اگر مهمترین رخداد سال 94 در حوزه حمل ونقل خرید هواپیما از فرانسه نباشد،حتما یکی از مهمترین هاست. خبری که کاربران بسیاری را مشتاقانه هر روز پای سایت میکشاند که خبرها را دنبال کنند، نظر بدهند و گاهی هم انتقاد کنند که این خریدها انجام بشود یا نشود. روزهایی که همه را سرشوق آورده بود، از شبکههای اجتماعی گرفته تا محافل عمومی و حتی در تاکسی و مترو مردم درباره خرید هواپیما بحث می کردند. نگاه همه معطوف به وزارت راه و شهرسازی بود که حالا وزیر آن از گردنه استیضاح عبور کرده و یکبار دیگر وزارتخانه متبوعش خبرساز شده بود. عباس آخوندی البته پیش از مذاکره برای خرید هواپیما بارها مشکلات ناوگان هوایی کشور را یادآورشده بود. گفته بود این ناوگان در شان کشور ما نیست و هواپیماهای فرسوده، هم هزینه مالی برای ایرلاین ها و اقتصاد ایران دارد و هم ریسک پذیری بالایی دارد.
اما تا روز اعلام قرارداد هنوز معلوم نبود بالاخره کدام شرکت هواپیمایی موفق به فروش هواپیما به بازار ایزوله شده ایران می شود؛ بویینگ یا ایرباس. هرچند زمزمه سفر رییس جمهوری به فرانسه این خبر را تایید میکرد که حتما ایرباس طرف مذاکره ایران است اما باز هم هیچ چیز شفاف و دقیق نبود. عباس آخوندی می گوید: «وقتی برای نمایشگاه هوایی پاریس رفتم، به محض اینکه از هواپیما پیدا شدم، قبل از اینکه به هتل بروم به نمایشگاه هوایی پاریس رفتم و اولین ملاقاتم هم با روسایی ایرباس بود. رییس ایرباس علاقه مند به ملاقات مستقیم بود. این بود که این مذاکرات به نتیجه رسید. البته احتیاط های قانونی هم انجام میدادند که این موضوع خبری نشود و در حد مذاکرات غیر رسمی و تعهدآور بماند.» گفت وگو با عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در دو بخش تنظیم شده، بخش اول به خرید هواپیما و حاشیههای آن میپردازد و بخش دوم مربوط به مسکن مهر است. بخش اول پیش روی شماست:
برنامه ریزی برای مذاکره نوسازی ناوگان هوایی، ریلی و زمینی کشور از یکسال و نیم گذشته آغاز شده بود، این یعنی برنامه شما در دوران تحریم ها طراحی شده، از کجا مطمئن بودید که مذاکرات برجام به نتیجه میرسد؟
100 درصد مطمئن بودم که زمان توافق جهانی فرار رسیده است. من هیچ وقت در هیچ لحظهای نگران نبودم و همواره مطمئن بودم که به نتیجه خواهیم رسید. زمان برجام فرارسیده بود. کسی نمیتوانست در داخل یا بیرون این روند را متوقف کند. 13 سال مذاکره صورت گرفته بود و تمام قدرتهای جهانی به جایی رسیده بودند که این توافق صورت بگیرد. لذا میبینید که تمام شکلکهایی که نتنیاهو در آورد، تاثیری بر روند توافق نگذاشت و من همواره مطمئن بودم که این کار انجام میشود. حتی اخبارش را هم نمیخواندم!
پس وقتی که آقای فخریه کاشان قائم مقام تان را برای مذاکره با ایرباس می فرستادید، یا اینکه خودتان پاییز 94 از نمایشگاه هوایی پاریس دیدن کردید، یعنی اینقدر حجت برایتان تمام شده بود که مذاکره خرید هواپیما را به صورت جدی انجام دهید؟
همان موقع هم که از من پرسیدند، گفتنم که کار مذاکره به پایان رسیده و به توافق نزدیک هستیم. شما به شلوغ کاریهایی که برخی ها در غرب و یا اسراییل میکنند، توجه نکنید. آن موقع هم در چند سخنرانی همین بحثها را مطرح کردم که زمان تصمیم گیری جهانی فراررسیده است.
واکنش آنها چه بود؟
آنها هم قبول داشتند که این روند به جهتی حرکت کرده که کسی نمی تواند جهت آن را تغییر بدهد.
در مذاکره با ایرباس که قاعدتا قبل از برجام بود، آنها هم مثل شما اینقدر محکم بودند؟
بله، ارزیابی آن ها هم مثبت بود. یعنی ارزیابی همه از این روند مثبت بود. اما میزان اطمینان قاعدتا متفاوت بود. اینکه در داخل بعضیهای نگران بودند که قیمت ارز و سهام بورس در داخل ایران مشاهده میکردید، در خارج به همین روال بود. این ارزیابیها هم در داخل و خارج متفاوت بود. اما سرجمع حس عمومی این بود که ما به توافق میرسیم. اگرچه من خیلی مطمئن بودم، اما خب گروهی هم تردید داشتند. به هر حال برداشت عمومی مثبت بود.
