اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید

قیر (Bitumen)

فروشنده: :  VECTAL OIL

1   تن تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

فنول (Phenol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

سدیم تری پلی فسفات (Sodium Tripolyphosphate)

فروشنده: :  شیمی کارون

1   پاکت 25 کیلویی تماس بگیرید   
سفارش خرید
منشا ناپایداری ورود سرمایه به بازار سهام

آفت «کانال» در بورس تهران

آفت «کانال» در بورس تهران

بورس، شغل دوم، درآمد اول. این عبارتی است که بسیاری از سرمایه‌گذاران در بورس به آن معتقدند. این عبارت که در مواردی می‌تواند صحیح باشد، بسیاری از فعالان پرتعداد اما کم‌تجربه بورس تهران را دچار سوء‌تفاهم کرده است.

نویسنده: هاشم آردم

شاید همین موضوع است که باعث شده عده‌ای از سرمایه‌گذاران به دنبال درآمدی ساده و بدون دردسر از بورس باشند. با وجود چنین انتظاری طبیعی است که فرصت‌طلبان از چنین فضایی کمال استفاده را ببرند و با طعمه کردن کم‌تجربه‌ترها، کسب درآمد کنند. از طرف دیگر نهاد ناظر نیز با تمام امکانات خود، تقریبا منفعلانه، شاهد ماجرا است. کانال‌های تلگرامی، رسانه‌های بدون شناسنامه و در کل گردش اطلاعات تایید نشده در فضای مجازی از طرفی به‌دلیل وجود چنین فضایی به راحتی تصمیمات سرمایه‌گذاران را تحت تاثیر قرار می‌دهد و در گام بعد این فضا تشدید می‌شود.

با وجود چنین فضایی، به سختی می‌توان به توسعه بورس و فرهنگ سرمایه‌گذاری در بازار سهام در میان آحاد مردم امیدوار بود. مثلث مخرب فقدان فرهنگ صحیح سهامداری، سوءاستفاده فرصت‌طلبان و انفعال نهاد ناظر، یکی از عوامل رکود بورس تهران در سال‌های اخیر بوده است. مثلثی که با ایجاد چرخه‌ای معیوب، از توسعه بازار سهام جلوگیری می‌کند به نظر می‌رسد که تنها به دست متولیان بازار قابل اصلاح است. این موضوع نه در زمان کنونی، بلکه از دیرباز بورس تهران را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ اما حالا با توجه به گسترش روزافزون شبکه‌های اجتماعی مجازی و افزایش سریع تعداد کاربران این شبکه‌ها، چنین به نظر می‌رسد که اوضاع از همیشه وخیم‌تر است.

سودای بازدهی در کوتاه‌ترین زمان

صاحبان سرمایه، همواره در تلاش هستند از منابع مالی خود در مولدترین کسب‌و‌کار ممکن به منظور انباشت بیشتر سرمایه استفاده کنند. کسب سود در اقتصاد سرمایه‌داری یک اصل پذیرفته شده عقلی است. صاحبان ایده با فروش افکار خود، صاحبان مهارت با فروش نیروی کار و صاحبان سرمایه با به‌کارگیری منابع مالی خود، می‌کوشند که به‌طور همزمان درآمدهای خود را افزایش و هزینه‌های خود را کاهش دهند تا بیشترین سود اقتصادی را به‌دست آوردند. از این منظر کسب سود در فرهنگ اقتصادی موجود کاملا طبیعی و پذیرفتنی است؛ اما باید به این نکته توجه داشت که بدون صرف هزینه و ایجاد زیرساخت‌های لازم، در هیچ فعالیت اقتصادی نمی‌توان موفق بود. زمان مهم‌ترین‌ هزینه‌ای است که صرف ضمنی آن در هر سرمایه‌گذاری اجتناب‌ناپذیر است. در واقع بدیهی‌ترین هزینه‌ برای هر فعالیت اقتصادی زمان است. سرمایه‌گذاری در بورس نیز از این قاعده مستثنی نیست. فرد سرمایه‌گذار در قدم اول باید برای آموزش‌های لازم به منظور تشخیص درست و غلط در فضای سرمایه‌گذاری بورسی، زمان صرف کند. پس از آن برای انجام تحلیل‌های اولیه زمان بگذارد و در نهایت زمان کافی روی مراقبت از تحلیل‌ها و به‌روزرسانی چشم‌انداز خود صرف کند. در آخرین قدم نیز برای به بار نشستن تصمیمات منتظر بماند و هزینه کمتر ضمنی خواب سرمایه را به جان بخرد.

