تحلیل رفتار اخیر احمدینژاد و سفرها و سخنرانیهای او میگوید: مهم این است که تفکر احمدینژادی در انتخابات حضور داشته باشد حال اینکه این تفکر را چه فردی نمایندگی کند در درجه بعدی اهمیت قرار میگیرد. او نسبت به تایید صلاحیت احمدینژاد چندان خوشبین نیست اما در عین حال میگوید هیچ برنامهای برای جلوگیری از ورود احمدینژاد به انتخابات ندارند. او درباره موضوعاتی که احمدینژاد برای سخنرانی انتخاب میکند البته سخنان جالبی دارد. میگوید با حرف زدن درباره انسان کامل نمیتوان کارنامه عملکرد دولتهای نهم و دهم را مخفی کرد. احمدینژاد باید پاسخگوی عملکردش باشد و مسوولیت میراثی را که برای روحانی گذاشته بپذیرد.
ارزیابیتان از تحرکات جدید آقای احمدینژاد چیست؟ اهداف او از برنامههایی مثل برنامه آمل چیست؟
این یک پدیده طبیعی است. تفکر احمدینژادی با شکست در یک انتخابات از بین نمیرود. کما اینکه تفکر اصلاحطلبی با دولت احمدینژاد از بین نرفت. اصولا تفکرات و اندیشهها از بین نمیروند بلکه در هر دوره با هم رقابت میکنند. خوب هم هست که در میدان بمانند و با هم رقابت کنند. من فکر نمیکنم تفکر احمدینژادی با پیروزی آقای روحانی در انتخابات از بین رفته است. عدهای در کشور ما هستند که در بین همه اقشار طرفدار دارند. افرادی که مشابه آقای احمدینژاد فکر میکنند در اقشار جامعه وجود دارند و در بین علما و دیگر اقشار طرفدار دارند. این افکار از بین نمیروند و در هر انتخاباتی خواهند آمد. کما اینکه در انتخابات مجلس دهم نیز فکر احمدینژادی حضور داشت. تفکر او هم یکی از تفکرات موجود است؛تفکری که نقش مردم را کوچک میداند و برای عوامل دیگر نقشهای مهمتری قایل است. مثل حرفی که میگوید این مردم نبودند که شاه را سرنگون کردند بلکه روشهای ماورالطبیعه بود که شاه را سرنگون کرد.
در چه صورت اصولگرایان به سمت آقای احمدینژاد باز میگردند؟
اصولگرایان نیز طیف گستردهای دارند. در بین اصولگرایان افرادی را داریم که در کنار روحانی برای پیروزی مذاکرات همکاری کردند و در مجلس به نفع آن رای دادند. همراهان احمدینژاد نیز بخشی از اصولگرایان هستند. نمیتوان گفت که اصولگرایی یعنی احمدینژاد. همه افکار از جمله اصولگرایی با همه طیفها مورد احترام ما هستند.
آنها باید با هم رقابت کنند و خوب است که روی میز رقابت کنند. زیر میز و در پوششهای دیگر و پیچیده که بعضا اغتشاش اجتماعی میکنند نباید باشد. آشکارا رقابت شود؛ حرفشان را بزنند و مواضعشان را بگویند. مردم هم به خوبی رصد کرده و انتخاب میکنند.
شما معتقدید که بخشهایی از جریان اصولگرایی حامی احمدینژاد است؟
بله. بخشهایی از اصولگرایان هم هستند که از دولت روحانی حمایت میکنند. مگر مجلس نهم با اکثریت اصولگرایی به برجام رای نداد؟
در شرایط بحرانی آیا ممکن است بخشی از جریان اصولگرایی که مشابه تفکر احمدینژاد نمیاندیشد مطابق شرایط به سمت او باز گردد؟
اصولگرایان واقعی ظرفیت خودشان را به پای احمدینژاد نمیریزند. اصولگرایان واقعی به سمت پیشرفت کشور و اهداف تعیین شده توسط مقام معظم رهبری حرکت میکنند و به نظر من بسیاری از آنها با آقای روحانی همکاری خواهند کرد.
