گردشگری یکی از فرصتهای پیشرو برای توسعه اقتصادی ایران است، این را همه میدانند. همچنین لازم است برای گسترش گردشگری زیرساختهای لازم فراهم شوند، این نیز بر کسی پوشیده نیست. اما توجه به کدام یک از این زیرساختها ضروریتر است؟ روادید، محدودیتی است که بسیاری از کشورها برای تضمین امنیت اجتماعی و اقتصادی خود، برای گردشگران ورودی ایجاد میکنند. از طرفی نیز اخذ روادید نخستین اقدامی است که متقاضی سفر به یک کشور، برای انجام سفر خود انجام میدهد. طبیعی است که هرچه فرآیند اخذ ویزا سادهتر باشد، تقاضا برای سفر بالاتر خواهد رفت، اما نباید کشش تقاضا برای سفر را نیز نادیده گرفت، کششی که اگر کم باشد، تفاوت اثر سخت یا آسان بودن اخذ روادید بر تقاضای سفر را کمرنگ میکند. حال کدام یک به صلاح است؟ سختگیری در روند صدور روادید یا تسهیل آن؟ اتاق بازرگانی ایران در گزارشی به بررسی تاثیر تسهیل فرآیند اخذ روادید بر صنعت گردشگری کشورها پرداخته است. در ادامه خلاصهیی از این گزارش را مطالعه میکنید.
در عرصه جدید گردشگری به یک فرآیند تقاضا محور بدل شده است بنابراین میتوان گفت صرف داشتن جاذبه و امکانات و تاسیسات گردشگری در بخش عرضه نمیتواند برای یک مقصد پیشرفت در زمینه گردشگری را به همراه داشته باشد، بلکه فرآیند تصمیمگیری و انتخاب مقصد گردشگران است که میزان تقاضا و تعداد گردشگر یک مقصد را معین میکند. بنابراین شناخت عوامل موثر بر فرآیند تصمیمگیری گردشگران و رفع موانع و کاستیها و همچنین تامین الزامات و احتیاجات آنها، میتواند در جذب گردشگر به یک مقصد تاثیر بسزایی داشته و یک مقصد نوظهور را به مرحله رشد و بلوغ برساند. بسیاری از شواهد نشان میدهد، الگوهای رفتاری گردشگران نسبت به گذشته تغییرات زیادی داشته است. گردشگر امروز آگاهتر و منطقیتر است، در انتخاب مقاصد گردشگری به شیوه عقلانی عمل میکند و قادر است مطلوبیت مقاصد مختلف را بسنجد و مقصدی را انتخاب کند که مطلوبیت بیشتری را برای او ایجاد میکند. بنابراین در این زمان مقاصدی که دارای عوامل کششی بیشتر (شامل جاذبهها، زیرساختها، امنیت و...) باشند در زمینه جذب گردشگر به مراتب موفقتر خواهند بود؛ زیرا مقاصد مختلف از طریق برآیند این عوامل کششی و رانشی، از سوی گردشگران مورد سنجش قرار میگیرند و میزان مطلوبیت این مقاصد بسته به همین موانع یا تسهیلاتی است که در هر مقصد گردشگران را درگیر یا آنها را منتفع میکند.
