در حالی که برخی، دلنگران سطوح جدید قیمتی هستند و آن را نشانه خوبی نمیدانند، اما کارشناسان معتقدند سطح جدید میتواند فرصتهایی چون «افزایش قدرت رقابتپذیری کالاهای داخلی»، «تقویت صادرات کشور»، «خروج از رکود تقاضا» و «تقویت شرکتهای بورسی» برای اقتصاد ایران به ارمغان آورد. البته باید گوش به زنگ این واقعیت بود که بهرهگیری از تحولات تازه، نیازمند مدیریت انتظارات بازار، کاهش دامنه نوسانها و کنار زدن ترس خودساخته است. با رعایت این مسائل، واقعیتر شدن قیمت دلار، یار اقتصاد پسابرجام خواهد بود و با شکست این تابوی ارزی، میتوان زمینهساز رونق بازار بود. پیششرط تحقق چنین هدفی خروج از انفعال در سیاستگذاری و ورود فعالانه به بخش مدیریت انتظارات و اقناع افکار عمومی است. زیرا گرچه تا قبل از برجام تثبیت نرخ ارز اقدامی قابل دفاع به نظر میرسید، اما پس از اجرای برجام و لغو نسبی تحریمها، اصرار بر تثبیت نرخ ارز، موجب تعویق تقاضا، کاهش قدرت رقابتپذیری و تضعیف بنیه صادراتی میشود.
در اولین روز زمستان، دلار مرز 4هزار تومانی را شکست تا از سقف 4 ساله عبور کند. روز چهارشنبه، شاخص بازار ارز با رشد 45 تومانی به قیمت 4 هزار و 10 تومان رسید. پیش از این تنها در زمستان 91، این ارز مرز یاد شده را تجربه کرده بود. فعالان بازار ارز دیدگاههای متفاوتی نسبت به رشد قیمت داشتند، ولی اکثر آنها، افزایش نرخ حواله درهم و کاهش حجم ارز موجود در بازار داخلی را از مهمترین عوامل اثرگذار افزایشی عنوان کردند. درحالیکه دلار 4 هزار تومانی به باور برخی افراد عادی به علامتی از یک ناقوس نگرانکننده تبدیل شده است، اظهارات کارشناسان نشان میدهد که دلار 4 هزار تومانی فرصتهای مناسبی را در اختیار اقتصاد کشور قرار میدهد. افزایش قدرت رقابتپذیری کالاهای داخلی، تقویت صادرات کشور، کمک به خروج از رکود با تحریک تقاضا و تقویت شرکتهای بورسی 4 فرصت مناسبی هستند که تحتتاثیر تطبیق قیمت دلار با واقعیتهای بیرونی میتوانند ایجاد شوند. البته باید این نکته را در نظر گرفت که شرایط برای استفاده از این فرصتها تنها در صورتی فراهم میشود که در درجه اول انتظارات بازار مدیریت و دامنه نوسانها کاهش یابد.
توضیح منطقی برای مخاطبان و کنار زدن ترسی خودساخته از دیگر موضوعاتی است که باید مد نظر قرار گیرد تا بتوان از واقعیتر شدن قیمت دلار بهره برد. در واقع، اگر چه تثبیت نرخ ارز تا قبل از برجام اقدام قابل دفاعی بود، اما پس از برجام و با لغو تحریمها، اصرار بر تثبیت نرخ ارز، میتواند تبعات نامناسبی در اقتصاد ما داشته باشد. از نظر کارشناسان در شرایط تورمی که قیمت همه کالاها، متناسب با نرخ تورم در حال افزایش است جلوگیری از افزایش این نرخها به مفهوم جهشهای نوبتی و قریبالوقوع در بازارهای ارز، طلا، مسکن و بورس است که فرصت ذیقیمتی برای سو استفادهکنندگان اقتصاد ایران فراهم میکند تا در هر کدام از این جهشها ثروت خود را مضاعف کنند؛ بنابراین سیاستگذار برای جلوگیری از اقدام رانتجویانه باید شرایطی را برای تعدیل نرخ ارز فراهم آورد. بهعنوان مثال، پس از توافق ژنو، اگر صحبتهای رئیسکل بانک مرکزی در جهت کنترل نرخ ارز نبود، شرایط را برای تعدیل نرخ ارز با مشکل روبهرو میکرد. اگرچه یک فرصت زمانی برای تعدیل نرخ ارز از دست رفته است، اما اگر ملاحظات سیاسی در جهت درستی اصلاح شود و بتوان از فرصت موجود بهرهبرداری شود، میتوان از مزیتهای این اتفاق بیشتر بهرهمند شد اما اگر ادامه روند قبلی مبنیبر روبهرو نشدن با واقعیتهای بازار شکل گیرد، میتواند اقتصاد ایران را از مزیتهای این سیاست غافل کند.