آیا آقای احمدینژاد میتواند اعتماد برخی نهادهای حاکمیت و بخشهایی از جریان اصولگرایی را به سمت خود جلب کند؟آیا شورای نگهبان او را تایید میکند؟
به نظر من نهادهای حاکمیت و بخشهایی از اصولگرایان نسبت به او ارزیابی دارند و بعید میدانم که ارزیابی ایشان با این تبلیغات تکانی بخورد.
احمدینژاد با کدام جناحها و گروههای سیاسی باید رقابت کند؟
اگر رقابتی کلی بگوییم باید بگوییم افراطیون باید با عقلگرایان رقابت کنند. در بین عقلگرایان هم اصولگرا و هم اصلاحطلب وجود دارد.
مشابه دو قطبی انتخابات مجلس دهم رخ میدهد؟
بله. یا مشابه انتخابات ریاستجمهوری یازدهم رخ خواهد داد که عقلگرایی و تدبیر پیروز شد.
احمدینژاد به ریاستجمهوری فکر میکند یا به فراتر از آن؟
تا به حال نگفته که به ریاستجمهوری فکر میکند. چنین چیزی را از خود او نشنیدهایم.
احمدینژاد چگونه میتواند نگاه جامعه نسبت به خود را تغییر کند؟ اگر بخواهد بازگردد باید برنامه خوبی برای مساعد کردن افکار عمومی نسبت به خود داشته باشد.
احمدینژاد را میگویید یا تفکر او؟ به نظر من تفکر او حتما در هر انتخاباتی هست؛ در هر انتخابات میآید و در انتخابات مجلس دهم نیز آمد.
شخصا چطور؟
به نظر من دوره شخص او تمام شده است. شخص او مهره سوخته است اما تفکر او باقی مانده است.
تخریب احمدینژاد به نفع او است یا به ضرر او؟
تخریب در هر نوعی بد است. باید واقعیتها را بیان کرد تا مردم مطلع شوند. در بیان واقعیتها تخریب وجود ندارد. تخریب حرفی غیرواقعی است. اگر فردی گفت ٢٢ میلیارد ارز به چند صرافی داده شده که حساب و کتابهای آن معلوم نیست بر اساس اطلاعات و آمار ثبتشده در نظام بانکی کشور است. نام چنین حرفی تخریب نیست. هر کسی کارنامهای دارد و باید مسوولیت کارنامه خود را بپذیرد. تخریب حرف غیرواقعیزدن است. احمدینژاد نیز مسوول کارنامههایی است که مسوولیت آن را به عهده داشته است.
عدم موفقیت دولت روحانی چقدر میتواند به احمدینژاد میدان برای بازگشت دهد؟
تا الان که دولت روحانی درخشیده و موفقیت داشته است و از عدم موفقیت عبور کرده است. اصلیترین قولی که روحانی به مردم داد این بود که تهدید را از جامعه دور کند و این کار را کرد.
یعنی فکر میکنید نقایصی وجود ندارد؟
همه نقص دارند. نارسایی همه دارند.
احمدینژاد از دریچه دستاوردهای اقتصادی پس از برجام میتواند وارد شود؟
خرابیهایی که امروز دولت روحانی آن را حل میکند از دستاوردهای دولت احمدینژاد است. ما اکنون به آثار همانها گرفتار هستیم. اگر سیستم بانکی ما متلاشی شده به همین خاطر است. بدهیهای سیستم بانکی مگر در این دولت درست شده است؟ این بدهیهای هنگفت در دولت قبل ایجاد شده و ضایعات آن گریبانگیر ما شده است. اگر ٣٥ میلیارد دلار منابع بانک مرکزی به دست شرکت نیکو بوده و غیرموجه هزینه شده در دولت قبل بوده است. اگر ٥٤٠ میلیارد تومان جمعا دولت به بانکها و سیستم بانکی و غیربانکی از جمله پیمانکاران و صندوقهای بازنشستگ بدهکار است در دولت پیشین بوده است. مثل اینکه افراد فراموش کردهاند که اینها به دولت آقای روحانی به ارث رسیده است. من حاضر هستم در مورد تکتک آنها صحبت کنم که بدهیهای ارزی به بانک مرکزی از طریق شرکت نیکو و بدهی به پیمانکاران و صندوقهای بازنشستگی از دولت قبل به ما رسیده است.
