چین همچنان بزرگترین بازار خودروی جهان است و با فروش بیش از 20 میلیون خودرو در سال در مقایسه با فروش سالانه 17 میلیون خودرو در آمریکای شمالی، از بازار ایالات متحده پیشی گرفته است. در حقیقت چین در سال 2009 موفق شد آمریکا را پشتسر بگذارد و به بزرگترین بازار خودروی جهان تبدیل شود. در بحران سالهای 2009-2008 دو خودروساز بزرگ آمریکا، یعنی جنرال موتورز و کرایسلر در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند و دولت آمریکا برای نجات این دو خودروساز به آنها کمک مالی کرد. در سال 2009 فروش خودرو در آمریکا به کمترین سطح در 27 سال اخیر رسید و درنتیجه چین توانست به بزرگترین بازار خودروی جهان تبدیل شود.
در گذشته، خودروسازان بزرگ روی بازار چین به عنوان اصلیترین بازار خود در آینده حساب میکردند. پیشبینیهای خوشبینانه برای فروش سالانه خودرو در چین 40 میلیون دستگاه بود. اما در سال 2015، نگرانیهایی بهوجود آمد؛ زیرا از سرعت رشد اقتصادی چین کاسته شد. برای فصلهای بسیار، از خودروسازانی همچون جنرالموتورز و فورد خواسته میشد در پیشبینیهای خود از بازار چین تجدیدنظر کنند و برآورد کنند که آیا در پیشبینیهای خود زیادهروی کردهاند یا خیر. اما اکنون بهنظر میرسد صنعت خودرو براین باور است که بازار چین تثبیت شده است و رشد خوب فروش خودروهای تولید انبوه و لوکس از سر گرفته خواهد شد. این اتفاق درست در زمانی روی داده است که بازار آمریکا نیز سرانجام نشانههایی از ثبات از خود نشان داده است و نرخ فروش سالانه خودروهای جدید به 16 تا 17 میلیون دستگاه رسیده است. با این وجود، فروش پس از آن که در چند ماه نخست 2016 با آهنگ سالانه 5/ 17 میلیون رشد کرد که مطابق با رکورد سال گذشته بود، در ماه مارس تا یک میلیون دستگاه کاهش یافت.
فروش خودرو در آمریکا در ماه مارس نسبت به همین ماه در سال گذشته 5/ 16 میلیون دستگاه بود. علت اصلی این کاهش، افت عمدهفروشی جنرال موتورز بود. مساله اینجاست که زمانی که رشد فروش در آمریکا کند میشود، درپی آن رکود رخ نمیدهد. بلکه معمولا، بازارها بدون تغییر میمانند و این مساله به این معنی است که خودروسازان از طریق رجوع به روشهای نامناسب، خودروها و وانتهای خود را میفروشند. آنها مشوقها را افزایش میدهند، از سود خود میکاهند و بایکدیگر بر سر حفظ سهم بازار رقابت میکنند. این مساله موجب میَشود آنها روی موضوعات حاشیهای هزینه کنند و پولی برای هزینه کردن روی مدلهای آینده نداشته باشند. اساسا، صنعت خودرو زمانی که شرایط خوب است اقدامات پیشگیرانه انجام میدهد تا زمانی که شرایط وخیم شد، دچار سقوط واقعی نشود.
بنابراین دوباره اشتیاق برای بازار چین بهوجود میآید؛ اگر بازار آمریکا ضعیف شود، بازار چین میتواند این ضعف را جبران کند و صنعت خودرو را برای فصلها در مسیر سوددهی نگه دارد. بهطور طبیعی، خودروسازان میخواهند تا جای ممکن از بازار چین پول به دست آورند، بنابراین بازار خودروهای لوکس مطرح میشود. بروس آینهورن، از خبرگزاری بلومبرگ، در مورد بلندپروازیهایی گزارش میدهد که جنرال موتورز و فورد بهترتیب برای برندهای کادیلاک و لینکلن در چین دارند؛ فورد قصد دارد فروش لینکلن را در چین افزایش دهد. این برند در سال 2014 با تنها سه نمایندگی فروش وارد چین شد، اما تا پایان سال 2016 نمایندگیهای فروش این برند به 60 عدد خواهد رسید. این در شرایطی است که در ماه ژانویه، جنرال موتورز در شانگهای یک کارخانه تولید کادیلاک افتتاح کرد. ظرفیت تولید این کارخانه 2/ 1 میلیارد دلاری، سالانه 160 هزار دستگاه است.
برندهای لوکس از برندهایی که تولید انبوه دارند، سود دهتر هستند. (اغلب، برندهای تولید انبوه در فروش به نقطه سر به سر شدن سود و زیان میرسند، اما به خودروسازان امکان میدهند از طریق لیزینگ و تامین مالی وام، درآمد کسب کنند). بنابراین معقول بهنظر میرسد که در صورت بازگشت رشد به بازار چین، جنرال موتورز و فورد تمایل داشته باشند برندهای خود را در این کشور توسعه دهند. اما دیگر خودروسازان هم همینطور فکر میکنند؛ بنابراین کادیلاک و لینکلن هنوز نتوانستهاند بخش عمدهای از بازار خودروهای لوکس چین را به خود اختصاص دهند. اگر رشد فروش در بازار آمریکا کند شود، فعالیت در چین فرجام خوبی خواهد داشت
درحقیقت هیچ جای دیگری وجود ندارد که خودروسازان بتوانند در آن بهدنبال رشد باشند. بازار اروپا بدون تغییر است، آمریکای لاتین در رکود بهسر میبرد، بازار روسیه یک فاجعه است و بازارهای جدیدتر مانند آفریقا و خاورمیانه، فقط نویددهنده فروش ملایم در کوتاهمدت هستند. به همین دلیل است که دوباره در سال 2016 همه چشمها به بازار چین دوخته خواهد شد.