به همین دلیل و در هفته دولت، مناسب دیدم تا در مورد مهمترین مسیله دولت یازدهم ارایه راهکار دهم. راهکاری که می تواند دولت را به موفقیتی بزرگ در اقتصاد برساند و به تمامی اهداف و وعدههای داده شده نزدیک کند.
حال برای دستیابی به این مهم نکاتی را بر میشمارم که به حتم دقت به آنها و ایجاد چارچوبی برای رسیدن به آنها میتواند کمک شایان توجهی را به دولت برای دستیابی به این مهم بکند.
رونق اقتصادی، آن هم به صورت واقعی و نه مقطعی تنها در صورتی رخ میدهد که دولت بتواند جذابیتهای کوچک و بزرگ درسرمایهگذاری برای بازارهای مختلف مالی برای سرمایهگذاران ایجاد کند؛ مهمترین نکته در این امر این است که دولت تنها با ایجاد این جذابیت و بدون آنکه خود سرمایهگذاری را متقبل شود میتواند سرمایههای زیادی را در بخشهای مختلف صنعتی ،عمرانی، کشاورزی و توریسم جذب نماید که این منابع هم شکوفایی اقتصادی را نوید خواهد داد و هم حرکت به سمت یک اقتصاد مقاومتی.
نباید شک کرد که از انباشت پس اندازهای خرد هر یک از آحاد جامعه ما میتوانیم به یک مجموع سرمایه بسیار زیادی دست یابیم که همه آحاد مردم با هر سرمایهای میتوانند در این رونق اقتصادی همراه و همگام با دولت باشند. مهمترین نکته برای ایجاد این رونق آن است که برای جذاب کردن سرمایه گذاریها دولت باید از مجموعه ابزارهایی استفاده نماید تا بتواند در سرمایه گذاریهای مختلف از اصل سرمایه مردم محافظت کند و مردم بدانند که در هر نوع خاصی از سرمایه گذاریها اصل سرمایهشان از دست نمیرود که بیتردید باید عنوان کرد مهم ترین اصل در جذاب کردن بازارهای مالی در ارتباط با جذب سرمایه گذاری ها و تشویق سرمایه گذاران باید صورت بگیرد، همین ایجاد امنیت است که خود بحثی طویل و بلند است.
البته نباید بی توجه از کنار این نکته گذشت که بخشی از این ایجاد امنیت مستقیم به خود دولت بر میگردد چرا که در مواردی وجود قوانین دست و پا گیر و عدم تشویقها و معافیتهای مالیاتی سرمایهگذاران را از سرمایهگذاری دور و دلسرد میکند که در این قسم دولت به راحتی میتواند این قوانین دست و پاگیر را از جلوی راه سرمایه گذارن داخلی بردارد تا بدون تردید در وجود امنیت به راحتی برای پیشرفت سرزمینشان سرمایه گذاری کنند.
نباید از قلم انداخت و نادید گرفت یکی از اصلهای پر اهمیت ایجاد جذابیت در سرمایه گذاری این است که سرمایهگذاران در محلی سرمایهگذاری میکنند که نسبت به تورم و نرخهای رایج، سود بیشتری را بتوانند کسب کنند پس دولت باید در امتداد ایجاد این جذابیت بتواند سرمایه گذاریها را دسته بندی کند و ابتدا به حرکت، مواردی را به آنان معرفی کند که سود بهتر در بازده کوتاهتری را به سرمایه گذاران میرساند؛ برای مثال سرمایه گذاری در توریسم و گردشگری ازجمله مواردی است که دولت بسیار سریعتر میتواند آحاد مردم را ترغیب به سرمایه گذاری در این قسم نماید چرا که هم بازدهی مناسبی را به همراه دارد و هم زمان کوتاه تری را به خود اختصاص میدهد.
البته در این بین کشاورزی بویژه در قسمت گلخانهایها که از تعدد موارد برخوردار است و بسیاری از تولیدات گلخانهای نیاز روزمره مردم را تشکیل میدهند هم می تواند برای مردم جذاب و سودمند باشد. البته این گفته دلیلی بر آن نیست که اقلام دیگر سرمایه گذاری سودمند نیستند بلکه تنها از نگاه عامه و سود رسانی کوتاه مدت عرض شد. اما نباید فراموش کنیم که دولت میتواند در مباحث سرمایهگذاری در بخش صنعت و تولید هم رغبت سرمایه گذاران را به آن سمت سوق دهد با انجام انسجام در برنامهها که به نظر نگارنده باید سه بخش را تصور کرد؛ کوچکترین بخش آن به بازارسهام اختصاص مییابد که همه مردم جامعه با کمترین سرمایه و پس انداز هم میتوانند در تولید ملی و شکوفایی اقتصادی سهمیم شوند چراکه با خرید سهام یک کارخانه بزرگ به هر میزان سهامدار آن واحد تولیدی صنعتی میشوند.
بخش دیگر هم سرمایه گذاری در واحدهای تولیدی کوچک و زودبازده که سرمایه گذاران خاص خود را میطلبد که البته این نوع سرمایه گذاری هم سودمند و زود بازده است و سوم سرمایه گذاری صنعتی و در اشل بزرگ است که یک مولفه طولانی است. همه اینها مثالها عامیانه بیان شده تا همه در هر جایگاهی از ارکان مدیریتی دولت هستند بدانند که این ایجاد رونق در اقتصاد کار دشواری نیست تنها نیاز به برنامهریزی و همتی بلند دارد که بی شک دولت یازدهم این عزم را برای رسیدن به اهداف در برنامههای خود دارد. و باید عامدانه بگویم تنها این ایجاد جذابیت است که میتواند ما را از این مدار سرسخت رکود به سمت رونق و شکوفایی اقتصادی رهنمون سازد.
خبرآنلاین