کنار زدن تابوهای خودساخته
به گفته کارشناسان، دلار 4 هزار تومانی با توجه به انباشت تورمی که از گذشته وجود دارد، امکان رقابت کالاهای داخلی را برای کشور بهوجود میآورد. قدرت رقابتپذیری کالاهای داخلی زمینه افزایش صادرات را ایجاد خواهد کرد که در نهایت منجر به افزایش ارزآوری خواهد شد. از سوی دیگر، تقویت صادرات زمینهساز تقویت بورس میشود؛ چراکه نیمی از صنایع بورسی از شرکتهای صادراتی هستند، بنابراین درآمد بهتر این شرکتها به وضعیت بورس نیز کمک میکند. در شرایطی که نشانههای رکود و عقبنشینی تقاضا در بازارهای داخلی مشاهده میشود؛ درصورتیکه قیمت دلار در سطح 4 هزار تومان با دامنه نوسانات مدیریت شده باقی بماند، میتواند منجر به تحریک تقاضا و خروج از رکود شود. به گفته شماری از کارشناسان، تحریک تقاضای هدفمند میتواند تقاضای به تعویق افتاده را وارد بازار کند. البته کارشناسان اعتقاد دارند استفاده از مزایای دلار 4 هزار تومانی در شرایطی ممکن میشود که سیاستگذار ارزی انتظارات بازار را مدیریت کند و مانع از شکلگیری تقاضای سفتهبازانه شود.
در این شرایط، اگر تابوی خودساخته دلار 4 هزار تومانی شکسته شود، افزایش قیمت این ارز با توجه به واقعیتهای بیرونی میتواند پیام خوشایندی داشته باشد به جای آنکه ناقوس نگرانکنندهای شود. البته عدهای از کارشناسان این انتقاد و نگرانی را مطرح کردهاند که تورم از محل افزایش دلار میتواند بالاتر رود، با این حال، بررسیهای پژوهشی نشان میدهد افزایش نرخ ارز به تنهایی قدرت تورمی بالایی ندارد؛ بررسیهای سه پژوهش در حوزه ارزی نشان میدهد که اثرات تورمی رشد نرخ ارز در اقتصاد ایران با بزرگنمایی همراه بوده است. مطابق این بررسیها، افزایش 10 درصدی نرخ ارز در کوتاهمدت 1/2 واحد درصد تورم را افزایش میدهد و این اثر در بلندمدت نیز حدود 3 تا 4 واحد درصد خواهد بود. همچنین براساس یافتههای این پژوهش، افزایش نرخ ارز اثر مثبت بر عرضه بنگاههای تولیدی داشته و با رشد متعادل این شاخص، بنگاهها با افزایش تولید و صادرات مواجه شدهاند. در این شرایط، در صورتیکه سیاستگذار بتواند انتظارات تورمی و دامنه نوسانات را مدیریت کند، میتوان از فرصتهای ایجاد شده ناشی از واقعیتر شدن قیمت دلار با کمترین آسیب به شاخصهای اقتصادی استفاده کرد.
