بیش از ۸۰ درصد کاغذ مورد نیاز برای تولید کارتن از سوی شرکتهای کاغذسازی قابل تامین است.
سهمی از این مواد اولیه کاغذ مربوط به بازیافت و سهم زیادی از کاغذ مورد استفاده در تولید ورق کارتن، مربوط به کاغذی است که از خمیر بکر تولید میشود.
اما اگر مصرف عمومی کارتن تغییر یابد و مصرف خاص و ویژه پیدا کند شاید مجبور باشیم بخشی از مواد اولیه را از خارج از کشور وارد کنیم.
به عنوان نمونه کاغذهای با گراماژ بالا، دارای مقاومت کیفی بالا نسبت به رطوبت و سرمای زیر صفر(سرمای یخچالی و سردخانهای) هستند که بخشی از آن در کشور تولید میشود و تولیدکنندگانی که برای بستهبندی محصولات خود از کارتن استفاده میکنند میتوانند از آنها بهره ببرند، برخی شرکتها برای حفظ کیفیت محصول و کیفیت کارتن از انواع کارتن خارجی استفاده کنند.
در حالی که هماکنون برای ترکیبات ورق کارتن، تولید داخلی داریم یا کارخانههای آنها در دست راهاندازی است و بهزودی به جمع تولیدکنندگان داخلی اضافه میشوند.
از این رو از لحاظ تامین مواد اولیه برای تولید ورق کارتن مشکلی وجود ندارد.
در سالهای گذشته جدا از افزایش کمی در تولید کاغذ، افزایش کیفی نیز داشتهایم و تولیدکنندگان داخلی سعی در ارتقای کیفی کاغذ تولیدی خود داشتهاند و موفق هم بودهاند.
نکته دیگر اینکه استفاده از مواد پلیمری و پلاستیکی به جای کاغذ و کارتن در بستهبندی تهدیدی برای محیطزیست تلقی میشود.
کشورهای دنیا به این سمت پیش میروند که استفاده از محصولاتی را که ماندگاری بالا دارند، محدود کنند.
باید مصرف کیسههای پلاستیکی و بستهبندیهای پلیمری را کاهش دهیم.
متاسفانه ما در این روند هدفگذاری نداریم و مصرف کیسههای پلاستیکی جایگزین کیسههای کاغذی شده است.
در حالی که به گفته کارشناسان بازگشت کیسههای پلاستیکی به طبیعت حداقل ۳۰۰ سال طول میکشد.
باید درنظر بگیریم که سهمی از بازار کارتن در بستهبندی به سمت مواد پلاستیکی رفته و مواد خوراکی و غذایی و بهداشتی در بستهبندیهای پلیمری عرضه میشود.
از آنجا که سیستم جمعآوری پسماند در کشور ما قوی نیست این مواد پلاستیکی طبیعت و محیطزیست را نیز تهدید میکنند.
از طرفی بستهبندی با مواد پلاستیکی صنعت بستهبندی با مواد سلولزی را با خطر روبهرو میکند.
در مقابل کشورهایی که برای واردات تولیداتی که در بستهبندیهای پلاستیکی نگهداری میشوند محدودیتهای خاصی ایجاد کردهاند.
این در حالی است که در داخل هیچ تدبیری برای این موضوع نشده است. واقعیت این است که بستهبندی سلولزی در تمام دنیا یک صنعت نشانهدار و برجسته است.
آن هم به دلیل هماهنگی با محیطزیست است.
اما در حالی این صنعت میتواند بزرگ و پیشرفته شود که بهراحتی هدف رقابت بدون تدبیر داخلی قرار میگیرد و سهم خود را هم در بازارهای داخلی و هم در بازارهای بینالمللی از دست میدهد.
نکته دیگر اینکه کارتن از مواد بازیافت تهیه میشود.
باید در این روند ببینیم که منشأ مواد اولیه بازیافت کجاست که شامل پسماندهای خانگی، پسماندهای صنعتی و پسماندهای فروشگاهی است.
مسئولیت مدیریت پسماند از سوی قانون به شهرداریها واگذار شده است. شهرداریها بابت جمعآوری پسماند از تولیدکننده آن عوارض دریافت میکند.
این عوارض برای آن است که این مواد بازیافت بهدست مصرفکننده برسد یا امحا شود.
متاسفانه در سیستم قدیمی، پسماند محل درآمدی برای شهرداری است، یعنی پسماند قابل بازیافت، از سوی شهرداری جمعآوری میشود و به فروش میرسد.
به این صورت که بابت قراردادهای پیمانکاری برای جمعآوری پسماند، از کسانی که در آن بخش فعالیت میکنند پول دریافت میکند در حالی که در هیچ کشوری در دنیا این شیوه اعمال نمیشود.
نه تنها در صنعت کاغذ و مقوا دست واسطهگری باز شده است که در دیگر مواد قابل بازیافت نیز این شیوه پیاده میشود.
این دغدغه برای تولیدکنندگان کارتن وجود دارد چراکه مواد اولیه که همان مواد بازیافتی کاغذ است با ۲ یا ۳ واسطه بهدست آنها میرسد و گران میشود. البته پیمانکار شهرداری میتواند بابت جمعآوری کاغذ بازیافت پول دریافت کند اما شهرداری نباید پول بگیرد.
نکته دیگر اینکه کارخانههای صنعتی که پسماند کاغذ دارند چرا باید آنها را بفروشند؛ چراکه یک بار قبض پسماند خود را به شهرداری پرداخت کردهاند.
اما متاسفانه آسیبهای ساختاری در جمعآوری بازیافت کاغذ وجود دارد.
اتفاقاتی که در روند جمعآوری کاغذهای بازیافتی میافتد نرخ مواد اولیه کارتنسازیها را گران میکند در حالی که باید سعی شود نرخ مواد اولیه که همان کاغذ بازیافتی است را پایین بیاوریم.
صمت