به گزارش ارانیکو به نقل از اگزیم نیوز، علیرضا حائری، کارشناس اقتصادی و عضو سابق انجمن نساجی در خصوص پیمان مشترک ایران و 5 قدرت جهانی و فضای اقتصادی که بعد از این توافق ایجاد شد، اظهار کرد: رسالت برجام این بود که فضای ایران هراسی را تسهیل بخشد و محیطی نسبتا آرام تر برای انجام فعالیتها نسبت به قبل ایجاد کند. وی در ادامه افزود: به عقیده من دولت در این مسیر توانست به درستی گام برداشته و کار خود را به پایان برساند و این انتظار بی جایی است که فکر کنیم برجام به تنهایی میتواند همه حوزه های مختلف اقتصادی را پوشش داده و باعث رونق این بخشها شود.
به گفته این کارشناس مسایل اقتصادی وقتی تحریمهای چند ساله غرب علیه کشور به پایان رسید و برجام نهایی شد، مسئولیت گروه سیاسی در این جریان تا حدی به پایان رسید. این در حالی بود که انتظار می رفت در پسابرجام، وقتی فضا و بستر آماده شده است و تعاملات بین المللی روند مطلوبی را در پیش گرفته و تحریمهای تجاری تا حدودی سرو سامان بخشیده شده، تیم تجاری و اقتصادی وارد میدان شود تا ارتباط ایران با کشورهای خارجی را تنظیم کند تا بتوانیم در راستای پیشرفت و رشد اقتصادی تعاملات بیشتری را با دیگر کشورها برقرار کنیم. اما متاسفانه با این که یک سال از انعقاد این پیمان میگذرد ما شاهد اقدام اساسی از سوی این دو تیم نبودیم و در نهایت نتوانستیم جهشی را در این زمینه داشته باشیم.
وی در ادامه تصریح کرد: البته ذکر این نکته ضروری است که برخی صنایع همچون صنعت نفت کشور در این فضا توانسته تا حدودی شرایط خود را تثبیت کند و ارتباطات خود را تسهیل بخشد و تا جایی پیش رود که قرارداهایی را منعقد کرده و تا حد زیادی سهم خود را از بازارهای جهانی پس بگیرد.
این اقتصاددان در خصوص عملکرد حوزههای غیر نفتی اظهار کرد: در این جو جدید بخشهای غیر نفتی، صادراتی و غیر معدنی موفق عمل نکردهاند و شاهد این مدعا، آمار صادرات محصولات صنعتی کشور است که با توجه به آمارهای در دسترس، مقدار صادرات در سال گذشته چیزی در حدود 13 میلیارد دلار بوده است.
وی در ادامه گفت: وقتی کالای صنعتی و قابل عرضه در بازارهای بین المللی وجود ندارد (تولید نمیکنیم) چه طور میتوان در امر صادرات موفق عمل کرد؟ عضو جامعه متخصصین نساجی با اشاره به این که مجموع صادرات غیر نفتی ما در سال 93، رقمی در حدود 50 میلیارد دلار بوده است گفت: این رقم را در سال 94 با پیش بینی 20 درصد افزایش نسبت به سال قبل از آن حدود 60 میلیارد دلار گزارش کردند، این در حالی است که نهایتا بر اساس آمارهای موجود، مجموع صادرات غیر نفتی کشور در آن سال، 41 میلیارد دلار شد (یعنی رقمی که از سال 93 هم کمتر است ).
وی در ادامه افزود: طبق محاسبات صورت گرفته این شاخص برای سال 95 با 10 میلیارد دلار افزایش، 50 میلیارد دلار پیش بینی شده است و به بیانی اگر امسال بتوانیم موفق عمل کرده و مقدار صادرات را به این رقم برسانیم، تازه برمی گردیم به سال 93. واقعیت این است که عملا 2 سال است در حال درجا زدن هستیم.
به عقیده وی به وجود آمدن چنین شرایطی نشانگر نقص تیم اقتصادی و صنعتی کشور است که در این فضا نتوانسته واحدهای صنعتی را همگام با تولید صادراتی خود تجهیز کرده و توسعه بخشد. وی در ادامه گفت: به نظر من واحدهای صنعتی و بنگاههای تولیدی و اصلی ما برای بحثهای صادراتی و تولید کالاهای صادراتی طراحی نشده اند؛ وگرنه یک تولید کننده چگونه میتواند بازاریابی را انجام داده و بازار هدف خود را پیدا کند، یک سال هم صادرات کالاها و محصولات خود را به خوبی انجام دهد و در سال بعد ببینیم اثری از صادرات کالاهای تولیدی آن واحد صنعتی در بازار نیست؟
در پاسخ کلی به این سوال میتوان گفت: تغییر در برخی شاخص ها همچون ارز باعث به وجود آمدن چنین اتفاقی میشود و عملا کالاهای تولیدی ما در این امر نقش مهمی را ایفا نمیکنند. وی در ادامه اظهار کرد: بعضا میبینیم که با تغییر برخی شاخصها مثلا ارز روند صادرات تغییر میکند. مثلا با افزایش نرخ ارز، کالا ارزش صادراتی پیدا میکند و در زمانی که ارز تضعیف میشود کالا ارزش صادراتی خود را از دست میدهد که مجموعه این موضوعات بر روند صادراتی کشور اثرگذار است و متأسفانه شاهد تغییرات مداوم در این حوزهها نیز هستیم.