با مقایسه این دو عدد که نشان دهنده نسبتی یک به چهل است، به راحتی میتوان دریافت که ایران برای حفظ بازارهای صادراتی خود در منطقه با یک غول فولادی مواجه است.
مقاومت در برابر چنین غولی در حالی است که مشکلات دیگری نیز بر سر راه صادرات محصولات فولادی ایران به مقاصد فرامرزی وجود دارد.
از جمله مهمترین مشکلاتی که میتوان در مسیر صادرات فولاد به آن اشاره کرد، ادامه داشتن تحریمهای بینالمللی علیه ایران است که نقل و انتقالات مالی و همچنین حمل و نقل کالا به خارج از مرزها را با دشواری همراه کرده است.
در کنار موضوعی که به آن اشاره شد، حرکت کشورهای حاشیه خلیج فارس به سمت تولید فولاد نیز از دیگر چالشهایی است که میتواند بر سر راه برنامههای فولادسازان قرار داشته باشد.
اما موضوعاتی که در قالب چالشهای فولادسازان برای صادرات به آنها اشاره شد، در حالی است که به عقیده کارشناسان بازارهای صادراتی فولادسازان پس از مناقشاتی که در برخی کشورهای خاورمیانه (که از مشتریان اصلی فولادسازان بودهاند) به وجود آمده است، ممکن است با تغییراتی همراه شده باشد.
اینکه این تغییرات چه هستند و اصولا سهم فولادسازان ایران از بازارهای منطقه چقدر است، از جمله موضوعاتی هستند که با توجه به مناقشات موجود در منطقه و همچنین فعالیتهای چین برای شکستن قیمتها در بازارهای صادراتی قابل بررسی است.
در چنین شرایطی به نظر میرسد نگاهی به فعالیتهای فولادسازان در زمینه صادرات و همچنین بررسی این موضوع که حالا ایران چه سهمی در بازارهای منطقه دارد، بتواند چشمانداز روشنتری از آینده صادرات فولاد به دست دهد.
این نگاه در حالی وجود دارد که به نظر میرسد پس از لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران و بهبود شرایط اقتصادی کشور علاوه بر گشایشهای بینالمللی بازار داخلی نیز با بهبود همراه شود، موضوعی که نگرانی برخی کارشناسان از لطمه وارد شدن به روند صادرات در نتیجه توجه به تامین بازار داخلی را به همراه دارد.
سهم فولادسازان از عراق تا شمال آفریقا
قرار گرفتن ایران در منطقه اقتصادی منا که از خاورمیانه تا شمال آفریقا را شامل میشود، اگرچه فرصتی کمنظیر در اختیار تولیدکنندگان فولاد قرار میدهد اما از سویی نگاه به روند فعالیت فولادسازان در این منطقه نشان میدهد که سهم صادرات فولادی ایران از این منطقه پهناور چندان چشمگیر نیست.
اکتفای فولادسازان به چند بازار در کشورهای همسایه در حالی است که حالا کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند قطر یا عربستان سعودی روی ساخت واحدهای فولادی مدرن و پیشرفته سرمایهگذاری فراوانی کردهاند.
در کنار این موضوع، چین نیز به عنوان بازیگری تاثیرگذار که تولیدی انبوه با قیمت تمام شده اندک دارد نیز به عنوان یک فعال غریبه وارد منطقه اقتصادی منا شده و با شکستن قیمتها در این منطقه تاثیر میگذارد.
یک کارشناس حوزه فولاد عقیده دارد برای مبارزه با چین در منطقه، فولادسازان علاوه بر اصلاح مدیریت بازرگانی خارجی خود، میتوانند بر ایجاد یک اتحادیه منطقهای نیز تمرکز کنند.
کیوان پورشب عقیده دارد، برای مقابله با سونامی تولیدات چین در منطقه میتوان طرح ایجاد یک بازار مشترک یا بورس منطقهای را پیشنهاد کرد تا به این ترتیب مانعی برای نفوذ دیگران به این منطقه تجاری تعریف شده باشد.
