اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

قیر (Bitumen)

فروشنده: :  VECTAL OIL

1   تن تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

در مصاحبه شغلی چه سوالاتی از کارفرما بپرسیم؟مدیریت 

در مصاحبه شغلی چه سوالاتی از کارفرما بپرسیم؟

سال ۲۰۱۷ تا اینجا برای من سال خوبی نبوده است. دو هفته قبل از سال نو در یک شغل جدید مشغول به‌کار شدم و هنوز دو ماه نگذشته که دوباره به دنبال کار هستم.

در نوامبر سال گذشته، از یک شرکت استعفا دادم و در همان ماه، دو شرکت با من قرار مصاحبه گذاشتند. از اینکه بخت با من یار بود بسیار خوشحال بودم چون قبلا وقتی به دنبال کار می‌گشتم، ماه‌ها طول می‌کشید تا شرکتی با من تماس بگیرد و قرار مصاحبه بگذارد. اولین پیشنهاد شغلی را پذیرفتم. مدیر آژانس کاریابی، شخصی به نام «فرانک» بود که سال‌ها قبل او را در یک گردهمایی کسب‌وکار دیده بودم.

حالا که مشغول به‌کار شده‌ام، فهمیدم که باید در مصاحبه، چند سوال مهم را مطرح می‌کردم اما فراموش کردم. موضوع هر دو مصاحبه حول محور این سوال بود که «آیا از پس این کار بر می‌آیی؟» کسی از من هیچ نظری نخواست. هیچ‌کس از من نپرسید که انتظارات من چیست و من هم اصراری نکردم. کارفرما در هیچ‌یک از مراحل مصاحبه به من اجازه نداد سوالاتم را مطرح کنم. من نمی‌توانم بیشتر از یک‌سال در این شرکت دوام بیاورم. آنها برای کارمندان خود ذره‌ای احترام قائل نیستند. ‌ای کاش از آنها درباره انتظاراتشان پرسیده بودم. کاش درباره ساعات کاری سوال می‌کردم. ‌ای کاش می‌پرسیدم که نظر آنها درباره مقوله «توازن میان کار و زندگی» چیست. ‌ای کاش به آنها می‌گفتم وقتی یک روز کامل کار می‌کنم، دوست دارم به خانه بروم و دیگر به‌کار فکر نکنم. اما حالا وقتی مشغول آشپزی یا در حال رانندگی‌ام، فکر پروژه‌ها راحتم نمی‌گذارد. ساعت‌ها پشت میز آشپزخانه می‌نشینم و کارهای شرکت را انجام می‌دهم. به نظرم این عادی نیست و این سبک زندگی آسایشم را بر هم زده است. رئیسم «لیندا» و سایر مدیران شرکت عادت دارند در هر ساعتی از شب با من و سایر کارمندان تماس بگیرند، پیام بدهند یا ایمیل بفرستند.

ابتدا سعی می‌کردم از بین ایمیل‌هایی که شب‌ها دریافت می‌کردم، به ایمیل‌های ضروری و مهم بلافاصله پاسخ دهم و سایر ایمیل‌ها را به صبح روز بعد موکول کنم. با اینکه معتقدم موضوعی که خارج از ساعات کاری مطرح می‌شود، اصلا نمی‌تواند مهم باشد. اما چند روز بعد، چند نفر از همکارانم از من پیش مدیر شرکت شکایت کردند و گفتند که من به‌دلیل عدم پاسخگویی به ایمیل‌ها، در کار آنها اختلال ایجاد کرده‌ام. من هر روز ساعت ۹ صبح تک تک ایمیل‌ها را می‌خواندم و پاسخ می‌دادم، اما ظاهرا این برای آنها کافی نبود. به همین دلیل، لیندا از من پرسید: «آیا تو به ایمیل‌هایی که پس از ساعت ۹ شب دریافت می‌کنی، پاسخ نمی‌دهی؟» گفتم: «خیر. من نهایتا تا ساعت ۹ شب ایمیل‌ها را جواب می‌دهم چون وقتی در خانه هستم، ترجیح می‌دهم استراحت کنم.»مدیر و همکاران من به مقوله «توازن میان کار و زندگی» کوچک‌ترین اعتقادی ندارند. به نظر آنها این رفتارها عادی است. آنها شبانه‌روز مشغول کارند.

