بهطور کلی بیشترین فشار وارده بر پیکره سیستم اقتصادی از پدیده پیری جمعیت، از ناحیه سیستم حقوق بازنشستگی خواهد بود. در کشورهای در حال توسعهای که در حال حاضر نیز سیستم حقوق بازنشستگی آنها با مشکلاتی مواجه است این پدیده ضمن تحمیل بار مالی سنگین بر مخارج دولت، موجب گسترش فقر در بین افراد پیر خواهد شد. اما پیشبینی میشود در کشورهای توسعه یافته با سیستم بازنشستگی کارآ، توان مدیریتی دولت در ارائه حقوق بازنشستگان و جلوگیری از بروز فقر در بین آنها در حدی باشد که بتوانند بر این مشکل فائق آیند.
مساله دیگر در بخش تقاضای سیستم اقتصادی خواهد بود. پژوهشها نشان میدهد در کشورهایی با سطح درآمد متوسط یا پایین تمایل افراد پیر در مصرف کالاها و خدمات به مراتب از سایر گروههای سنی بزرگسال کمتر است، این امر در شرایطی که بخش زیادی از این جوامع پیر شده باشند میتواند به کاهش تقاضای کلی در سیستم اقتصادی و کاهش رشد اقتصادی منجر شود. البته بررسی شده در جوامع پیشرفته با سطح درآمد بالا، تقاضای مصرفی افراد پیرتر نه تنها کمتر نیست، بلکه میانگین آن از افراد بزرگسال بیشتر نیز است. کالبد شکافی این مساله کمی پیچیده است، اما یکی از اساسیترین دلایل قابل ارائه را باید در کیفیت خدمات درمانی جستوجو کرد.
در کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه بهواسطه درآمد پایین و تغذیه نامناسب افراد، مراقبتهای سلامت در حد مناسبی صورت نمیگیرد. بخش زیادی از درآمد افراد پیر در این کشورها بهجای مصرف کالاها و خدمات، صرف انجام خدمات درمانی میشود. در صورت عدم رسیدگی به این مساله و بهبود سیستم درآمدی افراد جامعه، همچنین وضعیت سیستم درمانی در این کشورها، بمب جمعیتی افراد پیر بهطور کلی میتواند بخش درمانی کشور را عقیم کرده و تاثیر منفی قابل ملاحظهای روی سطح تقاضا و رشد اقتصادی بگذارد.
آمارهایی که پیشتر بیان شد همگی حاکی از افزایش نسبت یا نرخ وابستگی در کشورهای دنیا ظرف 35 سال آینده بود. به دیگر مفهوم در آینده جمعیت در حال کار باید توانگری مالی مناسبی جهت پوشش قشر پیر در جامعه داشته باشند. با افزایش هزینهها و مخارج دولت بهمنظور برآوردن حقوق و مزایای بازنشستگان و (حداقل) خدمات درمانی، یکی از راهکارهای اقتصادی اخذ مالیات از قشر درحال کار خواهد بود. اما این طرح از زوایای گوناگون متزلزل و انجام نشدنی بهنظر میرسد. افزایش مالیات، کاهش انگیزه در قشر نیروی کار را موجب خواهد شد که پیامد آن نوسانات بالای دستمزد و روند صعودی آن در بازار کار خواهد بود. بنابراین استفاده از این اهرم موجی از تورم ناشی از بالا رفتن دستمزد نیروی کار را به اقتصاد تزریق خواهد کرد. حال از ابعاد گوناگون وضع اقتصادی را بررسی کنید.
در بخش تقاضا، تقاضای مصرفی کاهش یافته و هزینههای درمانی افزایش یافته است، این پدیده بهنوبه خود منجر به کاهش سطح کلی پسانداز در جامعه و کند شدن جریان انباشت سرمایه خواهد شد؛ بنابراین با کاهش منابع تامین سرمایه، قیمت آن بالا خواهد رفت و هزینه تولید افزایش مییابدبر اساس گزارشی که سازمان ملل متحد از روند پیر شدن جمعیت در جهان ارائه کرده است، در سال 2015 حدود 8/2 درصد جمعیت ایران بالای 60 سال سن داشتهاند، درحالیکه طبق پیشبینی این نهاد معتبر جهانی این نسبت تا سال 2030 به 14/4 درصد خواهد رسید.
نکته قابل توجه این است که تا سال 2050 ترکیب جمعیتی کاملا عوض خواهد شد و نسبت افراد بالای 60 سال در ایران به 31/2 میرسد. از سوی دیگر میانگین سنی ایران که در سال 2015 برابر با 29/5 سال بوده است، در سال 2030 به 38/3 سال خواهد رسید و در سال 2050 نیز به عدد 44/7 سال میرسد. همین امر نشاندهنده این است که در 33 سال آینده ایران از نظر سنی بسیار مسن خواهد بود و اگر به اندازه کافی توسعهیافته نباشد، با مشکلات فراوانی در اقتصاد روبهرو خواهد شد زیرا ایران با داشتن اقتصادی در حال توسعه نمیتواند با پیامدهای پیر شدن جمعیت که در حد و اندازه اقتصادهای توسعه یافته از نظر سهم افراد بالای 60 سال و میانگین سنی جمعیت است، مقابله کند.هزینههای مختلف پیر شدن جمعیت در کنار افزایش هزینه نیروی کار موجب افزایش سطح قیمتهای کلی در جامعه میشود. ترکیب این تورم با تقاضای تضعیف شده، رکود تورمی را بهدنبال خواهد داشت.
دنیای اقتصاد