صنایع کوچک و متوسط دارای مزایا و معایب زیادی نسبت به صنایع بزرگ هستند که از جمله مزایای آنها میتوان به نوآوری، اشتغالآفرینی و انعطافپذیری بیشتر نسبت به صنایع بزرگ اشاره کرد. از طرف دیگر کوچک بودن این بنگاهها و حجم پایین منابع موجب ایجاد محدودیتهایی برای آنها میشود. محدودیتهای مالی، بازاریابی، تولیدی، پژوهش و توسعه و... از آن جمله است. ازاین رو، بسیاری از کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه برای حل مشکلاتاین بخش از صنعت، برنامههای حمایتی خاصی تدوین کردهاند. در یک گزارش پژوهشی با بررسی مهمترین منافع توسعه صنایع کوچک و متوسط که ارتقای رقابتپذیری این صنایع از طریق ارتقای بهره وری، نوآوری و ارزش افزوده است، هفت مرحله برای توسعه این صنایع شناسایی شده است. «بهبود فضای کسب و کار»، «توسعه زیرساخت»، «توسعه بازار»، «توسعه و رسوخ فناوری»، «توسعه منابع انسانی»، «حمایت مالی» و «حمایت شبکهای» مراحل هفتگانه توسعه صنایع کوچک و متوسط است. بستر اقتصادی، سیاسی-قانونی، فنی، فرهنگی-اجتماعی، طبیعی و توان حمایتی دولت، همچنین مزیت نسبی و وضعیت موجود صنعت نیز بر مراحل هفتگانه فوق تاثیرگذارند.
بر اساس پژوهشی که موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی در فصلنامه فرآیند مدیریت و توسعه منتشر کرده مراحل هفتگانه توسعه صنایع کوچک و متوسط تحلیل شده است. صنایع کوچک و متوسط دارای ویژگیهای منحصر به فردی در مراحل توسعه خود هستند.این ویژگیها علاوه براینکه روش مناسب بازاریابی آنها را از روشهای بازاریابی مرسوم در صنایع بزرگ جدا میکند، محدودیتهایی را نیز بر فعالیتهای بازاریابی صنایع کوچک و متوسط اعمال میکند.این محدودیتها و ویژگیهای کلیدی باعث میشوند که ماهیت بازاریابی صنایع کوچک و متوسط ساده، منعطف، غیررسمی، کوتاهمدت، اتفاقی و اغلب واکنشی و منفعل به فعالیت رقبا باشد. بر اساس نتایج مطالعات، صنایع کوچک در دورههای مختلف چرخه عمر خود از رویکردهای مختلفی برای تامین سرمایه مورد نیاز استفاده میکنند. از جمله این منابع میتوان به منابع داخلی بنگاه، استقراض و بدهی و... در مراحل مختلف دوره عمر صنایع کوچک اشاره کرد.
با وجودی که صنایع کوچک برای شروع به کار و فعالیت به سرمایه کمتری در مقایسه با شرکتهای بزرگ نیازمندند، به دلیل حجم کوچک فعالیت، سابقه کم، نداشتن اعتبار کافی، عدم برخورداری از صورتهای مالی حسابرسی شده و عدم شفافیت مالی، عدم دسترسی به وثیقه کافی و بازدهی اندک سرمایهگذاری پروژههای تحت پوشش، با مشکلات زیادی در تامین مالی مواجه هستند. نوآوری در ابزارهای مالی میتواند دسترسی صنایع کوچک به منابع مالی کافی و با هزینه مناسب را تسهیل کند. مدیران و مالکان درون خوشه صنعتی، میتوانند با حضور در وقایع تجاری مرتبط، اطلاعاتی در زمینه تصمیمات و اقدامات بازاریابی جمعآوری کنند. دراین روش، مدیران یا مالکان بنگاههای کوچک و متوسط از شبکهسازی برای کمک به برنامهریزی، اصلاح و اجرای فعالیتهای بازاریابیشان استفاده میکنند، به گونهای که اثربخشی و کارآیی اقدامات بازاریابی افزایش مییابد و عملکرد بنگاه در بازار رقابتی بهبود مییابد. ارزیابیها نشان میدهد که فقرزدایی، ایجاد رفاه عمومی، عدالت اجتماعی، تعادلهای منطقهای و استقلال اقتصادی هدفهای کلی توسعه اقتصادی هستند. برای همین لازم است سیاستهایی وجود داشته باشد تا رسیدن بهاین هدفها ممکن شود. کشورهایی که شرایط مشابه اقتصادی باایران دارند به صنایع کوچک توجه زیادی میکنند.
