پرستون عزیز
زمانش فرا رسیده است. پس از چند سال تنهایی کار کردن، اکنون به دنبال آن هستم که فردی را برای کمک کردن در کسبوکار خود استخدام کنم. درخواستهای کاری زیادی داشتهام اما مطمئن نیستم چگونه فرد مورد نظر خود را از بین آنها انتخاب کنم. آیا میتوانید مرا در انتخاب بهترین کارمند برای کسبوکارم راهنمایی کنید؟
دوست عزیز
استخدام یک فرد درست برای کار کردن با شما یک چالش حقیقی است. من مدتها در جریان فرآیند جمعآوری رزومههای کاری و انتخاب کارکنانی بودهام که از نظر تحصیلات یا توصیههای دیگران، بهترین فرد برای کسبوکار من به نظر میرسیدند. با این حال، همیشه اوضاع آنگونه که دوست داریم پیش نمیرود.
استخدام افرادی که برای شما مناسب باشند، در بیشتر موارد با ناامیدی همراه است. با این حال، میتوان در این فرآیند موفق هم بود. اکنون بیش از 30 سال است که کسبوکار خود را اداره میکنم و احساس میکنم به درجهای رسیدهام که میتوانم کارمندان بهتری برای خود استخدام کنم. برای چنین منظوری 4 اصل را در انتخابهای خود مدنظر قرار میدهم:
مثبت بودن. من عاشق کار کردن با همکارانی هستم که عاشق خنده باشند، از اشتباهات و حماقت نترسند و آنچه را دوست دارند و در قلبشان است، بیان کنند. همیشه اینگونه به نظر من رسیده است که کارکنانی که از شوخی و سرگرمی استقبال میکنند (یا در حالت بهتر، شوخیآفرین و سرگرمکننده هستند) خلاقیت بیشتری در کارهای خود نشان میدهند و خود را وقف تیم کاریشان میکنند. این موضوع اثبات شده است: تحقیقات نشان میدهد که داشتن احساسات مثبت و ابراز آنها در محیط کار باعث میشود افراد به صورت بهتری بتوانند راهحلهای جدید و موثر برای مشکلات خود پیدا کنند.
مشتاق کار خود. مورد دیگری که همواره به دنبال آن هستم، تعهد است. من به دنبال افرادی هستم که عاشق کارشان باشند، با آن زندگی کنند و در فضای آن نفس بکشند. مدیرعامل شرکت من، ژوآ ونگ، نمونه بارزی از این افراد است. با توجه به آنکه بسیاری از مشتریان و پروژههای کاری ما در مناطق مختلف جغرافیایی و زمانی هستند (ما در تمام اروپا، آسیا و خاورمیانه مشتری داریم) تا ساعت 2 بامداد در سر کار باقی میماند تا اطمینان یابد که تمام ارتباطات مورد نیاز از هر گوشه جهان برقرار میشود. او چند روز هفته را با همین قدرت کار میکند. به این میگویند تعهد! ژوآ به این دلیل این گونه کار میکند که عاشق کارش است. او با کارش زندگی میکند. به اتمام رساندن یک سفارش کاری، یکی از بزرگترین لذتهای او در زندگیاش است. ژوآ یک انگیزش درونی قدرتمند برای موفقیت دارد. من همواره عاشق تماشای لبخند بزرگی هستم که در زمان اتمام کارها بر لبان او نقش میبندد.
یک ذهن رشد یافته. چیزی که همواره دوست داشتهام که در کارکنان خود ببینم، توانایی برای شکستن قوانین است. آنها باید بتوانند مرا هم به چالش بکشند تا قوانین و اصول کار خود را زیر پا بگذارم. زمانی که خود را محدود به شیوههای قدیمی و همیشگی کارهایمان نکنیم، کارها بسیار خلاقانهتر پیش خواهند رفت. من عاشق زمانی هستم که میبینم کارکنانم برای یک ایده به حدی اشتیاق دارند که برای آن میجنگند. عاشق زمانی هستم که به من چیزی میآموزند که پیش از آن نمیدانستم. فکر میکنم که «قانونشکنها» نگران این نیستند که کار درست را انجام دهند؛ آنها به دنبال رشد و پیشرفت هستند. این دسته از کارکنان یک ذهن باز دارند: آنها مشتاق هستند که چیزی فوقالعاده خلق کنند و خودشان را به عنوان افراد حرفهای توسعه دهند. آنها از اشتباهات نمیترسند که بخواهند کارها را بارها و بارها به شیوههای قدیمی و منسوخ شده انجام دهند. همانگونه که میدانیم، تحقیقات نشان میدهد افراد دارای فکر باز، افرادی خلاقتر، مصممتر و بهتر در مواجهه با دشواریها هستند.
ارتباط اول. در نهایت، زمانی که به دنبال انتخاب یک فرد جدید در کار خود هستم، باید بلافاصله از او خوشم بیاید. باید بدون هیچ ارتباط قبلی، بتوانم با او ارتباط قلبی برقرار کنم. در سالهای فعالیت خود، بارها شده است که فردی را بلافاصله پس از دیدن او به استخدام درآوردهام. نکته جالب آن است که بسیاری از این افراد، بیشترین زمان را در تیم ما باقی ماندهاند و منافع زیادی برای شرکتمان داشتهاند. زمانی که احساس میکنم یک فرد برای یک شغل مناسب بیشتر اوقات واقعا اینطور است.
کسبوکار ما در موارد بسیاری پیچیده و پر از استرس میشود، ولی من فکر میکنم میتوانم به یاری همکاران و کارمندان خود با افتخار از پس هر کاری برآییم (نمیگویم تمام سفارشهای کاری خود را به خوبی انجام میدهیم ولی دست کم احساس خوبی از کار کردن خود داریم). کافی است، مثبت باقی بمانیم، عاشق کار خود باشیم، ریسکپذیر باشیم و نسبت به هم احساس خوبی داشته باشیم. به همین دلیل، برای من، مدارک و تحصیلات فوقالعاده یا پوشیدن کتوشلوار، ملاک نیست. فقط افرادی که به استخدام درمیآورم، باید اهل شوخی باشند، از تعهد و خلاقیت بهره ببرند و آماده باشند تا دستکشهای خود را درآورده و درگیر کار شوند.
«مردی را انتخاب نکنید که کار شما را برای پول انجام میدهد، بلکه او را به این دلیل انتخاب کنید که عاشق کارش است.»
دنیای اقتصاد