موانع، الزامات یا مراحلی است که گردشگر برای سفر به یک مقصد مجبور به انجام آنها یا گذر از آنهاست. این موانع میتواند قبل از سفر یا در حین سفر باعث ایجاد محدودیتهایی برای گردشگران شود. برخی از این موانع در مجامع بینالمللی پذیرفته شده است و با وجود ایجاد محدودیت برای گردشگران، به دلایل زیادی لازمالاجرا بوده و در بسیاری از کشورها از طریق وضع قوانین خاصی اعمال میشده یا میشود. روادید یکی از ملزومات سفرهای بینالمللی است که در گذشته در برهه زمانی خاصی به دلیل کارکردهای گوناگون آن، از سوی کشورها به صورت گسترده و سختگیرانه مورد استفاده قرار میگرفت، اما امروزه با توجه به روند رو به رشد جهانی شدن، توسعه روزافزون گردشگری و تمایل گردشگران به فراهم کردن ملزومات سفر در کوتاهترین زمان ممکن، اخذ روادید تبدیل به مانعی بر سر راه گردشگران شده است. از این رو کشورهای مختلف در زمینه اعطای روادید به اتباع سایر کشورها سیاستهای گوناگونی را اتخاذ کردهاند؛ اما پر واضح است که اتخاذ سیاستهای دست و پاگیر در این زمینه میتواند به عنوان عامل رانشی مقصد، انتخاب گردشگران را تحتالشعاع قرار دهد و از سوی دیگر تسهیل فرآیند اخذ روادید میتواند به عنوان یک عامل کششی تاثیر مثبتی روی تقاضای گردشگری یک مقصد ایفا کند.
دیگران چه کردهاند؟
شاید بد نباشد به بررسی چند نمونه از تجربیات کشورهای دیگر در زمینه روادید و گردشگری پرداخته شود. در سال 2003 روسیه و هنگکنگ طی یک توافق دو جانبه، قانون لغو روادید را برای سفرهای کوتاهمدت تجاری و تفریحی اجرا کردند. پس از اجرای این قانون اتباع دو کشور قادر بودند بدون نیاز به روادید برای مدت کمتر از 14 روز به کشورهای یکدیگر سفر کنند. تاثیر قانون لغو روادید در هر دو کشور به سرعت مشاهده شد. در هنگکنگ ورود گردشگران روسی در سال 2010 نسبت به سال 2008، نزدیک به 138 درصد افزایش یافت. همچنین تعداد گردشگران ورودی هنگکنگی به روسیه بین سالهای 2008 تا 2010، نیز 184 درصد افزایش یافت. در سال 2012 اداره امنیت داخلی ایالات متحده (DHS) کشور تایوان را مشمول طرح معافیت روادیدی خود کرد، بر اساس این تصمیم گردشگران این کشور میتوانستند برای مدت کمتر از 90 روز بدون روادید به ایالات متحده سفر کنند. بر اساس آخرین دادههای موجود، پس از اجرای این قانون تعداد گردشگران ورودی از تایوان به امریکا به میزان 10 درصد در سهماهه چهارم سال 2012 و 20 درصد در سهماهه اول سال 2013 در مقایسه با سال قبل افزایش داشته است.
در ابتدای سال 2003 چین قانون لغو روادید را برای گردشگران سه کشور برونئی، ژاپن و سنگاپور که قصد سفر کمتر از 15 روز را به این کشور داشتند تصویب کرد. سفر به چین در سال 2002، 14 درصد از کل سفرهای خارجی ژاپن را به خود اختصاص میداد این در حالی است که پس از اجرای این قانون، سهم چین از بازار سفرهای خارجی ژاپن به 18/4 درصد در سال 2007 افزایش یافت. همچنین سفر به چین در سال 2003 تنها 4 درصد از سفرهای خارجی سنگاپور را به خود اختصاص میداد که پس از اجرای این قانون سهم چین تنها به میزان 1.5 درصد افزایش یافته و ثابت ماند. در برونئی نیز این قانون تاثیر روشنی برجای نگذاشت. این نکته میتواند نشاندهنده وجود عوامل مزاحم دیگری در جریان گردشگری بین این سه کشور و چین باشد که محدودیت روادید تنها یکی از آنها بوده است. در ژوئن 2010 هند برنامه تسهیل روادید را برای 11 کشور در نظر گرفت. مشکل اساسی این تسهیل روادید این بود که این قانون فقط شامل افرادی میشد که به تنهایی و برای مدت زمان کمتر از 60 روز به این کشور سفر میکردند. با این حال بعد از اجرای این قانون در سال 2010، میزان گردشگران ورودی از این 11 کشور به هندوستان 10.6 درصد افزایش یافت.
