سناریوی سوم همان فریز تولید است با این تفاوت که ایران، لیبی و نیجریه از این طرح مستثنی میشوند. سناریوی آخر هرچند احتمال کمی دارد، اما بحث کاهش تولید نفت از سوی این کشورها را مطرح میکند.
تولیدکنندگان بزرگ نفت حدود دو هفته دیگر با یکدیگر در الجزایر دیدار خواهند کرد و قرار است درخصوص همکاری در بازار نفت در راستای رشد قیمتها مذاکره کنند. بیش از یک ماه از انتشار خبر برگزاری این نشست میگذرد، با این حال گمانهزنیها درخصوص نتیجه این نشست از سوی کارشناسان و ناظران بازار نفت ادامه دارد. بررسیها نشان میدهد در مجموع چهار سناریو درخصوص نتیجه نشست دوحه وجود دارد. سناریوی اول شکست نشست الجزایر و بینتیجه بودن آن است. درواقع بسیاری از کارشناسان با اشاره به بینتیجه بودن نشست دوحه که حدود 6 ماه پیش برگزار شد، بر این باورند که این نشست نیز نتیجهای برای بازار نفت به دنبال نخواهد داشت. سناریوی دوم توافق بر سر طرح فریز است. یعنی همه کشورهای شرکتکننده توافق میکنند که سطح تولید خود را ثابت نگه دارند، این سناریو میتواند توازن در بازار را به دنبال داشته باشد. اما سناریوی سوم نیز به توافق بر سر طرح فریز تولید اشاره دارد. با این تفاوت که ایران، لیبی و نیجریه که بهطور ناخواسته در حال حاضر پایینتر از توان خود نفت تولید میکنند از این طرح مستثنا شوند، اما کارشناسان چنین توافقی را ناکارآمد و بیاثر در روند بازار نفت میدانند. چهارمین و آخرین سناریو که نامحتملترین آن است به توافق بر سر کاهش سطح تولید اشاره دارد، توافقی که میتواند بازار نفت را متحول کند.
تکرار خاطره شکست
بسیاری از کشورهای تولیدکننده جهان که گفته میشد بیش از 70 درصد عرضه جهانی نفت را بر عهده دارند، آوریل سال جاری مصادف با اردیبهشت، در دوحه پایتخت قطر گرد هم آمدند و بر سر توقف رشد تولید مذاکره کردند. بر اساس مذاکراتی که پیش از این نشست انجام شده بود، قرار بود این کشورها توافق کنند که میزان تولید خود را در سطح ماه ژانویه نگه دارند. با این حال ایران که تازه از تحریمهای ظالمانه غرب رها شده بود و قصد رشد تولید و بازگشت به سطح قبل از تحریمها را داشت در نشست دوحه شرکت نکرد. این موضوع بهانهای شد که عربستان نیز با هرگونه توافقی مخالفت کند و نتیجه «هیچ» نصیب نشست دوحه شود.
حال بسیاری از ناظران بر این باورند که نشست الجزایر نیز نتیجهای برای بازار نفت نخواهد داشت و آن را محتملترین سناریو پیشروی نشست دوحه میدانند. در این بین اظهارات متناقض مسوولان نفتی عربستان نیز این گمانه را تقویت کرده است. هفته گذشته رئیسجمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین با محمد بن سلمان، جانشین قدرتطلب ولیعهد عربستان در حاشیه اجلاس گروه 20 در پکن دیدار کرد و حتی تفاهمنامهای بر سر همکاری در بازار نفت بین وزرای انرژی دوکشور امضا شد. با این حال بعد از امضای تفاهمنامه، خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان اعلام کرد که این توافق لزوما بر سر فریز نفتی و نشست الجزایر نیست و ممکن است در حال حاضر هیچ نیازی به همکاری بیشتر در بازار نفت نباشد، چراکه بازار در مسیر مناسب خود در حال حرکت است!
در نظرسنجی که این ماه والاستریت ژورنال از 12 بانک بزرگ سرمایهگذار در نفت انجام داده نیز بر بینتیجه بودن این نشست تاکید شده است. در واقع این بانکها که قیمت نفت را پیشبینی میکنند، نسبت به نظرسنجی ماه قبل تغییری در پیشبینی خود اعمال نکردهاند. چراکه بر این باورند در الجزایر اتفاق قابل توجهی در انتظار بازار نفت نیست و مازاد عرضه در بازار نفت ادامه خواهد داشت. آنها اختلاف بین اعضای اوپک را مهمترین مانع بر سر رسیدن به اجماع در نشست الجزایر میدانند. بهطور میانگین این 12 بانک قیمت 57 دلاری را برای بهای نفت برنت در سال آینده برآورد کردند که نسبت به پیشبینی قبلی آنها یک دلار کمتر است. در واقع آنها پیشبینی کردند که قیمت نفت تا پایان سال زیر 50 دلار باقی بماند و سال بعد نیز زیر 60 دلار معامله شود. این در حالی است که تابستان گذشته، بسیاری از بانکها پیشبینی میکردند قیمت نفت در سال جاری به بیش از 70 دلار در هر بشکه افزایش یابد.
