بر این اساس نکته مهم آن است که بیش از نیمی از این جمعیت غیرفعال محسوب میشوند. بخش عمدهای از جمعیت غیرفعال به گروه زنان تحصیلکرده اختصاص دارد. بررسی وضعیت جمعیت تحصیلکرده غیرفعال نشان میدهد از میان بیش از پنج میلیون و ٧٠٠ هزار تحصیلکرده غیرفعال در ایران، دو میلیون و ٣٢٨ هزار و ٢٥٦ نفر مرد هستند و شمار زنان غیرفعال تحصیلکرده نیز به سه میلیون و ٤٠٦ هزار و ٧٦٢ نفر میرسد. برآوردها نشان میدهد بخش مهمی از جمعیت تحصیلکرده بیکار مدرک کارشناسی را دریافت کردهاند هرچند نرخ بیکاری در تحصیلکردگانی با مدارک بالاتر از کارشناسی نیز در سالهای اخیر افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش در صورت احتساب هزینه ١٠میلیون تومان به ازای دریافت یک مدرک کارشناسی، مشخص میشود با احتساب جمعیت غیرفعال و بیکار تحصیلکرده بیش از ٦٧ هزار میلیارد تومان از بودجه مملکت که توسط دولت و خانوارها برای دریافت مدرک کارشناسی هزینه شده، بلااستفاده باقی مانده است. متوسط هزینه تحصیل هر دانشجو در مقطع کارشناسی در بودجه سال ٩٠ کمی بیش از ٩ میلیون تومان برآورد شده است. هرچند در چهار سال اخیر هزینه تحصیل افزایشی قابل توجه را تجربه کرده است اما ١٠ میلیون تومان هزینه متوسط هر مدرک تحصیلی، در نظر گرفته شده است.
با توجه به کمبود منابع در ایران، سرمایهگذاری ٦٧ هزار میلیارد تومانی میتواند آورده بهتری برای اقتصاد و اجتماع در ایران داشته باشد. موج مدرکگرایی در سالهای اخیر سبب شده است ورود به دانشگاه به امری بدیهی برای تمامی جوانان ایرانی تبدیل شود. جوان ایرانی پس از فراغت از دبیرستان مستقیم وارد دانشگاه میشود و در صورتی که قصد ادامه تحصیل نداشته باشد در سن ٢٢ سالگی وارد بازار کار خواهد شد. هرچند این تاخیر نکته مثبتی برای بازار کار کشوری که با بحران نرخ دورقمی بیکاری در این حوزه روبهروست تلقی میشود اما فشار بر بازار کار را در این دوره سنی افزایش میدهد. در حالی تحصیلات دانشگاهی به امری بدیهی و دردسترس برای ایرانیها بدل شده است که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، چنین شیوهای از تحصیل دانشگاهی عمومیت ندارد.
در سالهای اخیر با خالی شدن بسیاری از صندلیهای دانشگاهی در مقطع کارشناسی، بسیاری از دانشگاه به ارایه رشتههایی در سطوح بالاتر از کارشناسی روی آوردند و همین امر سبب شده است تحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری نیز در دستور کار بسیاری از دانشجویانی که قادر به یافتن کار مناسب نیستند قرار گیرد. هرچند شمار داوطلبان کنکور در سالهای اخیر رو به کاهش است اما بررسیها نشان میدهد ظرفیتها در حوزه تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکترا) روبهافزایش است بهطوری که در سال ٩٢ بیش از ٢٩٠ هزار نفر و در سال ٩٣ نیز بیش از این رقم در مقطع تحصیلات تکمیلی پذیرفته شدهاند. کاهش تعداد شرکتکنندگان در کنکور به دلیل کاهش جمعیت در مقطع سنی ورود به دانشگاه رخ داده است.
در حالی تعداد داوطلبان کنکور در سال جاری ٨٨٧ هزار و ٨٤٥ نفر عنوان شده است که سالهای قبل از آن تعداد داوطلبان میلیونی بوده است.
