تداوم افزایش بهای مصنوعات فولادی در بازار مهمترین خبر روزهای اخیر است؛ هرچند که از شتاب رشد قیمتها کاسته شده و حتی برخی از واحدهای تولیدی با کاهش محدود نرخهای پیشنهادی خود تلاش دارند تا خریداران بیشتری را به این بازار جلب کنند. ثبات نسبی متوسط بهای شمش در روزهای اخیر و یک گام به پس و دو گام به پیش این بازار، ضعف واقعی تقاضای شمش و حتی میلگرد، خرید به میزان ضرورت نه به اندازه نیاز، بیم و امید جدی از دورنمای قیمتی، رکوردشکنی مداوم نرخها در بازار آزاد، شنیدههای بسیاری که حکایت از مداخله بدنه تصمیمسازی دولتی در این بازار دارد و بسیاری موارد مشابه را میتوان بخشی از چهره معاملاتی در این بازار به شمار آورد که هر کدام نیاز به بحث و بررسیهایی جدی دارد ولی پیش بینی آینده در این بازار بسیار دشوار شده است.
بهای میلگرد در بازار داخلی برای تحویل از انبار و حتی تحویل از کارخانه؛ مقتدرانه سقف قیمتی 2200 تومانی را شکسته و حتی برای قیمتهایی بالاتر در حال تلاش است. این در حالی است که شمش 2000 تومانی هم چندان دور از ذهن نیست و شنیدهها از پیشنهاد این نرخ در بازار داخلی حکایت دارد؛ رخدادی که هرچند تا تحقق آن فاصله چندانی باقی نمانده ولی تداوم این رشد قیمتی موجب خواهد شد تا جاده رشد بیشتر مصنوعات فولادی بیش از پیش هموار شود. مطلبی که اگرچه در عقبنشینی خریداران واقعی در بازار فولاد محقق شده، ولی باز هم خریدهای واسطهگری و مخصوصا سفتهبازی و انتقال کالا از واحدهای تولیدی به انبار به تداوم رشد قیمتها منجر شده است.
از سوی دیگر، کاهش عرضه شمش و حتی برخی از مصنوعات فولادی مخصوصا میلگرد واقعیتی است که نمیتوان از کنار آن به سادگی عبور کرد؛ اگرچه برخی از آن نسبتا طبیعی و بخشی دیگر از شائبه بازارسازی برخوردار است. با توجه به بالابودن بهای مواد اولیه و نوسان بازار در کنار برخی مشکلات تامین نقدینگی و سرمایه در گردش موردنیاز، کاهش حجم تولید امری طبیعی به نظر میرسد که بسیاری از واحدهای نوردی و حتی برخی از تولیدکنندگان کوچکتر شمش از این رویکرد اجرایی استفاده میکنند و ترجیح میدهند به جای استفاده از نوسان قیمتها، ریسک کمتری را پذیرفته و با کاهش حجم تولید و حتی توقف آن برای زمانی محدودی، خود را درگیر خطرات احتمالی نکنند. این در حالی است که در وضعیت فعلی و البته تداوم رشد قیمتها و رسیدن نرخ به سطوحی بسیار بالا، ممکن است این رویکرد احتمالی با توجیه بیشتری رو به رو شود. این وضعیت هرچند که در شرایط فعلی منطقی به نظر میرسد، ولی باز هم به کاهش حجم عرضه در بازار آزاد منجر خواهد شد.
در برابر این رویکرد اجرایی که در شرایط فعلی منطقی به نظر میرسد باید به برخی شنیدهها و شایعات نیز توجه کرد که البته بررسی اوضاع نشان میدهد که احتمال صحت آن وجود دارد. شنیدهها حکایت از آن دارد که برخی از واحدهای تولیدی و حتی بخشهای تجاری عامدانه از فروش کالاها و محصولات خود ممانعت به عمل میآورند که با کاهش عرضه، زمینه را برای افزایش بیشتر قیمتها فراهم آورده و بازار را به سمت رشد قیمتها سوق میدهند.