کشور امریکا برنامه حذف روادید خود را در کشورهای زیادی گسترش داد که از جمله آنها میتوان از جمهوری چک، استونی، مجارستان، لیتونی، لیتوانی، کره و اسلواکی نام برد. ورود از این کشورها در دوره سه ساله 46 درصد افزایش داشته است در حالی که در باقی مقاصد نرخ رشد کسری از درصد بوده است. البته این تاثیر از 3 درصد در استونی تا 101 درصد در جمهوری چک متغیر بوده است. اما اشاره به یک تجربه منفی در رابطه ارتباط روادید و گردشگری نیز خالی از لطف نیست. در تاریخ اول ژوئن سال 2015 قانونی در آفریقای جنوبی به اجرا گذاشته شد که طبق آن گردشگران برای درخواست روادید برای سفر به آفریقای جنوبی باید شخصا به سفارتخانهها یا کنسولگریهای این کشور مراجعه کنند و اقدام برای دریافت روادید، دیگر از طریق پست انجام نمیشود. اعمال این قانون در چین و هند که کشورهای بزرگی هستند و بازار رو به رشدی برای گردشگران آفریقای جنوبی محسوب میشوند، به این معنی است که گردشگران برای درخواست روادید باید به نزدیکترین شهر بزرگ سفر کنند که برخی گردشگران ممکن است این زحمت را به خود ندهند. حدود 20 شرکت هواپیمایی از جمله ویرجین آتلانتیک، بریتیش ایرویز و ایر فرانس که در آفریقای جنوبی فعال هستند، قوانین جدید روادید را یک «فاجعه گردشگری، اقتصادی و سیاسی» توصیف میکنند. گزارشی که مرکز مشاوره گرانت تورنتون برای شورای کسب و کار گردشگری آفریقای جنوبی منتشر کرده است، نشان میدهد این قوانین بیش از 100 هزار شغل را از میان خواهند برد.
دیپلماتهای کشورهای آسیایی و خاورمیانه میگویند این قوانین مانع سرمایهگذاری خواهند شد و تورهای گردشگری سفرهای خود را به آفریقا لغو میکنند. حتی وزیر گردشگری آفریقای جنوبی گفته است مزایای بزرگ این بخش از میان خواهد رفت. درک هانکون، وزیر گردشگری آفریقای جنوبی، به کمیته پارلمان گفت: ما باید تا حد امکان ورود افراد به کشورمان را تسهیل کنیم چون مردم انتخابهای دیگری هم دارند.
موانع پس از برجام گردشگری
ایالات متحده امریکا به تازگی قانونی را تصویب کرده است که طبق آن افرادی که در حالت عادی، به واسطه تابعیتشان برای سفر به این کشور از دریافت روادید مستثنی هستند، در صورتی که به چندین کشور منطقه خاورمیانه، از جمله ایران سفر کرده باشند، از حق عادی خود محروم میشوند و لازم است جهت اخذ روادید اقدام کنند. بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری، از تاثیر منفی تصویب این قانون بر صنعت گردشگری ایران ابراز نگرانی کردهاند. اما قانون جدید روادید امریکا تا چه اندازه بر تقاضای سفر به ایران تاثیر میگذارد؟ نخستین اقدام در بررسی آثار این قانون شناخت بازار تقاضای ملی ایران است، با بررسی بازار فعلی میتوان دریافت که این قانون به صورت بالقوه روی چند درصد از بازار فعلی ایران اثرگذار است. طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که بر اساس سالنامه آماری 2015 سازمان جهانی گردشگری تهیه شده است بیشترین سهم بازار گردشگری ورودی ایران در سال 2013 متعلق به کشورهای خاورمیانه بوده که 41.5 درصد از گردشگران ورودی ایران را به خود اختصاص میدهد و پس از آن اروپا قرار دارد که در حدود 34درصد از بازار گردشگری ایران را تشکیل میدهد. در سالهای اخیر ما شاهد افزایش میزان گردشگر ورودی از کشورهای