بهطور مشخص، پرسش پیش روی مدیران و محققان این بوده است که تنوعبخشی از طریق انتخاب گزینههای استراتژیک مانند تنوع همگون، تنوع ناهمگون، ورود به کسبوکارهای بالادستی و پاییندستی یا به واسطه گسترش دامنه افقی کسبوکارها چه تاثیری روی بازده شرکت خواهد داشت. این پرسش در اقتصادهای توسعهیافته از ابتدای دهه پنجاه میلادی در کانون توجه قرار گرفته است و شرکتهای مشاوره بینالمللی مانند بیسیجی، مککنزی و بین گزارشهایی را درخصوص رابطه میان تنوعبخشی و بازده منتشر کردهاند.
در سالهای اخیر نیز شدت یافتن روند پیدایش شرکتهای دارای چند کسب و کار و افزایش تمایل مدیران برای متنوع ساختن دامنه فعالیتهایشان سبب اهمیت بیش از پیش این پرسش در فضای کسبوکار کشور شده است. نگاهی به تجربههای جهانی این نکته را برجسته میکند که یافتن رابطه تنوعبخشی و بازده، درک بهتری را از فضای کسبوکار فراهم میکند و این مساله مدیران شرکتها را در تصمیمگیری برای متنوع کردن حوزههای فعالیت و انتخاب الگوی رشد بهینه کمک میکند. گزارش حاضر بخشی از پژوهش انجام شده توسط مرکز مطالعات استراتژیک آریانا است که در اسفند 1394 و با عنوان قدرت تنوعبخشی و راهبری در 150 شرکت بزرگ ایران منتشر شده است. در این مطالعه تلاش شده است رابطه الگوی رشد و تنوعبخشی با عملکرد در شرکتهای بزرگ ایرانی بررسی شود.
بررسی فضای کسبوکار با تمرکز بر 150 شرکت بزرگ ایران
مطالعه حاضر نتیجه بررسی 150 شرکت بزرگ پذیرفتهشده در سازمان بورس و اوراق بهادار از حیث ارزش بازار در پاییز 1394 است. انتخاب شرکتهای پذیرفتهشده در سازمان بورس و اوراق بهادار به دلیل دستیابی به برآورد قابل قبولی از ارزش واقعی بازار و دسترسی به اطلاعات شرکتها درخصوص معیارهایی نظیر شرکتهای زیرمجموعه، تاریخچه رشد و نرخ بازده بوده است. به علاوه، این شرکتها در طیف وسیع و متنوعی از صنایع مختلف شامل صنعت نفت و گاز، پتروشیمی، صنایع فلزی، صنایع شیمیایی، خودرو، معدن، فولاد، دارو، مواد غذایی، رایانه و ارتباطات، صنایع ساختمانی و خدمات پولی و مالی قرار دارند. به منظور تحلیل دادهها، مجموعه 150 شرکت در قالب چند گروه طبقهبندی شد که هر طبقه تعاریف و مشخصههای ویژهای دارد. به منظور گردآوری اطلاعات در هرکدام از گروههای یادشده متغیرهایی به شرح ذیل تعریف و محاسبه شده است:
- نرخ بازده: نرخ بازده پنجساله بهصورت تجمعی بر اساس دادههای رسمی سازمان بورس و اوراق بهادار
- تعداد شرکتهای زیرمجموعه: تعداد شرکتهایی که حداقل 50درصد از سهام آنها در اختیار شرکت بالادستی است
نمایی از 150 شرکت بزرگ ایران برحسب ارزش بازار
بررسی 150 شرکت بزرگ پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار بر حسب ارزش بازار نشاندهنده خصیصههای ذیل است:
- در میان نمونه مورد بررسی، 26درصد از شرکتها در قالب شرکتهای تککسبوکاره اداره میشوند. در میان این گروه میتوان به شرکتهایی مانند شرکت پالایش نفت بندرعباس یا پالایش نفت اصفهان در حوزه انرژی، شرکت فولاد آلیاژی ایران در حوزه صنایع فلزی و شرکت دارویی رازک در صنایع دارویی اشاره داشت. 53درصد از شرکتها نیز با در اختیار داشتن سهام بالای 50درصد از شرکتهای دیگر در قالب شرکتهای چندکسبوکاره به فعالیت میپردازند. در این گروه شرکتهای متعددی در صنایع مختلف از قبیل صنایع پتروشیمی خلیجفارس، ارتباطات سیار، کشتیرانی ایران، سرمایهگذاری نفت و گاز تامین، گلگهر، گروه مپنا و ایران خودرو حضور دارند. در نهایت، 21درصد از صد و پنجاه شرکت بزرگ ایران در حوزه خدمات مالی اعم از بانک و بیمه فعالیت میکنند که عمده بانکهای خصوصی و برخی شرکتهای بیمه مانند شرکت بیمه پاسارگاد، بیمه پارسیان و بیمه البرز در این دسته جای میگیرند.
