نخستین پیامد سرکوب رشد اقتصادی است. دومین پیامد این است که یارانه انرژی بیش از آنکه برای اقشار متوسط و کمدرآمد مفید باشد به طبقه ثروتمند جامعه کمک میکند. سومین پیامد منفی یارانه انرژی هزینههایی است که برای محیط زیست و سلامت به همراه دارد. این هزینهها شامل افزایش تنگی نفس و مرگ و میر نوزادان نارس به دلیل کیفیت پایین هوا، تاثیر درازمدت گرمایش کره زمین و اثرات جوی نامساعد میشود.
یارانه انرژی؛ اشتباهی پرهزینه
در شرایطی که گمانهزنیها از احتمال افزایش قیمت بنزین در کشورمان به لیتری 1000 تومان و کاهش یارانه بخش انرژی در قالب قانون هدفمندی یارانهها حکایت دارند، نشریه اکونومیست نیز در شماره این هفته خود ضمن انتقاد از یارانههایی که در سطح جهان به انرژی اختصاص مییابد برخی معایب این نوع از یارانهها را بر شمرده و آن را اشتباهی پرهزینه دانسته است.
اکونومیست در این تحلیل خود آورده است: اشتباهات بزرگ در سیاستگذاریهای اقتصادی فراوانند. اما یافتن اشتباهی بدتر از یارانه انرژی در جهان دشوار است. یک تحقیق جدید نشان داده است که اگرچه این نوع یارانه موجب کمک به اقشار متوسط میشود، رشد اقتصادی را سرکوب میکند و به ثروتمندانی که مصرف انرژیشان بسیار بیشتر از فقرا است کمک میکند.
در گزارش جدیدی که صندوق بینالمللی پول منتشر کرده است، هزینه دیگری نیز به مضرات یارانه انرژی افزوده شده است: آسیب به محیط زیست. نویسندگان این گزارش با افزودن این عیب به دیگر معایب یارانه بخش انرژی، به این نکته اشاره کردهاند که مجموع هزینههایی که اکنون یارانه بخش انرژی به اقتصاد جهان تحمیل میکند، سالانه بالغ بر 5.3 تریلیون دلار یا 6 درصد تولید ناخالص داخلی جهان است. این مبلغ بیش از هزینهای است که کشورهای جهان صرف بخش بهداشت و سلامت میکنند. کشورهای فقیرتر یارانه بیشتری را به انرژی اختصاص میدهند. حتی برخی از آنها سالانه تا 18 درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف یارانه انرژی میکنند. بزرگترین سهم به زغالسنگ اختصاص مییابد که آلایندهترین سوخت است. در عوض یارانه انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای ثروتمند بالغ بر رقمی تنها در حد 120 میلیارد دلار است و اگر مالیات درستی به سوختهای فسیلی اختصاص داده شود، این یارانهها از بین خواهند رفت.
تعریف یارانه، بسیار ظریف است. سادهترین تعریف این است: آن مقدار از پول مالیاتدهندگان که بهطور مستقیم برای پایین نگه داشتن یک قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. اما تعریف کلیتر مربوط به هزینههای تحمیلی به دیگران، همچون آلودگی هوا و معافیت مالیاتی است. صندوق بینالمللی پول برای رسیدن به رقم 5.3 تریلیون دلاری خود از این تعریف کلیتر استفاده کرده است. اما اگر بر اساس تعریف نخست محاسبه کنیم، این رقم تنها 333 میلیارد دلار خواهد بود. اما این رقم به این دلیل نسبت به سال گذشته کمتر است که قیمتهای نفت کاهش یافته است. مطالعهای که در سال 2013 انجام شد نشان داد آسیب کلی یارانههای بخش انرژی، شامل هزینههای زیست محیطی، 2 تریلیون دلار بوده است. اما برآوردی که در هفته گذشته منتشر شد، سایر هزینههای درمانی و زیست محیطی را که یارانه بخش انرژی بر جای میگذارد نیز مورد محاسبه قرار داده است. این هزینهها شامل افزایش تنگی نفس و مرگ و میر نوزادان نارس به دلیل کیفیت پایین هوا، تاثیر درازمدت گرمایش کره زمین و اثرات وضعیت جوی نامساعد همچون توفان و سیل است. بهعنوان مثال برآورد شده است که خسارات درازمدت ناشی از تولید یک تن دیاکسید کربن 42 دلار است. بسیاری از طرفداران محیطزیست بر این باورند که این رقم اعلام شده توسط دولت آمریکا بیش از حد کم است. اما برخی از اقتصاددانان این موضوع را مطرح میکنند که دخالت دادن هزینههای تغییرات جوی، درشتنمایی مساله است. ایجاد تغییرات فوری در موضوع یارانه بخش انرژی چندان محتمل نیست چون بهعنوان مثال اگر مصرفکنندگان زغالسنگ بخواهند همه هزینههای استفاده از آن را بپردازند، باید قیمت این سوخت دوبرابر شود. بحث تغییر یارانهها دشوار است اما سقوط قیمت نفت این شانس را فراهم کرده است که یارانهها کاهش یابند. بهعنوان مثال هندوستان به تازگی از کمک به کاهش قیمت گازوئیل خودداری کرده است. مصر، اندونزی و تایلند هم نظام یارانههای خود را اصلاح کردهاند. صندوق بینالمللی پول اعلام کرده است که برای پایان دادن به یارانه انرژی و تخصیص مالیات مناسب به سوختها موجب خواهد شد که در سطح جهان تعداد مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوا به نصف کاهش یابد، تولید گاز دیاکسید کربن تا یک پنجم کم شود و تا 2.9 تریلیون دلار صرفهجویی شود. علاوه بر این دولتها امکان زیادی برای کاهش مالیاتها یا افزایش هزینه در بخشهای مفیدتر خواهند داشت.
روزنامه دنیای اقتصاد