تعداد داوطلبان کنکور در سال ١٣٩٣ برابر یا یک میلیون و ٣١ هزار و ٣٢٢ نفر، در سال ٩٢ برابر با یک میلیون و ٨٣ هزار و ٧٥١ نفر و در سال ٩١ برابر با یک میلیون و ٦٦ هزار و ٢٧٤ نفر بوده است. در سال ١٣٩٠ بیش از یک میلیون و ٢٨٠ هزار نفر در کنکور شرکت کردهاند.
بر اساس این گزارش نسبت قبولی در سال گذشته به ازای هر صد نفر ٦٣ نفر اعلام شد اما بررسیها حکایت زا آن دارد که در سال جاری به اندازه تمام داوطلبان صندلی در دانشگاه هست. برخی داوطلبان که با هدف تحصیل در رشتهای خاص در کنکور شرکت میکنند، حاضر به تحصیل در هر رشتهای نیستند و همین امر سبب خالی ماندن برخی صندلیها در دانشگاهها میشود. از این رو برخی دنشگاهها بدون تامین حداقل نیازهای ضروری دست به ارایه رشتهها در مقطع تحصیلات تکمیلی میزنند.
مهاجرت سالانه ١٨٠ هزار تحصیلکرده از ایران
مرکز پژوهشهای مجلس اخیرا با استناد به آمار صندوق بینالمللی پول، میزان مهاجرت تحصیلکردگان را معادل ١٨٠ هزار نفر خوانده و اعلام کرده این میزان معادل ٥٠ میلیارد دلار است. بررسیها نشان میدهد اغلب مهاجران پس از اتمام دوره کارشناسی از ایران مهاجرت میکنند و آمارها حکایت از رتبه بالای ایران در تربیت فارغالتحصیلان دارد. فوربس اخیرا ایران را سومین کشور از نظر تعداد مهندسان دانسته است. ایران در این رتبهبندی پس از روسیه و امریکا قرار گرفته است.
رشتههای صدرنشین بیکاری
بسیاری از رشتههایی که امروز به عنوان رشتههای مورد نیاز و پیشرو شناخته شدهاند، در صدر رشتههایی با بیشترین فارغالتحصیلان بیکار قرار گرفتهاند. بالاترین نرخ بیکاری در میان رشتههای دانشگاهی به فارغالتحصیلان رشتههای علوم کامپیوتر، حفاظت از محیط زیست و کشاورزی، شیلات و جنگلداری اختصاص دارد. نرخ بیکاری در هر سه رشته بالاتر از ٢٧ درصد گزارش شده است این در حالی است که ایران در هر دو حوزه با مشکلات متعددی روبهرو است و بیکاری فارغالتحصیلان حکایت از ناتوانی جذب متخصصان این رشته در بازار کار از یک سو و عدم برآورد دقیق در مورد تعداد مورد نیاز فارغالتحصیلان در بازار کار از سوی دیگر دارد.
این سه رشته تنها رشتههایی نیستند که با نرخ بیکاری دو رقمی روبهرو هستند. برآوردهای ارایه شده بر پایه آمارهای مرکز امار ایران در سال گذشته که بر وضعیت جمعیت در حال تحصیل و فارغالتحصیل شده در پایان سال ٩٢ دلالت دارد، نرخ بیکاری درمیان فارغالتحصیلان رشته هنر نیز بیش از ٢٣ درصد گزارش شده است. فارغالتحصیلان رشتههای علوم رفتاری و اجتماعی با نرخ بیکاری ٢٢ درصدی و فارغالتحصیلان علوم فیزیکی با نرخ بیکاری 21/8 درصدی روبهرو هستند. فارغالتحصیلان معماری و ساختمانسازی و مهندسی و حرفههای مهندسی با نرخ بیکاری برابر با 25/3 درصد و 25/1 درصد روبهرو هستند.
علوم انسانی پرمخاطبترین رشته
هر چند نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان رشته کامپویتر بالاست اما بررسی تعداد دانشجوی در حال تحصیل یا تحصیلکرده نشان میدهد این رشته از اقبال چندانی در میان مخاطبان برخوردار نبوده است. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد تا پایان سال ٩٣، تنها ٢٥٦ هزار و ٨١٠ فارغالتحصیل یا دانشجوی علوم کامپیوتری در ایران وجود داشته است.
