیمی تبریز هرچند طرفدار آزاد شدن تمام قیمتها درکشور است اما صدری در بخشی از صحبتهایش بیان میکند که اگر خوراک گازی عسلویه به پتروشیمیها 13سنت باشد و معادل 7سنت در قطر نباید هیچکس در عسلویه سرمایهگذاری نخواهد کرد. مشروح بخش دوم این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
به نظر شما آیا این مساله که تبدیل متان به متانول یا اورامونیاک ساده اما سودزا هستند به صورت ذاتی در تولیدکنندگان ایرانی نوعی تمایل به نگاه کوتاهمدت و سود کوتاهمدت را ایجاد نمیکند؟
درست است آنها که از ما متانول را میخرند، نگاه بلندمدت دارند. ماده خام را از ما میخرند و آن را به پروپیلن تبدیل کرده و دوباره به خود ما یا کشورهای دیگر میفروشند. پتروشیمی زنجیره است و هرچه ما به سمت حلقههای پایینتر برویم، سود بیشتری خواهیم داشت. اکنون پتروشیمیهایی که در مسیر خط لوله اتیلن غرب فقط تولیدکننده پلی اتیلن هستند که سود کمی دارد اما اگر این پلی اتیلن را بتوانیم به سمت حلقههای پاییندستی ببریم، سود چندین ب رابر خواهیم برد.
زنجیره پاییندستی پتروشیمی با یک مشکل روبهروست. آنها و بسیاری از کارشناسان بازار اعتقاد دارند بالادستیهای پتروشیمی خوراک را با ارز مبادلهیی میگیرند و به ما با ارز آزاد تحویل میدهند و این رویه را مسبب تضعیف موقعیتشان در بازار میدانند.
پاییندستیهایی که ما میبینیم تولیدکننده صندلی و پارچ هستند. منظور از پاییندستی اینها نیستند البته نمیخواهم زحمتهای آنها را زیر سوال ببرم. همین که محصولات پتروشیمی را به صندلی تبدیل کرده و صادر میکنند، ارزشافزوده خوبی برای کشور به همراه دارد اما پاییندستی پتروشیمی این نیست. پاییندستی پتروشیمی تبدیل پروپیلن به آستون است که الان درکشور وجود ندارد. اینها ارزشافزوده بسیار زیادی به همراه دارد. پاییندستی پتروشیمی در ایران اکنون به دنبال زیر کفشسازی و صندلیسازی و امثال این هستند.
آنها که میخواهند محصول را از ما با ارز مبادلهیی بخرند خودشان در نهایت محصول را با ارز آزاد میفروشند. چرا من باید ارز مبادلهیی بفروشم؟ ما در گذشته ملزم بودیم ارز مبادلهیی بفروشیم. همین مساله در گذشته باعث میشد تمام تفاوت ارز آزاد و مبادلهیی در صنعت پتروشیمی به جیب دلالها رفته و به جیب تولیدکنندگان و مصرفکنندگان واقعی نمیرفت. اکنون که ما محصولات را با ارز آزاد در بورس به فروش میرسانیم، خریدار محصول را با ارز آزاد از ما خریداری کرده و با ارز آزاد به فروش میرساند و همین باعث حذف شدن دلالها از این چرخه شده است. آنها که میگویند بالادستی پتروشیمی رانتخوار بود و به همین واسطه به دنبال ارز مبادلهیی هستند، دلالاند. مصرفکنندگان واقعی صنایع پاییندستی پتروشیمی از این موضوع ناراحتی ندارند برای اینکه خودشان هم با همین ارز در داخل کشور به فروش مشغول هستند. تنها دلالها از این وضعیت ناراضی هستند. ما اکنون اگر جنس را به ارز مبادلهیی فروش کنیم، زیان خواهیم کرد.