پورشب در ادامه میگوید: با ایجاد اتحادیه، بازار یا بورس مشترک میتوان روشهایی برای قیمتگذاری فولاد در منطقه ایجاد کرد، زیرا فولاد کالایی است که قیمت آن در بورس لندن به عنوان بورس پایه تعیین نمیشود و تنها مجله متال بولتن است که بر کشف قیمت فولاد تاثیرگذار است.
این کارشناس حوزه فولاد با اشاره به اینکه کشف قیمت توسط یک نشریه اقتصادی ممکن است اشکالاتی به همراه داشته باشد، پیشنهاد استفاده از تجربیات گذشته مانند ایجاد اتحادیه اکو، سازمان توسعه همکاری اقتصادی یا بانک توسعه اسلامی در زمینه ایجاد یک اتحادیه برای فولاد در منطقه را با رهبری کشوری مانند ایران یا عمان مطرح میکند.
پیشنهاد تشکیل یک اتحادیه منطقهای برای تعیین قیمت فولاد و جلوگیری از ورود تولیدکنندگان غیرمنطقهای، پیشنهادی بلندمدت به نظر میرسد.
اما برای کوتاهمدت و حفظ روند فعلی صادرات محصولات فولادی چه سیاستی را باید در پیش گرفت؟
رقبای جدید فولادیها در راهند
یک کارشناس صنعت فولاد در این زمینه عقیده دارد حرکت به سمت تولید محصولات کیفی و همچنین متنوع راهکاری است که فولادسازان به واسطه آن میتوانند سهم خود را در بازارهای صادراتی حفظ کنند.
مهدی سرلک با اشاره به این نکته که بازارهای سنتی ایران در حاشیه خلیج فارس در حال حرکت به سمت تولید فولاد هستند و صادرات ایران به اروپا نیز تقریبا متوقف شده است، میگوید: در سال 2014 حدود 16 میلیون تن محصولات طویل در خاورمیانه تولید شده است که سهم ایران از این میزان 8 میلیون و 700 هزار تن بوده است، یعنی بیش از 50 درصد اما ممکن است این شرایط چندان پایدار نباشد.
درست است که فولاد مبارکه همچنان واحد تولیدی بدون رقیب ورق در خاورمیانه است اما تلاش ابوظبی برای راهاندازی کارخانه ورق را نباید نادیده گرفت.
سرلک تاکید دارد که برای حفظ بازارهای صادراتی بهتر است برای هر محصول بازارسازی شود و فولادسازان ایرانی به جای رقابت با یکدیگر در معدود بازارهایی که دارند به فکر کشف بازارهای جدید و حرکت به سمت محصولاتی متنوع باشند تا به این ترتیب با تولیدکنندگان خارجی رقابت کنند نه با تولیدکنندگان هموطن خود.
این کارشناس حوزه فولاد با اشاره به اینکه طبق استانداردهای جهانی 25 درصد از کل تولید میتواند به صادرات اختصاص داده شود، میگوید: این میزان صادرات شاید زمانی که بازارهای داخلی در رکود هستند به دست بیاید اما به نظر میرسد با به حرکت درآمدن بازارهای داخلی این میزان صادرات نیز از دست برود، اتفاقی که جبران آن بسیار دشوار خواهد بود، زیرا ورود به بازاری که رها شده است، بسیار دشوار خواهد بود.
از نگاه سرلک روند فعلی صادرات که با توجه به رکود تقاضا با رشد همراه بوده است، میتواند با نگاهی بلندمدت و مدیریت صادرات ادامه پیدا کند.
حال با تمام این تفاسیر و با توجه به اینکه برای ادامه داشتن پویایی صنعتی مانند فولاد، حضور در بازارهای جهانی لازم و ضروری است، تعریف یک استراتژی جدید برای حفظ بازارهای فعلی و حضور در بازارهای جدید نیز ضروری است.
به این ترتیب میتوان امیدوار بود که صنعت فولاد با حضور مداوم در بازارهای جهانی، بر اساس استانداردهای روز دنیا پیش رفته و از قیمتها و همچنین کیفیت و تکنولوژی جهانی برای تولید بهرهمند شود.
دنیای اقتصاد