منظورم طرف مقابل است، یعنی با قیمت واقعی جلو آمدند؟
بله، برداشت آنها هم مثبت بود. اگر منفی بود که نمی آمدند. چند ماه قبل از اجرای برجام در مجمع صاحبان صنایع بزرگ فرانسه صحبت کردم. آنها استقبال فوق العادهای از سرمایه گذاری در ایران داشتند. اگر برداشت شان منفی بود که نمیآمدند. وقتی برای نمایشگاه هوایی پاریس رفتم، به محض اینکه از هواپیما پیدا شدم، قبل از اینکه به هتل بروم به نمایشگاه هوایی پاریس رفتم و اولین ملاقاتم هم با روسایی ایرباس بود. رییس ایرباس علاقه مند به ملاقات مستقیم بود. این بود که این مذاکرات به نتیجه رسید. البته احتیاط های قانونی هم انجام میدادند که این موضوع خبری نشود و در حد مذاکرات غیر رسمی و تعهدآور بماند. ما هم متقابلا میگفتیم که این مذاکرات تعهدآور نیست و زمانی که به نتیجه برسیم تعهد آور میشود. در مجموع طرفین ارزیابی مثبتی داشتند. در غیر اینصورت وقت خود را تلف نمیکردند.
به نظر شما چرا خرید این ایرباس ها اینقدر مورد توجه مردم قرار گرفت و مردم به شدت خبر این خریدها در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری دنبال میکردند؟
من فکر میکنم خرید هواپیما به بحث غرور ملی تبدیل شده بود؛ به دلیل عقب ماندگی صنعت هوایی کشور در مقایسه با کشورهای همسایه یک نوع احساس سرخوردگی وجود داشت. اینکه یکی بیاید این صنعت را نوسازی کند، قطعا از نظر مردم جذابیت داشت.
البته همزمان بحث آزادسازی قیمت بلیت هم بود که واکنش منفی داشت اما با این خریدها به سرعت به حاشبه رفت. سئوال من این است چرا ایرباس را انتخاب کردید؟ آیا دلیل سفر شما از نمایگاه پاریس عامل مذاکره با ایرباس شد یا اینکه پالس مثبتی از بوییئنگ دریافت نکرده بودید؟
قطعا آمادگی ایرباس برای مذاکره در مقابل بوییئنگ بیشتر بود؛ ضمن اینکه مدیران بوئینگ هم رفت و آمد میکردند. اما اروپاییها آمادگی بیشتری داشتند. از این جهت تکنولوژی که این دو شرکت همطراز هستند، لذا برای ما مهم بود که اولین جایی که حاضر باشد با ریسک و منابع مالی خود تامین مالی این هواپیماها را انجام بدهد ما هم استقبال میکنیم.
یعنی قیمتی که بوئینگ ارایه داده بود، کمتر نبود؟ یکی از رسانههای خارجی در گزارشی نوشته بود که ظاهرا در مناقصه که بوده شرط ایران این بود که هر شرکتی قیمت پایین تری ارایه کند، باید 5 فروند هم زیر قیمت بازار بفروشد. چنین خبری درست بود؟
به این شکل نه، اما در هر صورت تلاش کردیم قیمتهایی که انتخاب میکنیم نسبت به قیمتهای رسمی بسیار نازل باشد. اصلیترین بحث ما این بود که دولت ایران هیچ تضمین رسمی نخواهد داد و شرکتهایی که عرضه میکنند باید ریسک سرمایه گذاری را بپذیرد. برای کشوری که چندین سال در تحریم بوده و هیچ گونه رفت و آمد مالی نداشته، پذیریش این ریسک از طرف ایرباس یک ریسک غیرقابل تصوری از طرف ناظران است. هنوز هم خیلیها سخت باور میکنند که ایرباس چنین ریسکی را پذیرفته است. این اتفاق بزرگی بود و فکر میکنم یکی از قراردادهای تاریخی جهان باشد.
بعد از مطرح شدن قضیه خرید هواپیماهای ایرباس، واکنش مردم به این قراردادها شگفت انگیز بود. ما که در جریان اخبار هستیم، میدیدیم که مردم چگونه مشتاقانه کلید واژه هواپیما را دنبال میکنند و نظر میدهند. شما در برخورد با مردم چه دیدید؟
من همین حس را داشتم در حدی که ارتباط دارم و رسانهها را پیگیری میکنم برای من مسجل بود که مردم دو موضوع را در خرید هواپیماها پیگیری میکردند؛ اول ادامه وضعیت نا بهنجار موجود را نمیخواستند و دیگر اینکه خودشان را با دنیا مقایسه میکردند و حق هم داشتند. برمن مسجل بود که برای مردم با درکی که از شرایط ایران و جهان دارند، حتما انتخابشان این است که ایرلاین های ایران به موقعیت بین المللی برسند. بنابراین از اینکه مردم از این کار استقبال کرده بودند، لحظهای تردید نداشتم.
خبرآنلاین