این رخداد در صورت صحت میتواند جریان جدیدی را از رشد قیمتی در بازار فولاد آغاز کند که این بار شاید پرده پنجم رشد قیمتی را به نمایش بگذارد. نمایشی که کارگردانان آن این بار با چیره دستی فراوان قیمتها را از سطوحی نزدیک به 1600 تومان به بیش از 2200 تومان افزایش داده و هنوز هم در فکر تداوم رشد قیمتها هستند گویی اشتهای آنها برای کسب سود بیشتر به سمت سیری ناپذیری گام برداشته است. به نظر میرسد مهمترین دلیل این رشد قیمتی را باید در افزایش قیمتهای جهانی جستوجو کرد یعنی بستر نوسان قیمتهای بینالمللی شاید نویسنده سناریوی رشد قیمتی بوده و البته ممکن است همین چارچوب، کارگردانی این بازار را نیز برعهده داشته باشد، اگرچه همه چنین عقیدهای ندارند.
وضعیت بازار فولاد به گونهای به سمت و سوی التهاب و ابهام به پیش رفته که تنها میتوان به شرح رخدادهای آن مشغول بود و البته تحلیل اوضاع پیش رو بسیار دشوار شده است. نگرانی از تداوم رشد قیمتهای جهانی مصنوعات فولادی نیز سیگنالی است غیرقابل انکار که این بار از سمت بازار چین و قیمتهای آتی آغاز شده و میتواند به سایر نقاط جهان نیز سرایت کند. تبعیت بازار داخلی از اوضاع قیمتی در بازار جهانی در کنار گامهای لرزان رشد قیمت دلار مواردی است که آینده این بازار را متاثر خواهد ساخت، هرچند این انتظار وجود دارد که در نهایت تقابل عرضه و تقاضا نرخهای پیش روی این بازار را تعیین کند. حال در شرایطی که تقاضای واقعی در این بازار محدود بوده و اغلب خریداران خرید خود را با چاشنی نگرانی همراه میدانند اما شاهد رشد قیمتها هستیم این معنا را در ذات خود برجسته میسازد که رشد فعلی نرخها از تقابل عرضه و تقاضا کشف نشده و سیگنالهای خارج از بازار همچون قیمتهای جهانی و دقیق تر نرخهای اعلامی بهعنوان نوسان قیمت مصنوعات فولادی در بازارهای بینالمللی هستند که فاز قیمتی بازار را تعیین میکند.
این در حالی است که نوسان در قیمتهای صادراتی مصنوعات فولادی نیز دلیلی برای نوسان قیمتهای پیشنهادی از سوی برخی از تولیدکنندگان بزرگ داخلی عنوان شده که البته نیاز به تحقیق و تفحص بیشتری دارد. در برابر این وضعیت شنیدههای بسیاری از مداخله بدنه تصمیمسازی دولتی در سختگیریهای صادراتی برای تغذیه بازار داخلی شنیده میشود که در صورت تداوم یافتن آن یا حتی گسترش آنها به سایر مواد اولیه و محصولات میانی در بازار فولاد، چهرهای دگرگون شده از وضعیت بازار فولاد را شاهد خواهیم بود اگرچه هنوز نمیتوان در این مورد اظهارنظر قاطعی داشت.
هرچند که هنوز قیمتها در بازار میلگرد در ارقامی بالاتر از 2200 تومان پیشنهاد میشود، ولی تا لحظه تنظیم این گزارش هنوز برخی از واحدهای فروش قیمتهای کمتری را پیشنهاد میکنند که مثلا برای میلگرد نیشابور (فولاد خراسان) برای تحویل از کارخانه نرخهایی نزدیک به 2100 تومان و حتی کمتر نیز به گوش میرسد که از چند وجهی بودن نرخها در بازار فولاد حکایت دارد. اگرچه هم اکنون نمیتوان از کاهش قیمتها به صراحت سخن گفت و حتی رفتار غالب در بازار فولاد حتی عکس این مطلب را نشان میدهد اما گسترش یافتن رقابت منفی در این بازار در هر بخشی میتواند از شکننده شدن این بازار خبر دهد، اما هنوز برای ادعا درخصوص دورنمای بازار به شفاف شدن شواهد بسیاری نیاز داریم که در نهایت به زمان بیشتری نیاز دارد.