مشاهدات از رابطه میان بازده و ماهیت شرکتها
بررسی صدوپنجاه شرکت بزرگ ایران نشان میدهد، شرکتهای دارای یک کسب و کار، در یک بازه پنج ساله نرخ بازده بالاتری نسبت به شرکتهای چندکسبوکاره و شرکتهای فعال در حوزه خدمات مالی داشتهاند. اطلاعات رسمی از نرخ بازده و مقایسه آنها با همدیگر حاکی از آن است که شرکتهای تککسبوکاره در بازه زمانی این مطالعه به نرخ بازده 256درصد دست یافتهاند، در حالیکه نرخ بازده برای شرکتهای چندکسبوکاره به 210درصد و برای شرکتهای فعال در حوزه خدمات مالی به 59درصد میرسد. بنابراین، تمرکز روی کسبوکار اصلی و معطوفساختن توجه، سرمایهگذاری و زیرساختهای مدیریتی برای توسعه آن ظرفیت بالاتری را برای دستیابی به نرخ بازده بیشتر، به ویژه در میان شرکتهای بزرگ بازار بورس و اوراق بهادار به همراه دارد. بخشی از فاصله بازده میان شرکتهای حوزه خدمات مالی نسبت به دو گونه دیگر به دلیل بازده منفی یا نزدیک به صفر این شرکتها در چند سال اخیر است.
آیا تنوعبخشی به دستیابی به بازده بالاتری میانجامد؟
نگاهی به شرکتهای دارای چند کسب و کار در نمونه مورد بررسی در این مطالعه، نشان میدهد 62 شرکت از قبیل شرکتهایی مانند گسترش نفت و گاز پارسیان، ارتباطات سیار، خدمات انفورماتیک، داروپخش، تجارت الکترونیک پارسیان و موتوژن الگوی رشد متمرکز را دنبال کردهاند؛ این رقم 78درصد از کل شرکتهای چندکسبوکاره در میان 150 شرکت بزرگ ایران است. در سوی مقابل، 11 شرکت نظیر سرمایهگذاری ملی و سرمایهگذاری سپه از الگوی نسبتا متنوع و فقط 6 شرکت شامل شرکتهای سرمایهگذاری غدیر، مدیریت سرمایهگذاری امید، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی، سرمایهگذاری گروه توسعه ملی، سرمایهگذاری خوارزمی و توسعه صنایع بهشهر از الگوی کاملا متنوع برای مدیریت مسیر رشد خود بهره میگیرند.
بررسی بازده میان این الگوها حاکی از آن است که بالاترین نرخ بازده متعلق به شرکتهایی است که از الگوهای رشد متمرکز (215درصد) استفاده کردهاند. به علاوه، نرخ بازده برای شرکتهای کاملا متنوع به 205 درصد و برای شرکتهای نسبتا متنوع به 168درصد میرسد. در نتیجه، مجموعه یافتهها نشان میدهد شرکتهای دارای یک کسبوکار بازده بالاتری نسبت به همه الگوهای رشد در شرکتهای چندکسبوکاره دارند.
شرکتهای کاملا متنوع از اندازه و ارزش بازار بیشتری نسبت به شرکتهای نسبتا متنوع برخوردارند، بررسیها نشان میدهد متوسط ارزش بازار شرکتهای کاملا متنوع 3/2 برابر متوسط ارزش بازار شرکتهای نسبتا متنوع است. این مزیت به شرکتهای کاملا متنوع امکان میدهد در صنایع و کسبوکارهایی مانند نفت و گاز، پتروشیمی و صنایع فلزی سرمایهگذاری کنند که با توجه به ویژگیهای اقتصاد ایران از مزیت نسبی بالاتری برخوردارند. به علاوه، شرکتهای کاملا متنوع زیرساختهای سرمایهگذاری نظاممندی دارند و مداخله مدیریتی کمتری در شرکتهای زیرمجموعه خود میکنند. این ویژگیها ممکن است بخشی از دلیل بازده بالاتر آنها نسبت به شرکتهای نسبتا متنوع باشد.
دنیای اقتصاد