وضعیت ناهنجاری در مصرف انرژی و وضعیت ناهنجار بازار انرژی محصول دولت قبل است. بحران سفرههای زیرزمینی و خشک شدن آنها محصول همه دولتهای پیشین است. بحران دریاچه ارومیه محصول همه دولتهای قبل است. بحران محیط زیست محصول همه دولتهای قبل است. دولت روحانی این بحرانها را شناسایی کرده و بیان کرده کشور دچار این چالشها است. چالش آب، محیط زیست، یارانه، انرژی، سیستم بانکی و ناهنجاریهای نظام اداری در کشور وجود دارد و دولت روحانی آنها را شناسایی کرده است. بعضی محصول دولتهای نهم و دهم و برخی هم انباشته شده از ادوار قبل تا الان است. اینها عدم موفقیت دولت روحانی نیست. دولت روحانی این مشکلات را شناسایی کرده و برای حل آن دارد در برنامه ششم اقدام میکند.
سبد رای احمدینژاد چقدر است و چه تفاوتی با سبد رای جلیلی دارد؟
همان رایی که در ٩٢ به رقبای روحانی دادند سبد رای احمدینژاد است.
همان سبد رای آقای جلیلی؟
همان رایی که به افراطیها در انتخابات ٩٢ داده شد. من نمیخواهم اسم ببرم.
جدیترین رقیب احمدینژاد در اردوگاه اصولگرایی چه کسی است؟
این را باید از اصولگرایان بپرسید. اصولگرایان همانطور که در انتخابات مجلس دهم به صحنه آمدند در این انتخابات نیز به صحنه میآیند. البته همه اصولگرایان طرفدار احمدینژاد نیستند. بخش مهمی از اصولگرایان همراه دولت روحانی بودند و هستند. بخش کوچکی از اصولگرایان هستند که افکار احمدینژادی را نمایندگی میکنند.
در سه سال گذشته احمدینژاد درباره مسائلی مثل گفتمان امام و انقلاب، آینده انقلاب و تکامل انسان سخنرانی داشته است. این را نشانه چه میدانید و فکر میکنید چه برنامهای از این طریق ممکن است داشته باشد؟
چالشهای دولت یازدهم امروز محصول عملکرد احمدینژاد بوده است. نتیجه نهایی همین افکاری که میگویید همین میشود که امروز از تخریبها و خسارتها به کشور میبینیم. دولت احمدینژاد در دولت نهم و دهم کارنامهای دارد که باید مسوولیت آن را بپذیرد. آنها را رها کنیم و برویم درباره پیغمبر اکرم صحبت کنیم کارنامه گم میشود؟ اگر درباره مکتبگرانقدر اسلام حرف بزند نمیتواند عملکرد خود را پنهان کند. راجع به دین علما حرف میزنند. کارنامه او معلوم است. آقای جهانگیری بارها درباره کارنامه احمدینژاد حرف زده است.
شبکه احمدینژاد در دولت روحانی مقداری باقی مانده و اثراتی هم داشته است. این شبکه چه مشکلاتی برای دولت روحانی به وجودآورده است؟
دولت روحانی با چالشهای یازدهگانهای مواجه است که از آن به آب، محیط زیست، انرژِی، یارانه، نظام بانکی، بنگاهداری و غیره است که دولت با آن مواجه است و محصول عملکرد گذشته است.