عراق، جمهوری آذربایجان، ترکیه، ترکمنستان، عربستان و پاکستان بودهایم که این رشد میتواند حاصل عوامل مختلفی مانند نزدیکی فرهنگی، بعد موقعیت نسبی جغرافیایی و تسهیلات روادیدی باشد که برای اتباع تعدادی از کشورهای بالا در نظر گرفته شده است. اما متاسفانه حجم گردشگر ورودی از اروپا (به عنوان گردشگرفرستهای قاره جهان) تحت سایه تحریمهای بینالمللی رشد چندانی نداشته است. این در حالی است که در دوران پساتحریم بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی انتظار رشد ناگهانی تعداد گردشگران ورودی اروپایی به ایران را داشته و به نوعی تحت عنوان هجوم گردشگران به ایران از آن یاد کرده بودند و قانون جدید امریکا این پیشبینیها را در هالهیی از ابهام فرو برد. قانون جدید مجلس نمایندگان امریکا که تنها با 19 رای مخالف در مقابل 407 رای موافق تصویب شد، اخذ روادید را برای تمامی افرادی که قصد ورود به امریکا دارند و تابیعت یکی از 38 کشور عضو قانون معافیت روادید را دارند و از ماه مارس سال 2011 به بعد به یکی از چهار کشور ایران، سوریه، عراق یا سودان سفر کردهاند را اجباری میکند. با بررسی بازار موجود، این قانون میتواند حدود 34 درصد از بازار فعلی ایران که مربوط به اروپاییان است را تحت تاثیر قرار دهد که در ادامه گزارش پیشبینی میشود که تاثیرات بالفعل این قانون کمتر خواهد بود و این قانون به تنهایی نمیتواند مانعی برای انتخاب ایران به عنوان مقصد از سوی گردشگران اروپایی باشد.
قانون جدید روادید امریکا، منفی یا مثبت؟
تصویب این قانون در شرایطی است که با توجه به نتایج به دست آمده در برجام، بسیاری از کشورهای اروپایی علاقهمند به ایجاد روابط اقتصادی و تجاری با ایران هستند. بنابراین در نگاه اول و با یک تحلیل ابتدایی میتوان به این نتیجه رسید که این قانون نهتنها میتواند رشد مورد انتظار گردشگر ورودی ایران را تحت تاثیر قرار دهد؛ بلکه میتواند به مثابه مانعی بر سر راه سرمایهگذاران و تجار باشد اما پیشبینی اثرات واقعی این قانون بر صنعت گردشگری ایران نیازمند مطالعه دقیقتر است. در مورد این قانون آنچه برای ما حایز اهمیت است تاثیر آن روی رفتار خرید گردشگران است. این قانون تا چه میزان میتواند انتخاب مقصد گردشگران را تحتالشعاع قرار داده و مانع از انتخاب ایران به عنوان مقصد از جانب آنها شود؟
همانطور که در بخشهای پیشین گزارش اشاره شد، رفتار مصرف گردشگران که انتخاب مقصد جزئی از آن به شمار میآید فرآیند بسیار پیچیده و تحت تاثیر عوامل مختلف است و پر واضح است که انواع گردشگران علاوه بر تفاوت در سطح و نوع تقاضا، از نظر میزان ثبات تقاضا نیز با هم متفاوتند. این نکته اشاره به کششپذیری تقاضا در بخش گردشگری دارد. کششپذیری تقاضا، تغییر تقاضا را نسبت به تغییر در شرایط حاکم (مثل قیمت، درآمد یا حتی سیاستهای کلان موثر) نشان میدهد. در واقع کششپذیری مقاصد گردشگری برآیندی از عوامل کششی و رانشی آن مقصد است، هرچه عوامل کششی یک مقصد یعنی منافعی که از انتخاب آن مقصد عاید گردشگر میشود نسبت به عوامل رانشی آن (مثل هزینه فرصتی که گردشگر با انتخاب آن مقصد از دست میدهد)، بیشتر باشد کششپذیری تقاضای آن مقصد کمتر است یعنی تغییرات حاصل شده در شرایط حاکم تاثیر کمتری روی تقاضای گردشگری آن مقصد خواهد داشت.