مقایسه این تعداد با آمار ١١ میلیون و ١٦٤ هزار نفری دانشجویان یا فارغالتحصیلان سهم اندک این رشته از کل رشتههای دانشگاهی ایران را نشان میدهد.
پرمخاطبترین رشتهها در دانشگاههای ایران رشتههای نظیر بازرگانی و امور اداری و علوم انسانی هستند که این دو رشته به ترتیب یک میلیون و ٧٦٩ هزار و ٦٣٨ نفر و یک میلیون و ٢٧٥ هزار و ٢١٨ نفر فارغالتحصیل یا در حال تحصیل دارد.
نکته جالب اینجاست که نرخ بیکاری در این دو رشته نیز کمتر از سایر رشتههاست بهطوری که نرخ بیکاری در رشتههی علوم انسانی 15/1 و در رشتههای بازرگانی و امور اداری 19/1 درصد گزارش شده است.
نرخ بیکاری تنها بر اساس جمعیتی فارغالتحصیل یا در حال تحصیلی برآورد شده است که بیکار محسوب میشوند و درصدد یافتن شغل هستند. نیمی از جمعیت تحصیلکرده ایران غیرفعال تلقی میشوند که اگر قصد ورود به بازار کار را داشته باشند، نرخ بیکاری بیش از اینها افزایش خواهد یافت. جدول زیر نشاندهنده وضعیت نرخ بیکاری در رشتههای مختلف دانشگاهی است.
جولان بیکاری در اقتصاد
بررسیها نشان میدهد هر چند دولت در سالهای اخیر تلاش کرده است با بازگرداندن آرامش به اقتصاد امکان ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر را فراهم آورد اما نرخ بیکاری در ایران همچنان دو رقمی است. کارشناسان معتقدند آنچه تحت عنوان آمار بیکاری در ایران استخراج میشود بر حداقلها دلالت دارد و تعریف مضیقی از بیکاری ارایه میدهد. به عبارت دیگر 2/5 تا سه میلیون نفری که در گزارشهای مرکز آمار ایران به عنوان بیکار به آنها استناد میشود، بیکاران مطلق هستند واگر کسانی که قادر نیستند شغلی برای تامین هزینههای حداقلی زندگی خود دست و پا کنند به شمار بیکاران اضافه شود، تعداد بیکاران ایران بیش از اینها خواهد شد.
٦٧ هزار میلیارد تومان یعنی
٦٧ هزار میلیارد تومان برابر است با یارانه ١٩ ماه ٧٦ میلیون ایرانی یارانه بگیر. (یارانه هر ایرانی ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومان است)
٦٧ هزار میلیارد تومان برابر است با هزینه ایجاد ٤٢٠ هزار شغل پایدار. (متوسط هزینه ایجاد هر شغل ١٦٠ میلیون تومان برآورد شده است)
٦٧ هزار میلیارد تومان برابر است با هزینه ساخت ٧٤ میلیون متر مربع بنای مسکونی (متوسط هزینه ساخت هر متر مربع فضای مسکونی شهری ٩٠٠ هزار تومان برآورد شده است.)
٦٧ هزار میلیارد تومان ٢٣١ برابر قیمت پایه تعیین شده باشگاه پرسپولیس و استقلال است. (قیمت پایه این دو باشگاه ٢٩٠ میلیارد تومان تعیین شد.)
٦٧ هزار میلیارد تومان برابر است با هزینه خرید بیش از ٣٣٨ میلیون بشکه نفت در بازارهای جهانی. (متوسط قیمت هر بشکه نفت ٦٠ دلار و با احتساب دلار ٣٣٠٠ تومانی ١٩٨ هزار تومان است.)
٦٧ هزار میلیارد تومان برابر است با ١٢ برابر کل بدهی وزارت راه و ترابری به پیمانکاران. (بدهی وزارت نیرو به پیمانکاران پنج هزار و ٥٠٠ میلیارد تومان برآورد شده است.)
٦٧ هزار میلیارد تومان برابر است با 2/6 برابر بدهی وزارت نیرو به تولیدکنندگان تجهیزات صنعت برق. (بدهی وزارت نیرو ٢٥ هزار میلیارد تومان برآورد شده است.)
روزنامه اعتماد