حمزه خان، رئیس استراتژیک بازارهای کالایی بانک ING که بین 12بانک یاد شده، کمترین برآورد قیمتی را برای نفت داشت، میگوید: قیمت نفت توان رسیدن به 50 دلار را ندارد و قیمتها در ماههای باقیمانده تا پایان سال و حتی سال آینده به نوسان در حدود 40 دلار ادامه خواهد داد. حمزه خان درخصوص نشست الجزایر بر این باور است که هر بار قبل از نشست کشورهای عضو اوپک اعلام میکنند که توقف رشد تولید بسیار برای بازار مناسب است، اما نهایتا وزرای نفت این کشورها دست خالی از نشست خارج میشوند. وی میافزاید: این کاملا مشخص است که کشورهای عضو اوپک بر تولید حداکثری تمرکز کردهاند نه افزایش قیمت نفت. اما بهای نفت طی یک ماه اخیر با سیگنال توافق در نشست الجزایر رشد کرده است، بنابراین عدم توافق تنها افت قیمتها و بازگشت به مسیری که در ماه جولای دنبال میکرد را در پی خواهد داشت. کارشناسان بر این باورند که عدم توافق در این نشست مهر تاییدی است بر وجود اختلاف در بدنه اوپک و بیاثر بودن این سازمان.
توافق بر سر فریز تولید
در حاشیه اجلاس گروه 20 و بعد از امضای تفاهمنامه بین کشورهای عربستان و روسیه، هرچند که الفالح موجی از ناامیدی را به بازار نفت صادر کرد، اما نواک اعلام کرد که در شرایط کنونی بهترین راهکار برای بازار نفت توقف رشد تولید است. الکساندر نواک گفت: کشورش آماده است تا عرضه خود را در نیمه دوم سال جاری میلادی ثابت نگه دارد. اگر کشورهای عضو اوپک به این توافق برسند که تولید خود را در سطح ماه جولای نگه دارند، به این معنا است که سقف تولید روزانه اوپک را حدود 33/4 میلیون بشکه تعیین کنند. این میزان تقریبا با برآورد آژانس بینالمللی انرژی از میزان تقاضا برای نفت کشورهای عضو اوپک در سه ماه سوم سال جاری، برابر است. در واقع تعادل به بازار نفت بازخواهد گشت.
ناظران بر این باورند که خواست ایران برای رسیدن به سطح تولید قبل از تحریمها(بین 4 تا 4/2 میلیون بشکه در روز) مانند نشست دوحه هرگونه توافقی را از دسترس خارج میکند. چراکه در نبود ایران در این توافق، بعید است دیگر کشورها داوطلبانه برای محدود کردن سطح تولید خود اقدام کنند. هفته گذشته ایران اعلام کرد تا رسیدن به سهمیه قبل از تحریمها در هیچ طرحی مشارکت نخواهد کرد. بر این اساس جی.پی.مورگان هفته گذشته احتمال توافق بر سر توقف رشد تولید در نشست الجزایر را از 35درصد به 10 درصد رساند.
فریز تولید در نبود ایران، لیبی و نیجریه
تحقیقات مرکز مشاورهای و تحقیقاتی Capital Economics بزرگترین مانع بر سر رسیدن به یک توافق در این نشست وضعیت تولید ایران، لیبی و نیجریه میداند. ایران که به دلیل تحریمها در چند سال اخیر با کاهش مواجه شده، حال به دنبال افزایش تولید و بازگشت به سطح قبل از تحریمها است. لیبی نیز چند سالی است که به دلیل مشکلات داخلی با افت تولید شدیدی مواجه شده و در پی آن است با رفع مشکلات خود در اولین فرصت تولید نفتش را افزایش دهد. نیجریه نیز در چند ماه اخیر به دلیل حمله شورشیان به تاسیسات نفتیاش با افت تولید مواجه شده و طبیعتا با رفع مشکلات تولید خود را افزایش خواهد داد.