روز صعود
اولین روز زمستان 95، یکی از پرنوسانترین روزهای دلار بود که به دلیل عبور آن از مرز 4 هزار تومانی در حافظه بازار ماندگار خواهد شد. در شروع این روز، معاملات چندانی در بازار انجام نمیشد و احتیاط در عمل و رفتار معاملهگران به چشم میآمد. درحالیکه عدهای از معاملهگران اعتقاد داشتند، بهتر است طمع نکنند و در انتظار قیمتهای بالاتر نباشند، دلار معاملات خود را با قیمت 3 هزار و 985 تومان آغاز کرد که افزایشی 20 تومانی نسبت به قیمت بسته شده روز سهشنبه داشت. پس از هضم رشد ابتدای روز، قیمت دلار به سرعت راه افزایشی را طی کرد و در کمتر از نیم ساعت به قیمت 3 هزار و 995 تومان رسید و حدود ساعت 12 بود که مرز 4 هزار تومانی را لمس کرد. پس از لمس مرز روانی یاد شده، فضای بازار کمی آرام شد. در این مقطع زمانی، احتیاط، هراس و سردرگمی شاه بیت رفتارها و احساسات معاملهگران بود. بازار به یک سکوت نسبی خو کرده بود و کمتر معاملهگری جسارت خرید داشت. در چنین فضایی، قیمت تا انتهای محدوده 3 هزار و 980 تومان پایین آمد و قیمت 3 هزار و 988 تومان برای تسویه معاملات ارزی تعیین شد. با این حال، در فضایی که کمتر کسی انتظار داشت، دلار در اولین روز زمستان بار دیگر وارد کانال 4 هزار تومان شود، از حدود ساعت 2 بعدازظهر خریدهای ارزی بالا رفت تا اتفاقی که انتظار آن کمتر میرفت، رخ دهد. در نهایت حدود ساعت 4 بعدازظهر، دلار روی عدد 4 هزار و 10 تومان ایستاد که نشاندهنده افزایش 45 تومانی بود. این در شرایطی بود که بر تابلوی صرافیها ارقام بالاتری نیز ثبت شده بود.
چرایی عبور دلار؟
برخی فعالان بازار تصور میکنند نوسان دلار ناشی از چگونگی اعلام قیمت این ارز از سوی بازیگران بازارساز بوده است. به گفته یکی از این فعالان، بازارساز در برخی مقاطع زمانی از همان ابتدای روز شروع به اعلام قیمت و عرضه ارز میکند، ولی روز چهارشنبه چنین اتفاقی رخ نداد و این موضوع بیشتر بعد از ساعت 12 صورت گرفت. این موضوع در شرایطی که بازار تبوتاب افزایش داشت، انتظارات معاملهگران را کمی تحتتاثیر قرار داد. به گفته شمار دیگری از حاضران در بازار، کاهش عرضه ارز بازیگران بازارساز دیگر عاملی بوده است که در افزایش قیمت نقش داشت. کاهش عرضه ارز یکی از دلایلی بود که شماری از صرافیها نیز در مصاحبه با خبرگزاریها از آن بهعنوان یک عامل مهم در افزایش قیمت دلار یاد کردند. با این حال آنچه در بازار مشهود است و از سوی معاملهگران با تجربه بهعنوان علت اصلی رشد دلارعنوان میشود، روند صعودی قیمت حواله درهم است. به گفته فعالان، رشد نرخ حواله درهم و افزایش دامنه نوسان آن یکی از مهمترین عواملی است که به معاملهگران بازار داخلی سیگنال افزایشی میدهد. روز گذشته نرخ حواله درهم از محدوده هزار و 110 تومان عبور کرد و در مقاطعی از روز به محدوده هزار و 120 تومان نزدیک شد. در این روز، قیمت صرافیهای بانکی نیز تا هزار و 112 تومان بالا رفت.
