مارکوس در یک هفته حضور خود از شرکتهای بزرگ فولادسازی و سنگآهنی کشور بازدید و با مدیران عامل و کارشناسان این مجموعهها مصاحبه کرده است.
اکنون و پس از گذشت چند ماه از سفر او، یکی از بزرگترین انجمنهای فولادی جهان (انجمن ورد استیل داینامیکز) در گزارشی تفصیلی، نظرها و تحلیلهای مارکوس از صنعت فولاد ایران را منتشر کرده است.
در ادامه ترجمه بخشهای مهم این گزارش را مطالعه کنید.
مارکوس مینویسد: براساس اطلاعاتی که در سفر یکروزه خود به ایران کسب کردم، باید با قاطعیت بگویم که صنعت فولادسازی ایران در دهه آینده یکی از «ستارههای در حال ظهور» جهان خواهد بود؛ آن هم در حالی که بحران اقتصادی وجود دارد. در مقابل، بسیاری از فولادسازان جهان مانند چین افول خواهند کرد.
در هر صورت، در دهه آینده، فولادسازان ایرانی با مشکلات متعددی باید دست و پنجه کنند. تقویت ریال در برابر دلار، هزینه بالای تامین مالی، کمک نکردن مستقیم دولت، کمبود آب، اتمام ذخایر سنگآهن روباز و حرکت به سمت معادن زیرزمینی، کمبود خطوط ریلی، بهرهوری پایین منابع انسانی و... در آینده فشار هزینهای زیادی به فولادسازان ایران وارد میکند.
آیندهای روشن برای فولاد ایران
با وجود تمام این مشکلات، رفع تحریمها و دستیابی اقتصاد ایران به بازار کشورهای خارجی روزنههای امیدی را برای صنعت فولاد ایجاد کرده است.
با این شرایط، مخاطرات و مشکلات فولاد ایران کمتر از بسیاری از رقبای خارجی است.
در کنار رفع تحریمها و بهبود شرایط، عوامل دیگری هم وجود دارند که فرصتی برای موفقیت صنعت فولاد ایران فراهم میکنند.
چشمانداز تقاضا برای فولاد مساعد است، دسترسی به انرژی ارزانقیمت (چه نفت و گاز و چه برق) از دیگر مزایای صنعت فولاد ایرانی است.
از طرفی هزینه استخراج سنگآهن از معادن ایران هم بهطور نسبی پایین است و موقعیت جغرافیایی خوبی برای صادرات دارد.
در این میان، ظرفیت خوبی هم برای گسترش کارخانههای استفادهکننده از روش احیای مستقیم دارد و دولت هم حمایت خوبی از این صنعت میکند.
بهعنوان مثال، تعرفههای وارداتی مناسب و موانعی برای ورود فولادهای رقیب به کشور ایجاد میشود.
بنابر این گزارش، شرکت فولاد مبارکه اصفهان، بزرگترین فولادساز ایران که ۶۰درصد از سهم ورقهای فولادی و محصولات فرعی آن را در اختیار دارد، درخشانترین ستاره در حال ظهور محسوب خواهد شد.
این شرکت، در کنار آنکه تولیدات کمهزینهای دارد (از جمله میتواند فولاد نورد را با هزینه کمتر از ۳۰۰ دلار در هر تن تولید کند)، شرایط آن را فراهم کرده تا ظرفیتش را با سرمایهگذاریهای کمهزینه افزایش دهد.
از طرفی به دنبال آن است که جایگاه قدرتمند کنونی خود را در بازار داخلی بهبود بخشد. در این میان، گروه مدیریتی با صلاحیت و داشتن یک مدیرعامل دوراندیش هم مسیر آسانتری را برای آن ترسیم میکند.
راهکارهایی برای فولادسازها
با این حال، حاشیه سود (قبل از کسر مالیات و استهلاک) مبارکه به دلیل افت قیمت و تقاضا از ۳۰درصد به ۵درصد کاهش یافته است.
با توجه به این کاهش سودآوری و کمک نکردن مستقیم دولت، واضح است که شرکتهای فولادی و سنگآهنی ایران، به ویژه فولاد مبارکه نیاز دارند تا سرمایهها و وامهای خارجی بیشتری برای تقویت داراییهای ثابت خود جذب کنند.
یکی از بهترین کارهایی که این شرکتها میتوانند برای رهایی از بحران و مشکلات پیش رو انجام دهند، ایجاد همکاریهای استراتژیک با فولادسازهای غیرایرانی است.
چنین کاری به ویژه از آن جهت اهمیت مییابد و دستاوردهای زیادی نصیب بخش صنعت ایرانی میکند که دهه گذشته، زمان تحول فناورانه فولادسازیهای جهان بوده و ایران بهدلیل تحریمهای اقتصادی از این بهبودها بینصیب مانده است.
شرکتهای فولادی ایران در صورتی که تصمیم بگیرند از وامها و سرمایههای خارجی استفاده کنند، میتوانند در مقابل پرداخت ۲۰درصد بهره به بانکهای داخلی (که بهتازگی از ۲۷ درصد کاهش یافته است)، بین ۵ تا ۱۰درصد بهره سالانه پرداخت کنند.
این اتفاق، در حالی که باعث کاهش قابل توجه هزینههای سرمایهگذاری آنها خواهد شد، این خطر را هم افزایش میدهد که با نزول یکباره و احتمالی ارزش ریال، بازپرداخت وامها با مشکل برخورد کنند.
البته به همین دلیل است که در حال حاضر، هنوز هم ایران را در زمره کشورهای با ریسک بالا برای فعالیت اقتصادی طبقهبندی میکنند.
در حال حاضر، ساختوسازهای ایران در رکود قرار دارند که دلیل اصلی آن سقوط قیمت نفت است.
برای خروج از این شرایط، نیاز است که هزینههای سرمایهگذاری در اقتصاد کشور افزایش یابد.
در هر صورت و تا زمانی که چنین اتفاقی نیفتد، کاهش سودآوری فولادسازهای مختلف ایرانی، جای تعجب ندارد.
اهداف ۱۴۰۴
بسیاری از فعالان فولاد ایران معتقدند که ایران به چشمانداز ۱۴۰۴ش یا ۲۰۲۵م خود دست پیدا خواهد کرد.
براساس این چشمانداز و هدف تعیین شده، تولید فولاد ایران از ۱۶میلیون تن کنونی باید به ۵۵ میلیون تن برسد که ۱۸میلیون تن از آنها قرار است صادر شود.
با این حال، بازار صادراتی محصولات فولادی بسیار «رقابتی» است و کار نفوذ به این بازار، چندان ساده نیست.
به عبارت دیگر، با توجه به وضعیت بازار جهانی، شرکتهای ایرانی نخواهند توانست با این سرعت صادرات خود را افزایش دهند.
از طرفی برنامه افزایش ظرفیت فولاد به ۵۵میلیون تن منطقی نیست و لازمه آن رشد ۱۳/۱ درصدی تولید آن است.
این در حالی است که بالاترین ارقام رشد تولید فولاد دنیا تاکنون مربوط به هند با رقم ۶/۸درصد است.
برای ایران به نظر میرسد ظرفیت چشمانداز ۳۶میلیونتن برای ایران معقولتر باشد.
صمت