یک پژوهش انجام شده در وزارت اقتصاد که توسط کارشناسان دفتر تحقیقات و سیاستهای بخش های تولیدی ، تهیه شده با بررسی تحولات شاخص رفاه اجتماعی در مناطق شهری ایران که سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۹۲ را شامل میشود، نشان میدهد در سال ۱۳۶۶ شاخص رفاه مادی به ۶۱،۳ واحد رسیده که کمترین عدد در مدت یاد شده است و بالاترین رقم مربوط به سال ۱۳۸۶ بوده که شاخص رفاه اجتماعی به 106.5واحد افزایش یافته است. همچنین آمارهای ارایه شده در یک پژوهش دیگر در همین نهاد دولتی نشان میدهد در سال ۱۳۹۱ از کل خانوارهای شهرنشین ایران حدود ۱۳درصد و از کل خانوارهای روستانشین ایران 9.84 درصد زیر خط فقر بودهاند. این پژوهش نشان میدهد؛ براساس استفاده از روش میانگین هزینهیی برای تعیین خط فقر نسبی در سال یاد شده در کل کشور حدود ۹میلیون نفر زیر خط فقر نسبی بودهاند.
در این پژوهش به دلیل عدم انجام نمونهگیری هزینه درآمد خانوارهای مناطق شهری و روستایی در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ توسط مرکز آمار ایران برای به دست آوردن آمار و اطلاعات در دو سال فوق از میانگین سال قبل و بعد از آن به عنوان جانشین استفاده شده است. به عنوان مثال برای به دست آوردن آمار و اطلاعات هزینه درآمد خانوارهای مناطق شهری در سال ۱۳۵۷ از میانگین سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۸ استفاده شده است.
آمار و اطلاعات از نتایج به دست آمده از بررسی شاخص رفاه اجتماعی طی چهاردهه گذشته در مناطق شهری کشور را نشان میدهد. پایینترین رقم شاخص رفاه اجتماعی با 61.3 واحد در سال ۱۳۶۶ و بالاترین رقم این شاخص با 106.5واحد در سال ۱۳۸۶ به وقوع پیوسته است. در سالهای پس از ۱۳۸۶ با وجود کاهش قابل ملاحظه ضریب جینی در مناطق شهری کشور به دلیل منفی شدن نرخ رشد متوسط هزینههای واقعی خانوارها (به جز سال ۱۳۸۹) طی سالهای (۱۳۹۲-۱۳۸۷) شاخص رفاه اجتماعی با کاهش قابل توجهی مواجه شده است. رقم این شاخص در سال ۱۳۹۲ به ۷/۸۶ واحد رسیده که کمتر از رقم شاخص رفاه اجتماعی در سال ۱۳۸۱ است.
نرخ رشد متوسط هزینههای واقعی خانوارها
در سال ۱۳۶۶ نرخ رشد متوسط هزینههای واقعی خانوارها حدود ۹درصد کاهش یافته و افزایش ضریب جینی در این سال حدود 0.2واحد بوده است. این درحالی است که سال ۱۳۸۶نرخ رشد متوسط هزینههای واقعی خانوارها حدود ۲درصد و کاهش ضریب جینی در این سال حدود 0.5واحد بوده است.
بالاترین نرخ رشد شاخص رفاه اجتماعی در سال ۱۳۸۳، ۱۳۸۱، ۱۳۶۲ و ۱۳۷۷ به وقوع پیوسته است. نرخ رشد شاخص رفاه اجتماعی در سالهای فوق به ترتیب 7.91، 7.85، 7.7 و 6.8 واحد بوده و پایینترین نرخ رشد شاخص رفاه اجتماعی در سالهای ۱۳۶۵، ۱۳۷۴، ۱۳۶۶، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ واقع شده است. نرخ رشد شاخص رفاه اجتماعی در سالهای فوق به ترتیب 15.2-، 9.7-، 9.1-، ۹- و 6.5- واحد بوده است.
در سالهایی که بالاترین نرخ رشد شاخص رفاه اجتماعی ایجاد شده، سالهای ۱۳۷۷ و ۱۳۸۱ با افزایش متوسط هزینههای واقعی خانوارها، بهبود در توزیع درآمد (کاهش در ضریب جینی) نیز در اقتصاد ایران به وقوع پیوسته است.
همچنین در سالهایی که پایینترین نرخ رشد شاخص رفاه اجتماعی ایجاد شده سال ۱۳۸۸ با وجود کاهش در متوسط هزینههای واقعی خانوارها وضعیت توزیع درآمد نیز نامناسبتر (افزایش در ضریب جینی) شده است. میانگین و انحراف معیار شاخص رفاه اجتماعی طی ۳۷سال دوره مطالعه به ترتیب ۸۰، ۶ و ۱۳، ۶ بوده است.
چنانچه میانگین شاخص رفاه اجتماعی بهعلاوه و منهای ۲برابر انحراف معیار برای تعیین دامنه خارج از نرمال استاندارد محاسبه شود (۱۰۸و ۵۳) ملاحظه میشود با وجود کاهش و افزایش در این شاخص در هیچ سالی شاخص رفاه اجتماعی (با وجود اعمال سیاستهای متضاد توسط دولتهای مختلف طی ۳۷سال دوره مطالعه) از دامنه نرمال استاندارد خارج نشده است.
۱۳ درصد خانوارهای شهری زیر خط فقر
از طرفی نتایج گزارشی که در سایت وزارت اقتصاد درج شده است، نشان میدهد؛ به طور معمول پرداختهای یارانهای، فشار به اقشار ضعیف جامعه در مقابل سیاستهای اعمال شده در اقتصاد شامل فشارهای قیمتی، درآمدی و... را کاهش داده و منجر به بهبود وضعیت معیشتی آنها میشود.
این شرایط موجبات کاهش نابرابریها را فراهم کرده و در صورت ثابت بودن دیگر شرایط اقتصادی، افزایش رفاه اجتماعی را به همراه خواهد داشت. بنابراین در ادامه بحث به دلیل ارتباط مبحث خط فقر با موضوع رفاه اجتماعی به محاسبه خط فقر در ایران طی یک دوره ۲۲ساله پرداخته میشود.
یکی از روشهای محاسبه خط فقر استفاده از میانه آماری است. در این روش خانوار میانه دادهها تعیین و پس از آن هزینه انجام شده توسط خانوار مذکور به عنوان هزینه میانه مورد استناد قرار گرفته و پس از آن نصف (برخی از کشورها دوسوم هزینه خانوار مذکور) آن را به عنوان چارک اول یا خط فقر نسبی تلقی میکنند.
فرض کلیدی در استفاده از این روش، نرمال بودن توزیع درآمد در کشور است. به عبارت دیگر چنانچه توزیع درآمد در کشور به صورت نرمال باشد، میتوان از روش چارک اول برای تعیین خط فقر نسبی استفاده کرد. در صورت وجود چولگی در توزیع درآمد باید تعدیلی در این روش صورت پذیرد.
به دلیل اینکه طی ۴دهه گذشته در اقتصاد ایران همواره میانه هزینهیی خانوارها پایینتر از میانگین آن قرار داشته بنابراین توزیع درآمد (هزینه) طی سالهای مورد نظر به صورت چوله راست بوده است، یعنی گروههای زیادی از خانوارهای جامعه در سطوح پایین هزینهیی هستند. بنابراین برای محاسبه خط فقر در اقتصاد ایران به جای استفاده از هزینههای خانوارها باید از میانگین هزینهیی خانوارها استفاده شود.
روزنامه تعادل