چرا قیر هنوز با ارز مبادلهیی در بورس به فروش میرود؟
همهچیز بسته به عرضه و تقاضا دارد البته من در مورد قیر اظهارنظری نمیکنم اما عرضه و تقاضا به شدت تاثیرگذار است. اکنون ما اگر تولیدمان بیشتر از مصرف داخل شود، مجبور خواهیم بود قیمتها را به نحوی تغییر دهیم که مشتری داشته باشیم. یک شرکت تولیدی برای چرخش زندگی خود نیاز به نقدینگی دارد. زمانی به کارخانهها وام کم بهره برای مخارج جاری میدادند. مثلا اگر بهره 28درصد است به آنها وام 14درصدی میدادند و شرکتها نیز به پشتوانه این وامها حتی اگر محصولشان به فروش نمیرفت، میتوانستند چرخه زندگیشان را بچرخانند. اکنون اگر من نتوانم محصولم را به موقع بفروشم مجبور به گرفتن وام 28درصدی خواهم بود. من وقتی نمیتوانم حقوق کارگر و پول خوراک را بدهم اگر وام 28درصدی بگیرم، ضرر زیادی خواهم کرد. در عوض این وام تصمیم میگیرم محصولم را 3درصد ارزانتر بفروشم که میشود نزدیک به همان ارز مبادلههای.
درحال حاضر تمام محصولاتتان را با همین روش میفروشید؟
بستگی دارد. بعضی از محصولات پتروشیمی هستند که اگر آنها را به بورس نبریم همه داد و بیداد میکنند که اینها دارند محصولاتشان را آزاد میفروشند. ما اکنون مجبور هستیم که اجناسمان را هر هفته در بورس عرضه کنیم و اگر در بورس مشتری نداشته باشیم میتوانیم آنها را آزاد بفروشیم.
شما به طور کلی موافق حضور صنعت پتروشیمی در بورس هستید؟ یا اینکه بورس را گزینهیی از سر ناچاری در نبود بازار مستقل برای محصولات پتروشیمی میدانید؟
اگر در کشوری رانت نباشد و همه قیمتها آزاد باشد همهچیز درست میشود. تفاوت ارز مبادلهیی و آزاد رانت است. ما باید به نقطهیی برسیم که قیمت همهچیز آزاد باشد آن وقت هم تولیدکننده میفهمد ماجرا چیست هم مصرفکننده. با وجود 2نرخ نمیشود درکشور سرمایهگذاری مطمئن و تجارت داشت. باید در کشور یک نرخ برای دلار باشد. باید کل مصرفها براساس قیمتهای واقعی تعیین شود. در آن حالت دلال نمیآید از ما محصول بخرد و بعد پشت سر ما بگوید که اینها رانتخواری میکنند. دلالها میلیاردها میلیارد از قبل همین تفاوت نه تنها در پتروشیمی بلکه در دیگر زمینهها بدون هیچ زحمتی سود بردند. وقتی جلو آنها گرفته میشود، دادشان بالا میرود.
دلالهای صنعت پتروشیمی چه کسانی هستند؟ همیشه اسم این دلالها برده میشود اما مانند موج نامرئی دیده نمیشوند. اصلا از چه زمانی این گروه در صنعت پتروشیمی فعال شدند؟
فرقی نمیکند هرجا زمینهیی برای رانت باشد عدهیی راههای دور زدن آن را یاد خواهند گرفت. دلالها مثل تولیدکنندهها نیستند که دنبال کار خودشان باشد. اکنون 65درصد کارخانههای تبریز فعالیت خودشان را تعطیل کرده و به دنبال دلالی رفتهاند. جنس را از چین میآورند و میفروشند و پول عظیمی به جیب میزنند. این روند حاصل و خروجی 8 سال گذشته است.
پس به نظر شما سود دلالهای پتروشیمی از تولیدکنندگان آن در حال حاضر بیشتر است؟
بله،این واقعیت دارد. باید واردات محصولات پتروشیمی که تولید داخل دارد، آن قدر بالا باشد که کسی اقدام به واردات نکند.