در مفهوم کششپذیری اصلی وجود دارد که بیانگر این نکته است که هرچه یک محصول جایگزین بیشتری داشته باشد کششپذیری آن نیز بیشتر است و با توجه به اینکه در زمینه گردشگری مقاصد متنوع و نوظهور زیادی قد علم کردهاند منطقی به نظر میرسد که در کل مقاصد گردشگری کششپذیری زیادی داشته باشند و تغییرات کوچک در شرایط بتواند تقاضا را به میزان زیادی جابهجا کند، اما این کششپذیری برای انواع مختلف گردشگری یکسان نبوده و گردشگران مختلف در برابر تغییرات، رفتارهای مختلفی را بروز میدهند.
آمریکا، بازار بالقوه گردشگری ایران
گردشگران ورودی به ایران، مشتاق انجام انواع مختلفی از گردشگری هستند. نخستین نوع از این گردشگری، گردشگری تجاری است. در این نوع گردشگری بصورت برنامهریزی شده سفر میکنند و منافع حاصل از سفر آنها کاملا مشخص است. در مورد این گردشگران نکته قابل توجه روشن بودن منافع و هدف سفر آنها به ایران است. فرض کنید فردی برای شرکت در یک ملاقات تجاری قصد سفر به ایران را دارد. این سفر برای فرد به منزله یک سفر کاری بوده و منافع حاصل از آن برای فرد کاملاً مشخص است؛ بنابراین این فرد در مقایسه با گردشگری که با انگیزه تفریح و گذراندن اوقات فراغت به ایران سفر میکند در انتخاب مقصد ثابتقدمتر بوده و به راحتی قادر به تجدیدنظر در انتخاب مقصد خود نیست، بنابراین در گردشگری تجاری ما با کششپذیری کمتر تقاضا مواجه هستیم. پس از به امضا رسیدن برجام ما شاهد هجوم شرکتهای خارجی به ویژه شرکتهای اروپایی برای سرمایهگذاری در ایران بودهایم، و این موید تحلیل بالایی است. در گردشگری تفریحی هدف گردشگر گذراندن اوقات فراغت، دیدن جاذبههای مقصد و گریز از محیط تکراری روزمره است. این نوع گردشگری به نسبت انواع دیگر گردشگری کششپذیری بیشتری داشته و گردشگران در برابر تغییراتی که منافع آنها را تهدید کند واکنش شدیدتری نشان میدهند؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که قانون جدید امریکا بیشترین تاثیر خود را بر روی این بخش گردشگری ورودی ایران میگذارد. اما نکات امیدوارکنندهیی در این زمینه وجود دارد: فرآیند سفرهای تفریحی فرآیندی میانمدت بوده و مدت زمان تصمیمگیری و برنامهریزی برای این سفرها معمولا یک ساله است و به این معنی که گردشگران در صورت سفر به ایران زمان کافی برای اخذ روادیدی امریکا (در صورت انتخاب امریکا به عنوان مقصد بعدی سفر) را خواهند داشت. در دوران پست مدرن گردشگر تفریحی صرفاً برای گذراندن اوقات فراغت همراه با لذت انجام نمیشود بلکه گردشگران در عصر جدید به دنبال کسب تجربه خاص در مقاصد جدید هستند، گردشگران به دنبال مقاصدی هستند که بیشترین تفاوت مکانی را با محیط زندگی روزمره آنها داشته باشد و تجربه جدید و منحصر به فرد را برای آنها ایجاد کند. طبق پیشبینیهای انجام شده از سوی سازمان جهانی گردشگری، نرخ رشد سالانه گردشگران ورودی بینالمللی بین سالهای 2010 تا 2030، در حدود 3.3 درصد برآورد شده است، که با توجه به تغییر گرایشات گردشگران در انتخاب مقصد، سهم کشورهای در حال توسعه در این رشد 2 برابر کشورهای توسعهیافته است.