طرح مباحثی همچون یارانه ٢٥٠ هزار تومانی با چه هدفی در بین افکار عمومی طرح میشود؟ آگاهی مردم را نسبت به این مساله در انتخابات مجلس دهم مشاهده کردیم. مردمی که با این هوشیاری در انتخابات شرکت کردند و با این عظمت رای دادند گول قول یارانه را میخورند؟ در گذشته احمدینژاد با حرفهایی مثل جنبش تهیدستان و عدالت اجتماعی وارد عرصه سیاست شد. در حال حاضر آیا ممکن است شرایطی ایجاد شود که با همین حرفها وارد عرصه شود؟
جنبشهایی که احمدینژاد به آن هشت سال مدیریت کرد چه نتیجهای در برداشت؟ اینها کارنامههایی دارند و این کارنامه را نمیتوان کنار گذاشت. احمدینژاد اگر هم بخواهد بیاید باید از این کارنامه دفاع کند.
احمدینژاد ریزشهای کمی در حوزه تشکیلات نداشت. آیا توان و نیرویی برای مبارزه سیاسی از این منظر دارد؟
آنها همه قدرت تشکیلاتی خود را در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری به کار گرفتند. آنها همه توانایی تشکیلاتی خود را عرضه کردند. غیر از آنچه در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری رخ داد از آنها نمیتوان سراغ کرد.
بین گروههای موجود چه کسانی حاضر هستند با احمدینژاد همکاری کنند؟
تندروها و افراطیونی که فکر میکنند مردم نقش مهمی ندارند بلکه قدرتهای ماوراء الطبیعه هستند که نقش دارند. آنهایی که مردم را زینت حکومت میدانند و رکن مشروعیت حکومت نیستند و مردم را اصل نمیدانند. افرادی که فقط مردم را موجهایی میدانند تا روی آن سوار شوند. مردم ما دیگر این مراحل را گذراندهاند.
شما از ورود احمدینژاد به عرصه انتخابات استقبال میکنید؟ آیا آن را دردسری برای دولت روحانی میدانید؟
رقابتها همیشه وجود دارد. قطعا تفکر احمدینژادی در انتخابات بعدی وجود خواهد داشت. اینکه شخصا بیاید یا فرد دیگری این افکار را نمایندگی کند معلوم نیست. او نگفته که به عرصه میآید و فکر میکنم تفکر اعتدالی با این افکار رقابت میکند.
تفکر احمدینژادی در کدام حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ممکن است هدف بگیرد؟
آنها اندیشههایشان در اقتصاد را نشان دادهاند. نماد اندیشههای دولت نهم و دهم را دیدیم که عبارت از یارانه، سهام عدالت و مسکن مهر و همچنین پایبند نبودن به اصولی که نتیجه آن بحران آب، انرژی و محیط زیست و دست کردن در جیب بانکها بود.
اعتدالگرایان و اصلاحطلبان برای اینکه انتخابات ٩٦ را به نفع خودشان رقم زنند و ورود احمدینژاد را سختتر کنند، چه باید کنند؟
از ورود هیچ کس نباید مانع شد. این افکار باید به رقابت بیایند و ما باید از حضور اندیشههای مختلف در انتخابات استقبال کنیم. اینکه چه کسی این اندیشهها را نمایندگی میکند صحنه رقابت را تعیین میکند اما افکار احمدینژادی در انتخابات میآید و رقابت میکند. برای اینکه رای مردم را به دست آورند، اصول مدیریت منابع آبی و محیط زیستی را بهم میریزند. تفکر روحانی هم مشخص است و حتی دو کتاب درباره آن منتشر کرده است. برای نخستینبار است که رییسجمهوری اندیشههایش را طی کتابهایی قبل از روی کار آمدن منتشر میکند.
تعادل