اکنون میگویند برخی از محصولات پتروشیمی ازجمله پیویسی که تولید داخل دارد برای وارد شدن از ترکیه حتی تعرفه ترجیحی دارد.
اینها معادلاتی است که باید در این کشور یک روز حل شود. همه جنسها باید با قیمت آزاد عرضه شود.
پس شما موافق این هستید خوراکی که پتروشیمیها دریافت میکنند نیز به قیمت آزاد به آنها عرضه شود؟
بله آزاد باشد. مهندس زنگنه به تازگی گفتند که پتروشیمیها حتی با خوراک 25سنتی موافق هستند چرا که باعث میشود خصولتیها از رقابت با آنها باز بمانند. ببینید درحال حاضر قطر برای سرمایهگذارانش گاز 7 سنتی در نظر میگیرد اگر ما در کشور گاز 13سنتی بدهیم هیچ خارجیای سرمایهگذاری نمیکند. با خوراک گرانقیمت حتی ایرانیها هم در قطر سرمایهگذاری خواهند کرد. عربستان برای پتروشیمیهای خود که پایه خوراک مایع دارند 15الی20درصد تخفیف در نظر میگیرد تا بتوانند سود کنند. آن وقت اگر ما 5 درصد در خوراک تخفیف بدهیم میگوییم: «خصولتیها خوردند و بردند» خصولتیها 2000 میلیارد تومان به پتروشیمی تبریز پول داده است. اگر همین حجم از سرمایه را در بانک میگذاشت چقدر سود میبرد؟
یعنی شما نقش این گروه را مفید میدانید؟
من اصلا آنها را خصولتی نمیدانم. اکنون چون شما از این واژه استفاده کردید من هم همان را گفتم. یک زمانی برخی از اموال بابت رد دیون به اینها داده شد اما یک موقعی آنها خریدار واقعی بودهاند. آمدهاند و پولشان را در این صنعت گذاشتهاند. بله اما این میشود همان سرمایه بدون تخصص و دانش که شما در ابتدای صحبتتان آن را برای صنعت پتروشیمی مضر قلمداد کردید. باید شرایط سرمایهگذاری در کشور برای خصوصیها فراهم شود. به همین دلیل است که من میگویم چه اشکالی دارد نفتا را به من با 5درصد تخفیف بدهند و من تولید داخلی کشور را افزایش بدهم. البته من اعتقاد دارم که قوانین باید در این زمینه درست عمل کند.یعنی این طور نباشد که من با خوراک ارزان محصول پتروشیمی تولید کنم و آن را گران بفروشم و سپس پول را هم از کشور خارج کنم. این خود به معنای رانت است. به همین دلیل و اینکه خوراک ارزان ممکن است فضای رانتی ایجاد کند مهندس زنگنه در اظهارات خود نشان داده است که رغبت چندانی به تصویب خوراک دراز مدت و ارزان برای پتروشیمیها ندارد. خب اکنون فازهای گاز که در عسلویه در حال اجراست اگر با قیمت خوب عرضه نشود چه کسی حاضر به سرمایهگذاری خواهد شد؟ اگر بخواهند گاز عسلویه را 13سنت بدهند هیچکس حاضر به سرمایهگذاری نخواهد شد. چه خارجی و چه داخلی. اما اگر به قیمت قطر گاز را بدهیم همه برای سرمایهگذاری خواهند آمد چرا که ایران در این زمینه گزینه بسیار مناسبی است. ببینید آقای زنگنه خیلی حرفهیی هستند و افکار درستی نیز دارند اما مشکل اینجاست در کشوری مانند ایران که در 8سال گذشته بسیار به هم ریخته است دست روی هر نقطهیی که برای ترمیم بگذاریم هزار اشکال دیگر خود را نمایان میکند.
روزنامه تعادل