آنچه در بورس تهران رخ می‌دهد اما، به گونه دیگری است. فعالان کم‌تجربه بازار با مشاهده نوسان‌های مثبت بازار سهام و در سودای کسب سودهای سهل‌الوصول، به هر ریسمان نخ‌نمایی چنگ می‌زنند. درست همین فضاست که باعث رشد قارچ‌گونه شایعات در بازار سهام می‌شود. پیش از توسعه فضای مجازی، فعالان تالارنشین تحت تاثیر معرکه‌های تالاری قرار می‌گرفتند، پس از آن و با تولد اینترنت، شایعات در وبلاگ‌ها و سایت‌های غیر‌رسمی منتشر می‌شد. حال اما، از یک طرف دسترسی به معاملات سهام سهل‌تر شده (با دسترسی برخط به معاملات) و از طرف دیگر با همه‌گیر شدن گوشی‌های هوشمند، دسترسی به مراکز پراکنش شایعات آسان‌تر شده است. رشد سریع فضای مجازی باعث شده است که ناکارآیی و عدم تقارن اطلاعات در بازار سهام بیش از هر زمان دیگری خود را نشان دهد. در این میان فرصت‌طلبان از این فضا حداکثر بهره را می‌برند و با سوءاستفاده از ضعف تحلیلی بخشی از فعالان بازار کسب درآمد می‌کنند.

دروغی به نام مشاوره ارزان، بعضا رایگان

در فضایی که شرح آن رفت، راه برای جولان کسانی که با سطح نازلی از سواد مالی، توانایی سوارشدن بر موج هیجان را دارند باز می‌شود. تازه‌ترین گونه این افراد، از کانال‌های تلگرامی برای سم‌پاشی بازار سهام استفاده می‌کنند. عمر استفاده از این روش حالا به بیش از 2 سال رسیده است و از هر زمان دیگری فراگیرتر شده است. برخی از این کانال‌ها با اخذ وجوهی از کاربران خود، بدون ارائه توضیح کافی به معاملات کاربران جهت می‌دهند، سیگنال می‌فروشند و در اوقات مقتضی به هیچ احدی پاسخگو نیستند. تعداد این کانال‌های تلگرامی از توان شمارش خارج شده است.

سرمایه‌گذاران حقیقی کم‌تجربه نیز هر روز بیش از روز قبل در دام چنین افرادی می‌افتند، بدون آنکه از خود سوال کنند چرا افرادی که ظاهرا تا این حد حرفه‌ای هستند، وقت ارائه خدمات مشاوره‌ای در این قیمت‌های نازل را دارند، اعتبار خود را از کجا به‌دست می‌آورند و به کدام نهاد ناظر پاسخگو هستند؟ اوج رونق سیگنال‌فروشی را می‌توان در سه ماه پایانی سال 1394 دید. چه بسیار بودند کانال‌هایی که در قله تاریخی شاخص صنعت خودرو، سیگنال ورود به صنعت خودرو را صادر می‌کردند. سیگنال‌هایی که با تکیه بر یک توهم به نام تحلیل تکنیکال منجر به رشد روز افزون تقاضا در سهام شرکت‌های خودروساز و بزرگ و بزرگ‌تر شدن حباب این صنعت شد. در نهایت نیز با خروج سیگنال‌فروشان و البته با تجربه‌ترهای بازار، زیان‌های هنگفتی بر سر معامله‌گران خوش‌خیال سهام خودرویی آوار شد. مشابه این تجربیات بارها در سال‌های اخیر تکرار شده است.

اگرچه بورس تهران از نظر شفافیت چالش‌های فراوانی دارد، اما دست‌کم آن‌قدر غیرشفاف نیست که مالباختگان فکر می‌کنند. چنین تجربیاتی در کوتاه‌مدت جیب افرادی را سرشار از پول می‌کند اما در بازه‌های زمانی بلندتر منجر به فرار سرمایه‌ها و ناپایداری ورود سرمایه به بازار سرمایه می‌شود. حتما در اطراف شما هستند کسانی که معتقدند بورس‌بازی چیزی جز کلاه‌برداری نیست. این افراد یا خود قربانی بازی‌های بورسی شده‌اند و یا از افراد مورد اعتماد خود چنین شنیده‌اند. اگرچه سرمایه‌گذاری در بورس، یک سرمایه‌گذاری پرریسک محسوب می‌شود، اما رعایت اصول آن احتمالا منجر به از دست رفتن سرمایه نخواهد شد. فرصت‌طلبان و سیگنال‌فروشان همین اصول را هدف می‌گیرند و با داغ کردن بی‌ضرورت معاملات، باعث از بین رفتن سرمایه افراد می‌شوند.

