یا اینکه علاوهبر این، باید روح تحریمها را نیز مورد توجه قرار دهیم و مراقب باشیم کاری برخلاف روح تحریمها انجام ندهیم. در کشورهای همسایه ما و خصوصا برخی از کشورهایی که از جهت سیاسی و اقتصادی روابط نزدیکی با ما دارند، هستند کشورهایی که مشمول تحریمهای گوناگون هستند؛ بنابراین طبعا این پرسش برای فعالان اقتصادی ایران پیش خواهد آمد.
دوم اینکه اگر تحریمی رفع شده است، آیا متن آن رفع شده یا روح آن هم رفع شده است؟ این پرسش برای بانکها و موسسات خارجی که قصد رابطه با ایران را دارند نیز مهم است. آنها اگرچه متن برجام و راهنماهای آن را مطالعه میکنند و به این نتیجه میرسند که متن تحریمهای ایران اصلاح شده است و انجام برخی کارها که پیش از این مجاز نبود اکنون مجاز است، اما با توجه به بقای بخشی از تحریمها این پرسش برای آنها مطرح است که آیا روح تحریمهای ایران به قوت خود باقی است یا خیر؟
آیا مخالفت کلی ایالاتمتحده آمریکا با برقراری روابط مالی و تجاری با ایران و رویکرد منفی آن کشور نسبت به اینگونه روابط تجاری به قوت خود باقی است یا خیر؟ از این رو، مساله روح تحریمها و آثار آن، از جهت مالی و اقتصادی بسیار مهم است و باید بهطور جدی به آن پرداخته شود.
در این مورد، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. یک دیدگاه این است که تحریمها یکسری مقررات قانونی و مقررات قانونی نیز ماهیتا یکسری گزاره هستند. گزارهها معنا و مدلول دارند و روح ندارند؛ بنابراین اگر عملی انجام شود که نقض مفاد آن گزارهها نباشد، نمیتوان گفت که تحریمها نقض شده است و از اشخاص و شرکتها نمیتوان توقع داشت که روح تحریمها را نیز احضار کنند و آنگاه بررسی کنند که آیا روح تحریمها نقض شده است یا خیر؟ (زیباکلام, 12)
با این حال، برخی دیگر نیز معتقدند که تحریمها دارای روحی هستند که این روح نیز امکان نقض دارد و از این رو، اشخاص و شرکتها نهتنها باید مراقب باشند که متن تحریمها را نقض نکنند، بلکه باید روح تحریمها را نیز مراعات کنند و درصدد نقض آنها بر نیایند. بهعنوان نمونه، مقامات آمریکایی در فوریه سال 2016 اعلام کردند که اگرچه خرید اوراق قرضه روسیه مشمول تحریمهای روسیه نیست و هیچ تحریمی تا کنون وضع نشده است که معامله این اوراق را به صراحت منع کرده باشد، اما خرید این اوراق، مخالف روح تحریمهای روسیه است. (Cullis, 2016)
از نظر این عده، اشخاص و شرکتهایی که معاملاتی را با اشخاص و نهادهای مشمول تحریم انجام میدهند باید دقت داشته باشند که نهتنها آنچه را که در تحریمها به صراحت منع شده است انجام ندهند، بلکه باید در این خصوص نیز مراقبت کنند هر آنچه را که در تحریمها به صراحت منع نشده است اما خلاف سیاست دولت وضعکننده تحریم در قبال دولت هدف تحریم است نیز انجام ندهند. بر این اساس، کسانی که قصد معامله و برقراری روابط تجاری با اشخاص تحریمشده را دارند، باید توجه داشته باشند که هم به متن و هم به روح تحریمها احترام بگذارند و هیچیک را نقض نکنند.
برجام به چنین پرسشی چه پاسخی میدهد؟ بهنظر میرسد مذاکرهکنندگان ایرانی در هنگام توافق بر سر برجام به امکان بروز چنین مشکلی نیز توجه داشتهاند و راهحلی برای آن یافتهاند. ضمیمه دوم برجام که به رفع تحریمهای وضع شده علیه ایران اختصاص دارد، به دو بخش تقسیم شده است. بخشی به متن تحریمهایی که برداشته میشوند، اشاره میکند و مقررات تحریمهایی را که باید لغو یا تعلیق شوند، بر میشمارد و بخش دیگری به آثار رفع تحریمها اشاره میکند.
در این بخش اخیر، گفته شده است که رفع تحریمها باید بهگونهای باشد که ایران بتواند یکسری فعالیتهای تجاری و مالی مشخص را که در برجام به آنها اشاره شده است، انجام دهد و حتی در مواردی از ایالاتمتحده آمریکا و اتحادیه اروپا اقرار گرفته شده است که تحریمهای موجود در این زمینهها، محدود به همین مواردی هستند که در برجام به آنها اشاره شده است و در آن موضوعات، تحریم دیگری وجود ندارد. همچنین به این نکته اشاره شده است که اگر در آینده تحریم دیگری پیدا شود که اجرای تعهدات آمریکا و اتحادیه اروپا در خصوص رفع تحریمها را با مشکل مواجه کند، آن محدودیتها نیز باید برداشته شوند.
مجموع این مقررات، بیانگر این است که ایران، به برداشته شدن صرف یکسری مقررات و انجام یکسری اصلاحات در مقررات بسنده نکرد و خواستار آن بود که تحریمها عملا و به نحوی که در عمل مفید باشد برداشته شوند. بنابراین هر برداشتی از برجام که روح تحریمها را پابرجا بداند و دستاوردهای آن را به تغییر صوری یکسری قوانین و مقررات محدود کند، غیرقابلپذیرش است و با مفاد آن همخوانی ندارد.
دنیای اقتصاد