بهبود فضای کسب و کار
یکی از مراحلی که منجر به توسعه صنایع کوچک میشود، بهبود فضای کسب و کار است. تدوین لایحه قانون خاص حمایت از صنایع کوچک، تدوین سند راهبردی توسعه صنایع کوچک، تسهیل شروع کسب و کار و راهاندازی واحد، اصلاح قانون کار متناسب با ویژگیهای صنایع کوچک، اصلاح قانون مالیات متناسب با ویژگیهای صنایع کوچک، اصلاح قانون عوارض صادرات متناسب با ویژگیهای صنایع کوچک، تجمیع وظایف قانونی، تجمیع سیاستگذاری، نهادسازی و مشارکت بخش خصوصی از جمله اقداماتی است که برای بهبود فضای کسب و کار باید صورت بگیرد.
توسعه زیرساختها
یکی از مراحل هفتگانه توسعه صنایع کوچک توسعه زیرساختها است که ابعاد مختلفی را در برمیگیرد. احداث شهرکها و نواحی صنعتی، ایجاد مراکز خدمات کسب و کار، ایجاد شهرکهای فناوری، ایجاد فن بازارها، احداث شهرکهای مشترک، احداث شهرکهای مشترک مرزی، احداث انبار مشترک، احداث سردخانه، احداث پایانههای مرزی، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی، ایجاد بازارچههای مرزی، ایجاد بنادر خشک، ایجاد آزمایشگاه مرجع، ایجاد مراکز پژوهش و توسعه،ایجاد لجستیک شهرکی، احداث محلهای عرضه مستقیم کالا، احداث نمایشگاههای فصلی، احداث شهرکهای صنفی، احداث کالاشهر و نزدیکتر کردن تولید به توزیع از جمله مواردی است که در توسعه زیرساختها باید مورد توجه قرار گیرد.
توسعه بازار
توسعه صنایع کوچک در کنار توسعه بازار باید مورد توجه متولیان امر قرار گیرد. ارائه خدمات بازاریابی در کلینیکهای صنعتی، ارائه خدمات آموزش بازاریابی، اعزام به نمایشگاههای داخلی و خارجی، اعزام تورهای صنعتی و تجاری داخلی و خارجی، تهیه بانک اطلاعات صادرکنندگان، تهیه بانک اطلاعات واردکنندگان، استقرار شرکتهای مدیریت صادرات در شهرکهای صنعتی، انجام پروژههای پژوهشی در حوزه بازار، مطالعه بازارهای هدف داخلی و خارجی، خدمات مشاورهای مشاوران صنعتی مراکز خدمات کسب و کار، برگزاری نمایشگاه بینالمللی، شرکت در نمایشگاههای بینالمللی، بازدید از نمایشگاههای بینالمللی، اعزام هیات تجاری، پذیرش هیات تجاری، تنظیم برنامه بازاریابی برای رایزنهای اقتصادی از جمله عواملی است که به توسعه بازار کمک میکند. از سوی دیگر، برگزاری کمیسیونهای مشترک اقتصادی، تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه، ایجاد عوارض ترجیحی، برگزاری نشستهای مشترک تجاری، استفاده از تجارب موفق توسعه بازار سایر کشورها، بازدید از تجارب موفق توسعه بازار کسب وکارهای داخلی، افزایش آگاهی نسبت به علم بازاریابی، ترویج منافع توسعه بازار داخلی و خارجی، تغییر ذهنیت از تولیدمحوری به بازارمحوری، برگزاری تور صنعتی انجام پروژههای آزمایشی، برگزاری برنامههای آموزشی، تبیین ضرورت مشتریگرایی، برندینگ و بازارشناسی از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
توسعه فناوری
در حال حاضر یکی از عوامل عقب ماندگی در توسعه صنعتی کشور، عدم استفاده از فناوری روز دنیا است. بر این اساس در جهت توسعه صنایع لازم است که تقویت و تسهیل تبادل فناوری در دستور کار قرار گیرد. حمایت و حفاظت از عرضه فناوری و دانش فنی، تامین نیازهای فناوری، بهرهگیری از فنون تجاریسازی انتقال و انتشار فناوری با تاکید بر فناوری پیشرفته، ایجاد زیرساخت مناسب فعالیتهای پژوهش و توسعه شامل امکانات فیزیکی و خدمات نرمافزاری، حمایت از واحدهای فناور و دانشبنیان، حمایت ازایدههای کارآفرینانه و تجاریسازی نتایج پژوهشها، ایجاد بستر مناسب پژوهش و توسعه و تسهیل فعالیت متخصصان و پژوهشگران از جمله مواردی است که در توسعه فناوری باید مورد توجه قرار گیرند.
توسعه منابع انسانی
تجربه کشورهای موفق در توسعه صنایع کوچک نشان میدهد که در کنار توسعه فناوری، توسعه و آموزش نیروی کار نیز اهمیت دارد. به این منظور آموزش نیروی انسانی صنایع کوچک، آموزش دورههای مهارتی برای شاغلان حین بهرهبرداری از واحد صنعتی، آموزش دورههای مدیریتی برای کارآفرینان و مدیران حین بهره برداری از واحدهای صنعتی، اعزام تورهای صنعتی و تجاری داخلی و خارجی، برگزاری نشستهای بررسی تجارب موفق از جمله مواردی است که باید در این مرحله مورد توجه قرار گیرد.