بر این اساس سناریوی دیگری پیش روی نشست الجزایر قرار میگیرد، یعنی توافق بر سر فریز تولید در نبود کشورهایی است که در حال حاضر زیر ظرفیت تولید خود نفت استخراج میکنند. تا کنون برخی از کشورها نیز موافقت خود را با چنین سناریویی اعلام کردهاند. پوتین در حاشیه اجلاس گروه 20 دفاع تمام قدی از خواست ایران برای بازگشت به سطح قبل از تحریمها کرد. وی گفت: کشورهای تولیدکننده نفت در حال حاضر به این دید رسیدهاند که این حق ایران است که تولید نفت خود را افزایش دهد. روز جمعه نیز وزیر انرژی و معادن الجزایر که به تازگی سفری به ایران داشت از مواضع کشورمان و دیگر کشورهایی که کمتر از توان خود نفت تولید میکنند، حمایت کرد. به گفته نورالدین بوطرفه، تولیدکنندگان نفت عضو و غیرعضو اوپک میتوانند در گفتوگوهای مربوط به تثبیت بازار، حق کشورهایی همچون ایران، نیجریه و لیبی را برای افزایش تولید به رسمیت بشناسند.
با این حال کارشناسان بر این باورند که چنین توافقی، نمیتواند به بازار نفت کمک کند. به گزارش بلومبرگ، توماس پوگ، کارشناس Capital Economics میگوید چنین توافقی به معنای فریز تولید در سطحی است که دو میلیون بشکه بیشتر از سطح کنونی تولید اوپک به حساب میآید. در واقع ایران مصمم است که تولید خود را به 4 میلیون بشکه در روز برساند، یعنی این کشور میتواند در چند ماه آینده 200 هزار بشکه نفت به عرضه کنونی جهان بیفزاید. لیبی که در حال حاضر حدود 300 هزار بشکه نفت تولید میکند، به دنبال راهاندازی مجدد بزرگترین پایانه نفتی خود است که ظرفیت صادرات 1/2 میلیون بشکه نفت را دارد. نیجریه نیز که به دلیل تحرکات تروریستی تولید نفتش به حدود 1/44 میلیون بشکه در روز رسیده است، به دنبال توافق با شورشیان و رساندن تولید خود به حدود 2 میلیون بشکه در روز است. علاوه بر این 3 کشور، عراق و ونزوئلا نیز کمتر از میزان ژانویه نفت تولید میکنند، از همین رو ممکن است این کشورها نیز به دنبال این باشند که تولید خود را در سطحی بالاتر از حال حاضر فریز کنند.
بنابراین بر اساس این سناریو، فریز تولید در چنین شرایطی این امکان را به وجود میآورد که تولید نفت اوپک به 36/2 میلیون بشکه در روز برسد. این مقدار تولید حدود 2/7 میلیون بشکه بیشتر از تقاضای نفتی است که آژانس بینالمللی انرژی برای نفت اوپک پیشبینی کرده است. در واقع رسیدن به چنین توافقی در بطن خود مازاد عرضهای در حدود 2/7 میلیون بشکه نفت را دارد که تقریبا برابر با مازاد عرضه نفت در سال 2015 است. در سال 2015 به دلیل این حجم مازاد عرضه، نفت حدود یکسوم از ارزش خود را از دست داد. بر این اساس چنین توافقی اصولا هیچ اقدام مثبتی در راستای کمک به بازار نفت محسوب نمیشود.
کاهش تولید
این سناریو، بهترین سناریو و در عین حال ناممکنترین آن محسوب میشود. در واقع بر اساس این سناریو، اعضای اوپک به اختلافات درون سازمانی خود پایان داده و به نقش سنتی خود بازمیگردند، مانند اتفاقی که بعد از بحران اقتصادی سال 2008 رخ داد. در پی بحران اقتصادی سال 2008، بهای نفت افت شدیدی را تجربه کرد. بهطوریکه در عرض چند ماه از قیمتهای بالای 140 دلار به قیمتهای زیر 40دلار رسید. اما در آن سال بر خلاف دو سال اخیر عربستان سیاست حفظ سهم بازار را دنبال نمیکرد و در عرض یک سال شاهد برگزاری سه نشست بین کشورهای عضو بودیم. در این نشستها کشورهای عضو اوپک تصمیم گرفتند سطح تولید خود را حدود 5 میلیون بشکه کاهش دهند و از حدود 33میلیون بشکه در روز به 28 میلیون بشکه رساند. با این حال با توجه به رویهای که عربستان در دو سال اخیر اتخاذ کرده است، تحقق این سناریو بعید به نظر میرسد. اسپنسر ولش، مدیر بازار نفت و پایین دست IHS Markit در این خصوص به بلومبرگ میگوید: کاملا مشخص است که عربستان مانند سابق حاضر نیست از قیمت نفت حمایت کند. عربستان و متحدانش در حاشیه خلیج فارس بارها طی دو سال گذشته از سوی دیگر کشورهای عضو اوپک برای کاهش تولید تحت فشار قرار گرفتهاند، اما همواره در برابر آن مقاومت کردهاند. با این حال این سناریو اثربخشترین سناریو در بازار نفت محسوب میشود. به گفته توماس پوگ، در صورت چنین توافقی شاهد جهش در قیمت نفت خواهیم بود.
دنیای اقتصاد