1) افرادتان را با استفاده از مثال رهبری کنید
رهبران شرکتها و سازمانها نه فقط با حرف، بلکه با استفاده از عمل و نمونههای واقعی با افرادشان رابطه برقرار میکنند. اگر رهبری از افرادش میخواهد که وقتشناس باشند باید وقتشناس بودن را از خود شروع کند و همه میدانیم یک مدیر وقتشناس بهترین الگو برای کارکنان است و آنها را به وقتشناسی تشویق میکند، حتی اگر این خواسته را بر زبان نیاورد. همه مدیران و رهبران باید به یاد داشته باشند که گوش کارکنان از نصیحت و توصیه پر است و آنها هنگامی یک فرد را بهعنوان رهبر واقعیشان میپذیرند و به فرامین او گردن مینهند که او خود نمونه بارزی از آنچه میگوید و از آنها میخواهد باشد.
2) برای افرادتان ارزش زیادی قائل شوید
بسیاری از مدیران و رهبران سازمانها و تیمهای کاری فکر میکنند حتما باید فاصله بین خود و افرادشان را حفظ کنند و به همین جهت از نزدیک شدن بیش از حد به آنها خودداری میکنند.اگرچه از نظر قواعد مدیریتی این یک استراتژی معقول و پذیرفته است اما افراط و سوء تفاهم در مورد آن موجب میشود شکاف عمیق بین کارکنان و مدیران پدید آید که بر کارآیی و انگیزه کارکنان برای کار کردن تاثیر منفی و مخربی میگذارد. تجربه نشان داده است افراد سازمانی که رهبرش برای کارکنان ارزش زیادی قائل میشود و به آنها صرفنظر از سلسله مراتب کاری و سازمانی و به عنوان یک دوست و همراه مینگرد، با جان و دل کار میکنند و هر چه در توان دارند برای سازمان صرف میکنند. چنین رهبری بر قلبها حکم میراند نه بر افراد.
3) ارتباط موثر و همیشگی فراموش نشود
ارتباط یک فرآیند دوسویه است و به همین دلیل رهبران سازمانها باید همیشه تلاش کنند بیشتر شنونده باشند تا گوینده. یک رهبر موفق و محبوب کسی است که به جای دستور دادنهای پیاپی و امر و نهی کردن به کارکنان به صحبتها و درددلهای آنها گوش دهد و از این طریق نیز برای آنها ارزش قائل شود.
4) جلسات کاری پربازدهی داشته باشید
جمله معروفی وجود دارد که همه ما آن را شنیدهایم، اما در محل کارمان کمتر به آن عمل میکنیم: «وقت طلاست.» مدیر و رهبری که بتواند جلسات کاری را به گردهماییهایی رویایی و مفید برای کارکنان تبدیل کند، بهطور حتم جزو بهترین رهبران دنیا است.
5) محدودیتهای خود را بشناسید
شما هر چقدر مدیر و رهبر بزرگ و موفقی باشید باز هم دارای محدودیتهایی هستید که باید از آنها آگاه باشید و درصدد رفع آنها برآیید. بنابراین اگر یکی از کارکنان شما برخی از محدودیتها و نقاط ضعف شما را نشان داد، نه تنها از دست او خشمگین نشوید، بلکه از او سپاسگزار نیز باشید، چرا که به پیشرفت و بهتر شدن شما کمک کرده است.
6) یک یا چند مشاور برای خود پیدا کنید
بزرگترین و مشهورترین رهبران و مدیران دنیا نیز در بسیاری از موارد به مشاورانی نیاز دارند تا در زمان اتخاذ تصمیمات مهم به آنها مشورتهای لازم را ارائه دهند. شما نیز از این امر مستثنی نیستید و در همه حال به داشتن مشاور یا مشاورانی آگاه و دلسوز نیاز دارید که شما را در هدایت سازمان یا تیم تحت رهبریتان یاری کنند.
7) به عواطف و احساسات درونی کارکنانتان توجه کنید
واقعیت امر آن است که هر مدیر و رهبری با تعدادی انسان و نه روبات سر و کار دارد که برای ایجاد و حفظ رابطهای مطلوب و موثر با آنها چارهای غیر از توجه به علائق و عواطف آنها وجود ندارد و بیتوجهی به این عواطف و احساسات میتواند ضربهای محکم به روابط کاری بین کارکنان و مدیران وارد کند.
البته این به معنای بیش از حد درگیر شدن در زندگی خصوصی کارکنان و از بین بردن حرمتها بین طرفین نیست، بلکه به آن معناست که یک مدیر باید از نظر عاطفی هوشیار و آگاه باشد و به موقع به سیگنالهای ارسالی کارکنان پاسخ گوید. همیشه به یاد داشته باشید که رهبران و مدیران بزرگ علاوهبر مغز قوی و توانمند دارای قلبی مملو از عشق و محبت نسبت به کارکنانشان نیز هستند.
8) از اشتباهات متداول بین مدیران درس بگیرید
هر مدیری ممکن است مرتکب اشتباه شود و این مساله امری طبیعی است اما بسیاری از اشتباهات و خطاهای مدیریتی قابل پیشگیری و اجتناب است، به شرطی که به موقع آنها را شناسایی کنید و جلوی آنها را بگیرید. بنابراین لازم است هر مدیری عملکرد رهبران و مدیران سایر سازمانها و تیمها را تحت نظر داشته باشد و از اشتباهات آنها عبرت بگیرد، قبل از اینکه خودش مرتکب همان اشتباهات بشود.
9) از گذشته درس بگیرید
آموختن از گذشته و اشتباهات رخ داده چه از سوی خود و چه از سوی دیگران، یکی از کلیدهای دستیابی به موفقیت و پیشرفت در رهبری و هدایت سازمانها به شمار میآید. پس به جای حسرت خوردن در مورد گذشته یا بیاعتنایی نسبت به آن بهتر است از آن درس بگیرید و آیندهای بهتر را بسازید.
10) هیچگاه پیشرفتتان را متوقف نکنید
یکی از خصلتهای همه مدیران و رهبران بزرگ دنیا این است که آنها هیچگاه روند پیشرفت و تعالیشان را متوقف نکردند و به دستاوردهای کوچک و بزرگ خود اکتفا نمیکنند بلکه پس از فتح هر قله به فتح قلل مرتفعتر و دستیابی به اهداف بزرگتر اندیشیدند.
دنیای اقتصاد