توسعه منابع مالی
در حال حاضر یکی از دغدغههای فعالان صنعتی عدم تنوع در دسترسی به منابع مالی است. براین اساس استفاده از خدمات صندوق ضمانت صادرات، خدمات صندوق ضمانت صنایع کوچک، معافیتهای مالیاتی در شهرکها و نواحی صنعتی، تسهیل به کارگیری بدهی جایگزین (استقراض)، استفاده از ابزارهای ترکیبی، استفاده از ابزارهای سرمایه از عوامل توسعه منابع مالی است.
توسعه شبکهای
توسعه شبکهای، هفتمین مرحله توسعه صنایع کوچک محسوب میشود.این بخش عواملی شامل شبکه تولید مشترک، شبکه خدمات، شبکه تبلیغات، شبکه آموزش، شبکه تدوین استاندارد، شبکه تولید مشترک، شبکه خرید مواد اولیه، شبکه خرید خدمات کسب و کار، شبکه یادگیری، شبکه پژوهش و شبکه توسعه فناوری و... را در برمی گیرد. در مجموع میتواناین طور نتیجه گرفت که در مرحله اول توسعه صنایع کوچک، ظرفیتسازی قوانین و مقررات مورد بررسی قرار میگیرند.
برخی از قوانین، نحوه اجرای آنها، عدم شفافیت و تفسیرهای متفاوت، همچنین عدم انطباق با ویژگیها و محدودیتهای صنایع کوچک و متوسط از مواردی است که ظرفیت توسعهاین بخش از صنعت را محدود میکند. دراین مرحله با برش قوانین و مقررات و بازنگری آنها ظرفیت قانونی و نهادی برای توسعه صنایع کوچک و متوسط افزایش مییابد. در صورت مدیریت صحیح اقدامات توسعه زیرساختها از طریق افزایش در کارآیی، صرفهجویی در زمان و کاهش در هزینهها میتوانند بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت بگذارند. ازاین رو در مرحله دوم، لازم است که دولت به توسعه زیرساختها روی آورد و از طرف دیگر رشد اقتصادی و توسعه بخش تولیدی و خصوصی نیز میتواند عرضه و تقاضای زیرساخت را تحت تاثیر قرار دهد. در مرحله بعدی، بستههای حمایتی متناسب با محدودیتهای صنایع کوچک و متوسط در توسعه بازار تدوین میشوند تا بتوانند عدم توانایی آنها را در انجام فعالیتهای بازاریابی پوشش دهند.این بستهها عموما بر کاهش هزینهها، فعالیتهای مشترک و افزایش مهارتها تمرکز دارند.
در مرحله بعد به منظور رسوخ فناوری در صنایع کوچک از دو استراتژی اصلی احداث و توسعه شهرکهای فناوری، همچنین راهاندازی فن بازارها در شهرکهای فناوری، فناوریهای مورد نیاز صنایع کشور توسعه داده شده و این فناوریهای نوین از طریق فن بازارها که جایگاهی برای مبادله فناوری فراهم میآورد، در میان صنایع کوچک رسوخ داده میشود. چالشها و مشکلات موجود، محدودیتهای قانونی و محیطی در صنعت کشور و لزوم اثربخشی روشهای انتخاب شده برای تامین مالی در صنایع کوچک از سوی دیگر، باعث شده مساله انتخاب منبع و روش تامین مالی و نیز طراحی چارچوبی برای انجاماین کار یکی از مهمترین مسائل پیش روی بنگاههای کوچک و متوسط باشد، بنابراین لازم است در مرحله بعد، دستهبندیهای متفاوتی از منابع تامین مالی که در دسترس کارآفرینان و صاحبان صنایع کوچک است، شناسایی شود.
بنگاههای صنعتی کوچک و متوسط در اغلب موارد بهصورت انفرادی قادر نیستند فرصتهای بازار را به چنگ آورند، زیرااین کار به تولید زائد و استانداردهای همگن نیاز دارد. چنین بنگاههایی از لحاظ دسترسی به صرفههای ناشی از مقیاس در زمینه خرید نهادههای تولید از قبیل تجهیزات، مواد خام، منابع مالی، خدمات مشاورهای و ... با مشکل مواجه میشوند. کوچک بودن مانع بزرگی برای درونی کردن کارکردهایی از قبیل آموزش، بازارسنجی، پشتیبانی فنی و نوآوری فنی است. حال آنکه همهاین موارد شالوده پویایی بنگاهها به شمار میرود. یکی از الگوهای مهم برای فائق آمدن براین مشکلات شبکهسازی و توسعه شبکهها است. از طریق شبکهسازی تک تک بنگاهها میتوانند مسائل مربوط به اندازه خود را رفع و جایگاه خود را در عرصه رقابت تقویت کنند.
دنیای اقتصاد