میداند که برای یک شلیک موفق باید اندکی بالاتر از هدف را نشانهگیری کند تا بتواند مرکز آن را مورد اصابت گلوله خود قرار دهد. تمام این مراحل برای برنامهریزی هم مصداق دارد. تمام اجزای معدنی کشور درگیر برنامهریزی هستند؛ از وزارتخانه و سازمانهای دولتی گرفته تا نهادهای مردمنهاد و شرکتهای کوچک و بزرگ. آنها سند چشمانداز ۱۴۰۴ را پیش رو دارند و برنامههای ۵ساله و ۱ساله خود را برای رسیدن به آن تدوین میکنند. در این میان، گاهی هم یک شرکت یا سازمان با شناسایی یک فرصت ویژه در بازار، برنامههایی متناسب برای بهرهگیری از آن فرصت مینویسد. اما نکتهای که شاید گاهی مورد غفلت واقع شده باشد، آن است که هر برنامه ارزشمندی، زمانی اثربخش خواهد بود که در وقت خود انجام شوند؛ نه دیرتر و نه زودتر.
تحقق تولید ۵۵میلیون تن فولاد یا هر هدف ریز و درشت معدنی دیگری هم زمانی ارزشمند خواهد بود که بدون دیرکرد انجام شود. در غیراینصورت، بازاری که پیشبینی شده بود، از دست خواهد رفت و سود مورد انتظار از اجرای طرحها به هیچوجه قابل مقایسه با سود واقعی آنها نخواهد بود. گاهی حتی تاخیر در انجام پروژهها باعث میشود که توجیه اقتصادی یک طرح و برنامه به طور کامل از بین برود. تجربه شرکت گلنکور (در بهره جستن از خروج رقبا از بازار زغال سنگ) هم نشان داد که اجرای برنامهها، زودتر از زمان بهینه هم نباید باشد و در این صورت هم بخشی از سود قابل اکتساب از دست خواهد رفت. شاید نیاز باشد برای شلیک صحیح به قلب اهداف معدنی، اندکی از اصول تیراندازی را پیادهسازی کنید. تمام عواملی را که ممکن است بر اجرای صحیح و به موقع برنامهها اثر بگذارند، شناسایی کنید و براساس آنها اصلاحات مورد نیاز را انجام دهید. حتی گاهی نیاز است با توجه به آنها، اندکی بالاتر از هدف را نشانهگیری کنید تا انحراف از برنامه به زمان نهایی اتمام پروژه ضربهای وارد نکند.
صمت