معامله روز گذشته فولاد در بورس کالا اما نکته مهمی است که میتواند به شفاف شدن برخی واقعیتهای زیرپوستی در این بازار کمک کند؛ هرچند ذات داد و ستد تنها 660 تن سبد میلگرد 14 تا 28 میلگرد نیشابور ( فولاد خراسان) نمیتواند معرف کل بازار فولاد باشد. در روز گذشته شاهد بودیم که عرضه 660 تن میلگرد با خودنمایی 1980 تن تقاضا رو به رو شد تا در نهایت قیمت 1890 تومان برای عرضه سلف و موعد تحویل 31 مردادماه مورد معامله قرار گیرد. این در حالی است که بهای این کالا برای تحویل از کارخانه در بازار داخلی با احتساب مالیات بر ارزش افزوده 2100 تومان مورد معامله قرار میگیرد. با فرض محاسبه مالیات بر ارزش افزوده و هزینههای معامله در بورس کالا، بهای هر کیلوگرم میلگرد نیشابور 2065 تومان تمام خواهد شد که فاصلهای 35 تومانی با قیمتهای بازار آزاد دارد که نشان میدهد بازار این کالا نسبتا تثبیت شده است و فاصله قیمتی یا حباب خاصی بین نرخهای بورس و بازار وجود ندارد اما این سیگنال به تنهایی نشاندهنده جریان غالب در بازار آزاد نخواهد بود.
رشد بهای میلگرد آتی در بازار چین
معاملات آتی فولاد (میلگرد) چین در پایان هفته میلادی گذشته بیش از ۲ درصد رشد کرد و به بالاترین نرخ خود در چهار سال اخیر رسید که منعکسکننده تقاضای قوی برای مصالح ساختمانی در بزرگترین مصرفکننده جهان است. پس از چند بار رشد قیمتی در بازار فولاد در هفتههای اخیر شاهد هستیم که این بار بازار آتی فولاد در چین با افزایش قیمتهایی محسوس روبهرو بوده که میتواند جریان غالب در بازار جهانی فولاد را تحت تاثیر قرار دهد. به گزارش«پایگاه خبری بورس کالای ایران»، افزایش قیمت فولاد باعث افزایش حاشیه سود در میان کارخانههای چینی شده است و بهطور بالقوه آنها را تشویق به افزایش تولید میکند. قیمت سنگ آهن نیز افزایش یافته است.
هلن لاو، تحلیلگر بازار معتقد است: با افزایش حاشیه سود فولاد، تولیدکنندگان فولاد انگیزه بیشتری برای کاهش تولید محصولات فولادی برای رفع تقاضا خواهند داشت. در این زمینه، ما انتظار داریم هر دو قیمت فولاد و سنگ آهن افزایش یابد. بیشترین قیمت آتی در بورس شانگهای 5/ 2 درصد افزایش یافت و به ۳۸۳۸ یوآن (۵۷۱ دلار) تن رسید که بالاترین سطح از سپتامبر ۲۰۱۳ است.این محصول فولادسازی تاکنون در این هفته تقریبا ۸ درصد رشد کرده که از اواخر ماه ژوئن بزرگترین رشد آن است. هزینههای بالا و منابع تخصیص یافته برای توسعه زیرساختهای چینی موجب افزایش تقاضا برای محصولات فولادی ساختمانی شده است.نگاهی به نوسان قیمتها در سالهای اخیر نشان میدهد اهمیت قیمتهای آتی هر روز برای بازار نقدی و معاملات فیزیکی بازار فولاد افزایش مییابد که تاثیرگذاری بر رشد قیمتها را تقویت میکند. اوج این رخداد را میتوان در نوسان قیمتها در سال 2016 مورد بررسی قرار داد که بازار فولاد و سنگآهن توأمان افزایش نرخهایی بزرگ را تجربه کردند اگرچه پس از آن شاهد عقب نشینی بهای مصنوعات فولادی بودیم.
به نظر میرسد این وضعیت باز هم تکرار شود یعنی با افزایش قیمتها در بازار آتی چین شاهد رشد قیمتهای داخلی و صادراتی از این کشور باشیم که این رخداد به سایر بازارهای مهم فولادی در جهان نیز سرایت خواهد کرد. تداوم رشد بهای سنگآهن در هفتههای اخیر، وجود تقاضا در بازارهای داخلی چین و حتی بازارهای بینالمللی در کنار تزریق منابع بزرگی از نقدینگی به سمت بازارهای آتی سنگآهن و فولاد را میتوان مواردی به شمار آورد که از تداوم رشد قیمت فولاد در بازارهای جهانی حکایت دارد. حتی در صورت رشد بیشتر قیمتهای جهانی نمیتوان از افزایش قیمتها در بازار داخلی تنها به همین یک دلیل صحبت کرد.