خانوار شهری همان خانواری نیست که در سال 80 بود. بسیاری چیزها در زندگی این خانوار شهری تغییر کرده است. در سال 80 بهتر میخورد و میپوشید حالا باید کم و بیش کمتر بخورد و بپوشد و به جای آن بیشتر درآمدش را صرف هزینه تامین مسکن کند. دولتها در این سالها تلاش کردند تا مشکل مسکن را که یک معضل شهری است حل کنند اما گویا این مشکل به این زودیها حل شدنی نیست. در این سالها داشتن سرپناه چنان اغلب خانوارهای فاقد مسکن را تحت فشار گذاشته که به ناچار یک سوم هزینههای خود را در این بخش صرف میکنند. این سهم سال به سال هم در حال افزایش است. بعد از این، نوبت مواد غذایی است که نام خود را در فهرست بیشترین هزینههای خانوار ثبت کند. این دو روی هم 55 درصد هزینههای خانوار را تشکیل میدهند. در سال 80 سهم این دو بخش حدود 54/2 درصد بوده که چندان تغییری نکرده است.
کسری درآمدی خانوار شهری
متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری در سال 89 حدود 14/1 میلیون تومان بود، در حالی که همین خانوار شهری طی یک سال کار و تلاش مداوم موفق شد متوسط درآمد سالانه خود را به 13/6 میلیون تومان برساند با این وجود حدود 480 هزار تومان کسر آورد که چیزی معادل 3/5 درصد کل درآمد سالانه این خانوار است. این کسری در سال 1380 بیش از اینها بود. در این سال درآمد سالانه یک خانوار حدود 3/1 میلیون تومان بود و هزینههایش چیزی نزدیک به 3/4 میلیون تومان. کسری این خانوار حدود 242 هزار تومان است که حدود 7/6 درصد کل درآمد سالانه آن محسوب میشود.
در این 10 سال، درآمد سالانه یک خانوار شهری همواره کمتر از هزینههای آن بوده است. در این دوره زمانی هزینه خانوار 315/4 درصد رشد داشته در حالی که درآمد آن به میزان 331/9 درصد افزایش یافته است با این حال هنوز هم خانوادهها ناچارند بیشتر کار کنند تا هزینههای خود را که در سالهای اخیر شکل و شمایل دیگری به خود گرفته را پوشش دهند. اما در سال 89 وضع متفاوتتر میشود. در این سال، رشد هزینه بود که بر رشد درآمد پیشی گرفت. در این سال هزینههای سالانه حدود 11/4 درصد نسبت به سال 88 رشد کرد، در حالی که درآمد سال 89 نسبت به سال ماقبل حدود 10/4 درصد افزایش یافت.
مسکن، بیشترین هزینه خانوار
بیشترین درآمد خانوار شهری صرف مسکن و سوخت میشود که سهم آن در سبد هزینه خانوار حدود 30/1 درصد است. تقریبا یک سوم هزینه خانوار شهری به ناچار به مسکن و سوختهایی چون آب، برق، گاز و سایر انواع آن اختصاص مییابد.
البته این سهم مربوط به زمانی است که تنها دو ماه از اجرای قانون هدفمندی یارانهها میگذشت. اثرات اجرای این قانون که همان افزایش قیمت حاملهای انرژی و در نتیجه سایر قیمتها از جمله اجاره بهاست، به طور حتم در سال 90 بیشتر خود را نمایان کرد. در گام بعدی 24/9 درصد هزینههای خانوار به خرید خوراکی و آشامیدنی تعلق گرفت، در حالی که تامین مواد غذایی خانوار بیشترین هزینه را به خود اختصاص داد. در سال 80 چیزی حدود 27/9 درصد هزینههای خانوار صرف خرید مواد غذایی میشد و 27/1 درصد هزینهها هم به مسکن و سوخت اختصاص مییافت. حالا که کرایهها رو به صعود گذاشته خانوادههای شهری ناچارند صرفهجویی بیشتری در خرید مواد غذایی انجام دهند و مبالغ بیشتری را برای پوشش هزینههای ناشی از نداشتن مسکن صرف کنند. اما در این چند سال هزینههای حملونقل، همانی است که بود. معمولا در این 10 سال خانوادههای شهری کمی بیش از 12 درصد هزینههای خود را در بخش حملونقل متحمل شدهاند. از سهم هزینههایی که برای خرید پوشاک و کفش صرف میشد هم به نفع سایر هزینهها کم شده است. در سال 80 سهم هزینههای این بخش 7/1 درصد بود که این سهم در سال 89 به 4/9 درصد کاهش یافته است.
درآمد پولی آب میرود
در سال 89 درآمد سالانه یک خانوار شهری حدود 13/6 میلیون تومان بود که از این میزان حدود 73/3 درصد آن درآمد پولی و مابقی آن که به میزان 26/6 درصد است درآمد غیرپولی بوده است. اما در سال 80 سهم درآمدهای پولی از کل درآمد سالانه 74/5 درصد بود که 25/4 درصد آن درآمد غیرپولی است. علاوه بر این، در این 10 سال درآمدهای پولی حدود 324/7 درصد و درآمدهای غیرپولی حدود 353 درصد رشد کرده است. این ارقام میگویند، در این سالها سهم درآمد پولی در سبد درآمدی خانوار کاسته شده است.
برای مشاهده در سایز واقعی بر روی عکس کلیک کنید.
روزنامه شرق