این جمله شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد اما یک واقعیت آماری است، قیمت نفت در سالهای 82 تا 87 از حدود 28 دلار به 97 دلار افزایش پیدا کرد و در همین دوره میبینیم میزان کسری بودجه دولت نیز از 44 هزار میلیارد ریال به مرز 182 هزار میلیارد ریال رسیده است در دوره بعد میبینیم با افت قیمت نفت طی سالهای 87 تا 89 که قیمت نفت از 97 دلار به 79 دلار رسید میزان کسری بودجه از 181 هزار میلیارد تومان به رقمی معادل 52 هزار میلیارد تومان رسیده است.
این فراز و نشیب در سالهای 90 تا 92 و همزمان با اعمال تحریمها بر فروش نفت ایران با وجود رشد قیمتها میبینیم همزمان با افت درآمدهای نفتی کشور میزان کسری بودجه نیز کاهش پیدا کرده و به متوسط حدود 62 هزار میلیارد ریال میرسد که در مقایسه با سالهای قبل بهشدت کاهش یافته است. در سال 93 و با کاهش فشارهای تحریم میبینیم به ناگهان کسری بودجه رشد کرده در سال 93 به 128 هزار میلیارد ریال رسیده و در سال 94 هم میبینیم با افزایش نسبی درآمدهای نفتی با وجود کاهش قیمت نفت که به ناگهان از حدود 96 دلار به 52 دلار کسری بودجه نیز رشد داشته است، به گزارش بانک مرکزی در 6ماهه نخست سال 94 میزان کسری بوده دولت به رقمی حدود 128 هزار میلیارد ریال رسیده یعنی رقمی معادل کل کسری بودجه سال 93 در نیمه نخست سال 94 برای دولت اتفاق افتاده است.
این وضعیت با رشد 197 درصدی کسری بودجه کشور در مقایسه دو نیمه نخست سالهای 1393 و 94 اتفاق افتاده است و به خوبی نشان میدهد که در اقتصاد دولتی ایران درآمدهای نفتی منبع هزینه هستند و نه درآمد. نفت به عنوان یک منبع هزینه همیشه ولع دولتها را برای ولخرجی تهییج میکند و نتیجهیی جز کسری بودجه نصیب اقتصاد نمیشود و به دلیل آنکه این کسری بودجه در ادامه خود منتج به رشد طرحهای نیمه تمام یا هزینههای جاری است بر ارزش پول ملی تاثیر منفی گذاشته در نهایت شاهد رشد تورم هستیم.
در این رویه میزان عقلانیت دولتها قابل سنجش است که البته باید گفت بنا به تجربه رییس دولتها معمولا آنکه در دولت دوم اتفاق میافتد از دوره نخست ریاست جمهورهای کشور قابل دفاعتر بوده است.
تعادل