5 نیرو محرکه درهم
با توجه به نقش حواله درهم در نوسانات بازار داخلی، توجه به علل افزایش ارز یاد شده ضروری بهنظر میرسد. براساس بررسیهای میدانی، نزدیکی به تعطیلات کریسمس، تسویههای شرکتهای تجاری، افزایش ارزش شاخص دلار، سفتهبازی فرامرزی و ذیالنفعان افزایش قیمت؛ 5 عاملی بودهاند که موجب بالا رفتن قیمت شدهاند.
1- تعطیلات کریسمس: به گفته فعالان، در آستانه سال جدید میلادی، تقاضا در بازار بهطور سنتی افزایش پیدا میکند و حتی گروهی از افراد برای سفرهای خارجی اقدام به تهیه ارز میکنند. در کنار این، تعدادی از واردکنندگان ترجیح میدهند که پیش از تعطیلات ارز مورد نیاز خود برای مبادلات تجاری را تهیه کنند.
2- تسویههای شرکتهای تجاری: هرقدر به آخر سال میلادی نزدیکتر میشویم، واحدهای اقتصادی و شرکتهای تجاری در کنار کارخانهها برای تسویه حسابهای خود نیاز به تهیه درهم و دلار دارند. بهعنوان مثال، روز سهشنبه این اعتقاد در بازار وجود داشت که تقاضای کارخانهها برای درهم بهمنظور تسویه حسابهای خود بالا رفته بود و این موضوع قیمت این ارز را تحتتاثیر قرار داد. ادامه چنین تقاضاهایی در روز چهارشنبه، منجر به رشد بیشتر قیمت شد.
3- افزایش ارزش شاخص دلار: به گفته فعالان، پس از تقویت دلار و تضعیف سایر ارزها در بازارهای جهانی، قیمتها در بازار داخلی بهطور کامل و هماهنگ با این تغییرات تعدیل نشدند؛ بهعنوان مثال، به گفته فعالان، بهای یورو متناسب با تضعیف آن در بازارهای جهانی پایین نیامد. به این ترتیب، این ناهماهنگی زمینه را برای آربیتراژ ارزی فراهم میکند. در کنار این، با وجود اینکه، نرخ درهم به دلار میخکوب است، برخی فعالان اعتقاد دارند افزایش ارزش دلار بهصورت روانی روی نرخ درهم نیز اثرگذار است و مبادلات این ارز در برابر سایر ارزها را تحتتاثیر قرار میدهد.
4- سفتهبازی فرامرزی: در کنار افزایش بنیادی تقاضا، برخی فعالان اعتقاد دارند که سفتهبازان ارزی درهم فعال شدهاند و سعی میکنند با تحرکات خود و ایجاد جو هیجانی در بازار کسب سود کنند. حتی برخی بازیگران با تجربه بازار باور دارند، چنین سفتهبازی از طریق باندهای نوسانگیری صورت میگیرد که با اقدامات هماهنگ قیمت را تحتتاثیر قرار میدهند.
5- ذیالنفعان افزایش قیمت: برخی از معاملهگران بازار اعتقاد دارند، تشکلهایی که در صادرات غیرنفتی محور و دست بالا را دارند، ممکن است از فرصت ایجاد شده تحتتاثیر نوسانات درهم به نفع خود استفاده کنند. به گفته آنها، در گذشته درهم تقاضای کمتری در بازار داشت، بنابراین فروش آن با سختی بیشتری همراه بود. با این حال، در شرایط فعلی تقاضا برای درهم بالا رفته است، در نتیجه این تشکلها به راحتی و با قیمت بالاتری میتوانند ارز خود را به فروش برسانند. البته این معاملهگران هیچ شاهد بیرونی برای ادعای خود نداشتند، ولی بهنظر میرسد حتی وجود چنین شایعهای در بازار در روند قیمتها اثرگذار بود.
دنیای اقتصاد