تزریق سرمایه و انتقال دانش نوین و فناوری جدید به حوزههای مختلف صنایع کشور ضمن اصلاح نظام مدیریتی و تبادل تجربههای اقتصادی موجب احیا و خروج صنعت کشور از بحران میشود.
با این حال باید روند سرمایهگذاری را مدیریت کرد و سنجید که در کدام حوزهها باید وارد شویم تا این سرمایهگذاری موجب صدمه به تولید داخلی نشود.
همچنین در طرحهایی که موازیکاری است و موجب رقابت با تولیدکننده داخلی میشود بههیچوجه نباید از سرمایه و سرمایهگذار خارجی استفاده کرد.
از طرفی سرمایهگذار خارجی و حتی سرمایهگذار داخلی باید در جایی سرمایهگذاری کنند که ثبات اقتصادی، تضمین و بیمه سرمایه، در بستری امن وجود داشته باشد، تا سرمایهگذاران با اطمینان خاطر از بازگشت و حفظ سرمایهشان اقدام کنند.
همانگونه که در زمینه سیاست خارجی اطمینان، اعتماد و بهبود ارتباطات بینالمللی به وجود آوردهایم، نیازمند امنیت و ثبات اقتصادی نسبت به گذشته هستیم و این امنیت چه برای سرمایهگذار خارجی و چه برای سرمایهگذار داخلی باید فراهم شود.
از نکات مهم دیگر در زمینه سرمایهگذاری خارجی، توجه و نرخ تورم در محل سرمایهگذاری است، هر چند دولت تدبیر و امید موفق شده است تورم بیش از ۴۰ درصدی را به حدود ۱۵ درصد کاهش دهد، ولی باز هم این نرخ نسبت به میانگین جهانی آن در سطح بالایی قرار دارد، زیرا بیشتر کشورهای در حال توسعه در جهان، نرخ تورم تکرقمی دارند.
پس دولت باید بیش از پیش تلاش کرده و برای انباشت سرمایه و افزایش سرمایهگذاری باید نرخ بهره را کاهش دهد.
سرمایههای خارجی نباید در قالب کالای نهایی و به عنوان مصرفکننده صرف باشد بلکه باید در قالب ورود بانکهای بینالمللی، ورود فناوری و دانش به داخل کشور اتفاق بیفتد و موجب افزایش حجم تولید ناخالص داخلی شود.
در این صورت عرضهکننده تقویت شده و زمانی که عرضه خدمات و کالا تقویت شود، تقاضاکننده نیز تقویت میشود. این حرکت موجب رونق اقتصادی در بازار تولید و مصرف، عرضه و تقاضای منطقی و افت نرخ تورم خواهد شد.
ضمن اینکه کاهش نرخ تورم باعث میشود سرمایهگذاری در طرحهای تولیدی و صنعتی توجیهپذیر شوند.
نکته دیگر اینکه یکی از جاذبههای سرمایهگذاری در ایران نرخ ارز است؛ زیرا ریال در برابر ارز خارجی در سالهای اخیر تضعیف شده که این موضوع موجب شده، سرمایهگذاری برای خارجیان به صرفه به نظر بیاید، بنابراین ما نباید موضوع کاهش ریال و افزایش نرخ ارز را یک ضرر اقتصادی تلقی کنیم، چراکه همین موضوع به ظاهر منفی، یکی از فرصتهایی است که میتواند سرمایهگذاری و سودآوری را برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.
با توجه به نقش میانبخشی که صنعت چاپ دارد یکی از صنایع اصلی و استراتژیک یا به عنوان تکمیل کننده، شناساننده و پیشبرنده برای تمامی صنایع است و هیچ محصول صنعتی، کشاورزی و فرهنگی بینیاز از چاپ نیست و ضمن ایجاد ارزش افزوده در تمام کالاها به ویژه برای صادرات غیرنفتی میتواند نقش بسزایی داشته باشد.
از این رو سرمایهگذاری و جذب سرمایه برای این بخش میتواند در بروز شدن این صنعت موثر باشد.
ما از مسئولان میخواهیم که صنعت چاپ را به عنوان دغدغه مورد توجه قرار دهند؛ چراکه تا صنعت چاپ دیده نشود و به جایگاه واقعی خود نرسد، هیچ صنعتی در کشور پیشرفت نخواهد کرد و در صادرات غیرنفتی موفق نخواهیم بود و همچنان گرفتار اقتصاد نفتی که تمام صنایع را به گدایی خود از اقتصاد نفتی میطلبد، دچار خواهیم شد.
نکته دیگر اینکه امروزه ماشینآلات چاپی ما فوقالعاده کهنه شدهاند و سرمایهگذاری در واردات ماشینآلات جدید با توجه به ۲ تا ۳ برابر شدن ارز، توجیه اقتصادی ندارد.
هماکنون صنعت چاپ جایگاه رفیعی در دنیا دارد، درحالی که در امریکا پس از اسلحه و کشاورزی با بیش از ۲۲۵ میلیارد دلار درآمد و گردش مالی به عنوان صنعت سوم شناخته شده، در کشور ما در کنار اصنافی همچون آرایشگرها و سماورسازها قرار گرفته است.
درحالحاضر صنعت چاپ ما به سختی خودش را اداره میکند و دولت در درجه نخست باید به این باور برسد که این صنعت میتواند بسیاری از مشکلات کشور را رفع کند.
ما در صنعت چاپ نیازمند هدایت سرمایهگذاری و تمرکز ناجیان این صنعت بر بخشهایی هستیم که در آنها از فقر رنج میبریم.
صنعت چاپ فقط کتاب و مطبوعات نیست و میتواند علاوه بر اشتغالزایی، ارزشافزوده کالاها را نیز افزایش میدهد.
گسترش صمت