قرار گرفتن ایران در جایگاه پنجم 10 مقصد برتر برای سفر نیز میتواند موید این نکته باشد که با توجه به جاذبههای خاص ایران در زمینه اقلیمی و فرهنگی و دید جدید گردشگران به مقوله سفر و گذراندن اوقات فراغت امید آن میرود که قانون جدید امریکا تاثیر کمرنگتری بر این بخش از گردشگری ورودی ایران داشته باشد. در گردشگری فرهنگی و تاریخی جاذبههای تاریخی و فرهنگی غنی یک کشور، تنوع قومی و زبانی به عنوان عامل اصلی کشش برای یک مقصد عمل کرده و برای گردشگران ایجاد مطلوبیت میکند. ایران با داشتن جاذبههای باستانی، تاریخی، تنوع قومی، زبانی، دینی و مذهبی خود، با فراهم آوردن بسترهای اقتصادی و مدیریتی مناسب میتواند به یکی از قطبهای مهم گردشگری فرهنگی و تاریخی منطقه تبدیل شود که این نوع گردشگری میتواند به عنوان یک بخش کم کشش برای گردشگران علاقهمند به تاریخ و فرهنگ غنی ایران، اثرات عوامل و موانع جانبی را به حداقل برساند. کششپذیری اکوتوریسم به مراتب کمتر از گردشگری تفریحی است به این دلیل که برخورداری ایران از جاذبههای بکر و منحصر به فرد طبیعی برای این دسته از گردشگران به میزان زیادی ارزشآفرینی مینمایند و بسیاری از موانع مانند قانون جدید امریکا نمیتواند تاثیر چشمگیری روی تقاضای این دسته از گردشگران برای سفر به ایران داشته باشد.
و اما در مورد گردشگری سلامت، باید گفت مهمترین دلیل سفرهای پزشکی سهولت در دریافت خدمات پزشکی با قیمت پایینتر است. در برخی کشورها که سیستم خدمات درمانی عمومی متداول است، معمولا زمان زیادی برای پاسخگویی به شهروندان صرف میشود و بیماران ناگریزاند مدت طولانی در انتظار رسیدگی به وضعیت خود باشند. ارزانی خدمات درمانی در ایران در کنار وجود جاذبههای تاریخی و فرهنگی، باعث میشود که تقاضا برای گردشگری سلامت ایران نیز کم کشش باشد. البته متاسفانه به دلیل نبود زیرساختهای لازم برای گسترش این نوع گردشگری، پتانسیلهای کشور در حوزه گردشگری سلامت بالقوه باقی مانده و مجالی برای شکوفا شدن پیدا نکردهاند. بطور کلی، میتوان نتیجه گرفت که در سایه قانون جدید امریکا برای ویزا، تمرکز بر چند بازار بالقوه به صلاح صنعت گردشگری ایران خواهد بود. روسیه، هند و چین، به واسطه جمعیت زیاد، روابط دیپلماتیک قوی با ایران و سردی رابطه با ایالات متحده، میتوانند مثالهای خوبی از این بازارها باشند. در نظر گرفتن تسهیلات اخذ روادید برای این کشورها میتواند اثرات قانون جدید روادید امریکا را کم رنگ کند. همچنین یک بازار بالقوه دیگر نیز برای گردشگری ایران وجود دارد که از این قانون جدید تاثیر نمیپذیرد و آن خود ایالات متحده امریکاست. چراکه شهروندان امریکایی، حتی در صورت سفر به ایران برای بازگشت به کشور خود نیازی به ویزا ندارند! بنابراین به نظر میرسد بهترین اقدامی که ایران میتواند در تلافی قانون جدید روادید امریکا انجام دهد، تسهیل روند اخذ روادید برای گردشگران امریکایی است!
تعادل