"سقوط آزاد قیمت مرغ" ؛ این تیتری بود که دیروز برخی رسانه های ارتزاق کننده از بودجه عمومی بر روی خروجی خود قرار دادند و حتی آن را از طریق پیامک هم اطلاع رسانی کردند: قیمت مرغ با سقوط آزاد به 5850 تومان رسید!
گویی شاهکاری شگرف در عرصه اقتصاد کشور و به مدد مدیریت جهانی آقایان دولتی شکل گرفته است: سقوط آزاد قیمت مرغ!
مردم هم که نه حافظه دارند و نه احترام ! مرغ 4-3 هزار تومانی به طرفه العینی سر به 9 هزار گذاشته و اینک ، به 5850 تومان کاهش(!) یافته است و این فتح الفتوح ، حتماً هم بوق و کرنا می خواهد و لابد کلی هم مدعی برایش پیدا می شود و مسوولانی که تا کنون در قبال گرانی مرغ سکوت کرده بودند ، نطق شان به منت باز می شود که "ما بودیم!"
این که قیمت مرغ از 9 هزار تومان پایین آمده ، حتماً خبر خوبی است و تنها کسانی که دوست ندارند آب خوش از گلوی ملت پایین برود و می خواهند گرانی ها را چماق سیاسی خود بر سر دولت کنند ، از کاهش قیمت ها افسرده می شوند.
از این رو ، ما نیز خوشحالیم که مرغ 9 هزار تومان نیست و کمتر است اما نکته اینجاست که 5850 تومان هم نه تنها ارزان نیست بلکه نسبت به همین یکی دو ماه گذشته ، گران تر هم شده است.
البته مردم صبور و واقعاً مقاوم ایران ، به گرانی ها ،ناچار عادت کرده اند ولی آنچه بدتر از گرانی ها رنج شان می دهد ، ادبیات برخی مسوولان و رسانه هاست که احتمالاً برای مردم ، قوه عاقله ای متصور نیستند و مثلاً در باب همین مرغ ، آن را از 4-3 هزار تومان به 9 هزار افزایش می دهند و سپس 6 هزار تومانش می کنند و در پایان ، اسم این افزایش دو - سه هزار تومانی را کاهش قیمت و سقوط آزاد می گذارند و لابد پیش خود فکر می کنند "کسی هم حواسش نبود که چه شد!"
ما در شرایط تحریم هستیم و البته برخی سوء مدیریت ها و رانت جویی های داخلی هم در شکل گیری وضعیت حاضر مؤثر است ، وضعیتی که باعث شده است رهبر انقلاب ، بحث "اقتصاد مقاومتی" را مطرح کنند.
بی گمان ، یکی از پایه های اقتصاد مقاومتی ، مردم هستند و اگر همراهی مردم نباشد ، کشور با مشکل جدی مواجه خواهد شد. اما دولتمردان و رسانه های وابسته به بودجه بیت المال بدانند راه همراه کردن مردم ، نادیده گرفتن شعور و بی احترامی به آنها و شعار دادن نیست.
باور کنید اگر مسوولان دولتی و برخی رسانه های وابسته به جای این که ادعای کاهش قیمت مرغ داشته باشند و ترانه "همه چی آرومه" را بخوانند ، صادقانه به مردم می گفتند که "ای مردم! به این دلایل قیمت مرغ افزایش می یابد و ما نیز خطاهای خود را می پذیریم و عذر می خواهیم" ، نوسان قیمت اینقدر برای مردمی که قدرت درک شان از عمده مسوولان برتر است ، عذاب آور نبود.
ملت ایران ، ماجرای پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ را هنوز به خاطر دارند. در آن زمان ، نه امام (ره) و نه مسوولان وقت ، به مردم دروغ نگفتند و هرگز ادعا نکردند که "مثلاً بغداد در آستانه سقوط بود و ترحم کردیم و ..." بلکه صادقانه مشکلات کشور را بیان کردند و از جمله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ، اعلام کرد که بودجه مملکت ته کشیده بود و به خط قرمز رسیده بودیم و ... . مردم هم پذیرفتند و همه چیز تمام شد.
در همان قضیه ، امام (ره) - که حرفش برای مردم حجت بود - در اعلامیه پذیرش قطعنامه چنان با تواضع با مردم سخن گفت و از شرمندگی خود در برابر ملت ایران نوشت که کاملاً مشخص شود در برابر ملت ، خود را مسوول می داند ، اما مسوولانی که مدام دم از امام (ره) می زنند و با شنیدن نامش در جمع ، صلوات هم می فرستند و البته در مقایسه با مقام تاریخی امام (ره) در حکم "هیچ" هستند ، حاضر نشدند به خاطر رنجی که بر مردم و مشخصاً بر طبقات محروم جامعه در ماجرای بازار مرغ و سایر گرانی ها تحمیل شد ، یک عذرخواهی خشک و خالی هم بکنند تا لااقل نمایشی از مسوولیت پذیری اجرا کنند.
تنها مسوول مهمی که در سال های اخیر از مردم عذرخواهی کرد ، خاوری - مدیر عامل سابق بانک ملی - بود که در پی رسوایی موسوم به "سه هزار میلیارد" استعفا کرد و پوزش خواست - و کلی هم از این که بالاخره یک مسوول عذرخواهی کرد ذوق زده شدیم - ولی نهایتاً معلوم شد همه ماجرا فیلم است و طرف "تو زرد از آب در آمد" و با پولی که به خاطرش عذر خواهی کرده بود ، راهی کانادا شد!
مخلص کلام این که اگر مسوولان می خواهند مردم در کنارشان باشند ، قبل از این که وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را سر و سامان دهند ، "صداقت" پیشه کنند و "عقل و شعور خود را بیشتر از مردم نپندارند" و در یک کلمه متوجه باشند که " مردم می فهمند و خوب هم می فهمند" و مثلاً در همن قضیه بازار مرغ ، از این که می بینند مرغ 4-3 هزار تومانی را 6-5 هزار تومان می کنند و منت هم می گذارند که ارزان کردیم(!) ، ناراحت می شوند و حق هم دارند زیرا علاوه بر گران شدن مرغ ، مورد بی احترامی هم قرار گرفته اند.
لازمه اقتصاد مقاومتی ، صداقت و احترام گذاشتن به مردم و بیان واقعیت هاست و اگر مسوولان این نکات را رعایت نکنند و صرفاً چون رهبری بر اقتصاد مقاومتی تأکید کرده اند ، آنها هم تکرارش کنند ، مشخص می شود که همان طور که در پیروی از سیره امام (ره) پایشان می لنگد ، در ادعای تبعیت از رهبری هم صداقت ندارند و البته این ها را هم "مردم می فهمند".
عصر ایران