با فرانک تماس گرفته‌ام که بگویم در این شرکت نخواهم ماند و اگر می‌خواهد از این شرکت حق‌الزحمه دریافت کند، باید بلافاصله فرد دیگری را جایگزین من کند. خیلی تاسف‌بار است چون رئیسم به فرانک گفته که از استخدام من راضی است. امیدوارم وقتی شرکت را ترک کردم، هم او و هم فرانک از این تجربه درس بگیرند. با یک آژانس کاریابی دیگر تماس گرفتم تا یک شغل دیگر پیدا کنم. فرانک اجازه ندارد شغل دیگری را به من پیشنهاد کند، چون به تازگی برای من کار پیدا کرده است.حالا یاد گرفته‌ام که فرهنگ سازمانی را نباید دست کم گرفت. از این پس، قبل از آنکه پیشنهاد شغلی یک شرکت را بپذیرم، درباره فرهنگ آن شرکت تحقیق خواهم کرد. شما چه فکر می‌کنید؟

پاسخ:

دوست عزیز، به تو تبریک می‌گویم. متاسفانه فرانک، زمان و پول زیادی را صرف یافتن یک شغل برای تو کرد، بدون آنکه از خود بپرسد آیا انتظارات طرفین، با یکدیگر مطابقت دارد یا خیر. تو هم از این اتفاق یک درس بزرگ گرفتی. افرادی که از شغل جدید خود ناراضی‌اند، معمولا افسوس می‌خورند که چرا پیش از استخدام این سوالات را از مسوول مصاحبه نپرسیده‌اند:

۱- عملکرد من در این شغل چگونه ارزیابی خواهد شد؟

۲- ساعات کاری معمول برای این جایگاه شغلی چند ساعت است؟

3- انتظارات شما پیرامون موضوعاتی مثل اضافه‌کار، دورکاری، انجام کارها در خانه، کار در ساعات غیرکاری یا تعطیلات چیست؟

۴- نظر شما درباره دورکاری چیست؟ مثلا در شرایط نامساعد آب و هوایی یا در شرایطی که کارمند نمی‌تواند در محل کار حاضر شود.

۵- در ساعات غیرکاری، از من انتظار دارید تا چه حد «در دسترس» باشم؟

6- آیا این شغل ماموریت‌های کاری داخلی و خارجی را نیز شامل می‌شود؟

۷- اولین ارزیابی عملکرد و اولین بررسی حقوق و دستمزد یک کارمند جدید، چه مدت پس از استخدام او صورت می‌گیرد؟

۸- سیاست شما پیرامون مساله مرخصی در مواقع بیماری یا تعطیلات رسمی چیست؟

۹- اگر کارمندی پس از پایان کار، در خانه یا در شرکت اضافه‌کاری کند، آیا می‌تواند فردای آن روز دیرتر در محل کار حاضر شود یا خیر؟

10- نظر شما درباره توازن میان زندگی و کار چیست؟ کارکنان شما در شرایط خاص یا هنگام بروز مشکلات خانوادگی چگونه وظایف خود را به انجام می‌رسانند؟ اگر یکی از کارکنان بنا به دلایل شخصی نیاز به ساعات کاری انعطاف‌پذیر داشته باشد، چگونه به درخواست او پاسخ می‌دهید؟

بسیاری از جویندگان کار از پرسیدن چنین سوالاتی هراس دارند. آنها می‌ترسند پرسیدن سوالاتی درباره زندگی شخصی و حد و مرزهایشان کارفرما را عصبی کند و در نتیجه او تصمیم می‌گیرد فرد دیگری را استخدام کند.مزیت پرسیدن این سوالات همین است. اگر کارفرمایی از استخدام تو صرف‌نظر کند، صرفا به این خاطر که درباره شرایط شغل مربوطه از او سوال کرده‌ای، همان بهتر که برای چنین کارفرمایی کار نکنی. تو به کارفرمایی نیاز داری که نیازهای تو را به عنوان یک انسان بشناسد. از قرار معلوم، کارفرمای فعلی تو شایستگی استعدادهای تو را ندارد. مشکلی نیست. تو بی‌گدار به آب زدی، اما حالا به‌خوبی می‌دانی به دنبال چه هستی.

دنیای اقتصاد

نظرات (0) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
اولین نظر را شما ارسال کنید.
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...