در این صورت است که فعالان بورس مغبون و دشنام‌گویان از بورس خارج می‌شوند و دیگر حتی برای برداشتن کلاه خود از نزدیکی آن عبور نمی‌کنند. راه از بین رفتن چنین فضایی اصولا فرهنگ‌سازی و گسترش فرهنگ سهامداری و ... است. اما حقیقت این است که اگر نهاد ناظر برای کنترل این فضا چاره‌ای نکند، فرهنگ صحیح سهامداری هرگز در بورس تهران متولد نخواهد شد چرا‌که گردانندگان فضای ابهام‌آلود و غیرشفاف شایعات و البته مشاوره‌های آبکی قادر هستند این فضا را بازتولید کنند و هر روز با ظاهری جدید پای بر گرده سهامداران بگذارند. سازمان بورس و اوراق بهادار در این راستا اگرچه تلاش‌هایی داشته است، اما به‌نظر می‌رسد که سازمان، استراتژی غلطی را برای مقابله با فرصت‌طلبان انتخاب کرده است.

قوانین پارینه سنگی برای عصر ارتباطات

سازمان بورس و اوراق بهادار ایران همواره ید طولایی در عدم درک موقعیت نشان داده است. تلاش برای حفظ شاخص کل در روز افت قیمت در تمام نمادها نشانه‌ای از این موضوع است که مدت‌ها رایج بود و بحث بر سر آن مثنوی هفتاد من شد. تنها استراتژی سازمان برای برخورد با پدیده سیگنال‌فروشی، تهییج کاذب سهامداران و داغ کردن غیرضروری معاملات، برخوردی مشابه فیلترینگ سایت‌ها بوده است. سازمان بارها فرصت‌طلبان را تهدید به تحت پیگرد قرار دادن کرده که حقیقتا تاثیری بر روند رفتار سوءاستفاده‌گر نداشته است. حتی اگر فرض کنیم که سازمان امکان ردیابی و شناسایی این افراد را دارد، با فیلترینگ و بستن سایت‌ها و اخطار به دارندگان کانال‌ها وضعیت اصلاح نخواهد شد.

با توجه به وجود زمینه بروز این رفتارها، فرصت‌طلبان به روش یا روش‌هایی دیگر تخریب فضای سالم معاملات را بازتولید می‌کنند. آنچه در توان سازمان بورس است، اصلاح قوانینی است که موفقیتی در پا به پای زمان پیش‌آمدن نشان نداده‌اند. برای مثال کارگزاران برای کسب مجوز ملزم به داشتن فضایی به‌عنوان تالار اختصاصی سهام هستند. این در حالی است که اغلب معامله‌گران دیگر برای انجام معاملات خود به کارگزاری‌ها مراجعه فیزیکی ندارند. قوانین دست و پاگیر دیگری در زمینه صدور مجوز مشاوره سرمایه‌گذاری وجود دارد که رغبت سرمایه‌گذاران را برای سرمایه‌گذاری در این زمینه و توان آنان را برای رقابت با کانال‌های بدون اسم و رسم تلگرامی کاهش می‌دهد.

راه برون‌رفت از چنین فضایی تسهیل ثبت شرکت و موسسه برای رتبه‌بندی شرکت‌ها، ارائه تحلیل و مشاوره به سرمایه‌گذاران است. طبیعتا اگر ثبت چنین موسساتی به آسان‌ترین حالت ممکن برسد، احتمالا ارائه خدمات مشاوره‌ای نیز می‌تواند ارزان‌تر تمام شود و در نهایت سرمایه‌گذارانی که قصد دارند برای سرمایه‌گذاری در بورس به اندازه کافی وقت صرف نکنند، می‌توانند با مراجعه به شرکت‌های شناسنامه‌دار و صرف هزینه ناچیز تصمیمات کم‌ریسک‌تر و پربازده‌تری بگیرند. در این صورت می‌توان امیدوار بود که روند ورود سرمایه به بورس نیز پایدارتر شود.

دنیای اقتصاد

نظرات (0) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
اولین نظر را شما ارسال کنید.
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...