ایران نیز تاکنون گامهایی در راستای رسیدن به این موضوع برداشته است که در این خصوص میتوان به شناسایی 396 خوشه کسب و کار در کشور اشاره کرد؛ روندی که از آن میتوان به وزنکشی توسعه منطقهای یاد کرد. براساس آمار اعلامشده از وزارت صنعت، معدن و تجارت از مجموع 396 خوشه کسب و کار شناساییشده تا پایان سال 95 در مجموع اجرای امکانسنجی برای توسعه 156 خوشه صنعتی در کشور فراهم شده است که از این تعداد آغاز 118 پروژه توسعه خوشهای در دستور کار قرار گرفته و در نهایت از این میزان پرونده توسعه 74 پروژه بسته شده است.
ارزیابیهای صورت گرفته از سوی این وزارتخانه درباره وزنکشی توسعه منطقهای به تفکیک استان بیانگر آن است که استانهای «اصفهان، مازندران، آذربایجان شرقی، تهران، خراسان رضوی و همدان» بهترین عملکرد را در خوشههای صنعتی تاکنون داشتهاند. براساس آمار اعلام شده در مجموع 53 خوشه صنعتی در استان اصفهان شناسایی شده که از این تعداد پرونده 8 خوشه صنعتی بسته شده است. استان مازندران نیز در این مدت موفق به شناسایی 38 خوشه صنعتی شده که از این تعداد امکانسنجی سه پروژه خاتمه یافته است. اما استان آذربایجان شرقی نیز 37 خوشه صنعتی را شناسایی کرده که از این تعداد هفت پروژه تکمیل شدهاند، استانهای تهران و خراسان رضوی نیز 20 خوشه صنعتی را در این مدت شناسایی کردهاند که از این تعداد استان تهران موفق به تکمیل 3 پروژه شده و خراسان رضوی نیز پرونده 16 خوشه صنعتی را نهایی کرده، اما استان همدان نیز 18 پروژه را در راستای توسعه خوشه شناسایی کرده که از این تعداد امکانسنجی توسعه 11 خوشه صنعتی به اتمام رسیده است.
تاثیر خوشهسازی در توسعه
راهکار خوشهسازی و تجمیع آنها در قالب خوشه را میتوان یکی از بهترین راهکارهای ارائه شده برای حل مشکل بنگاهها و توسعه صنایع کوچک و متوسط دانست؛ چرا که با تجمیع این بنگاهها از یکسو امکان استفاده از تجربیات و امکانات بنگاهها در کنار یکدیگر فراهم میشود و از سوی دیگر شرایط برای استفاده از امکانات مشترک و انجام امور بهصورت اشتراکی در میان بنگاهها به وجود میآید.
بنابراین میتوان گفت خوشههای صنعتی در حوزههای مختلف بر عملکرد شرکتها تاثیرگذارند و موجب ایجاد مزیتهای یک بنگاه بزرگ برای بنگاههای کوچک و متوسط و توسعه این صنایع میشوند. بنابراین، با تشکیل خوشه و تجمیع این شرکتها، این بنگاهها میتوانند از مزیتهای بنگاههای کوچک و متوسط بهرهمند شوند و امکان دستیابی به امکانات و مزیتهای بنگاههای بزرگ را به دست آورند. مزیتهای مذکور موجب شد تا در دهههای اخیر توسعه خوشههای کسبوکار نقش بارزی در توسعه منطقهای بسیاری از کشورهای در حال توسعه ایفا کند، چرا که بستر خوشه زمینه شکلگیری کسب وکارهای جدید، افزایش بهرهوری بنگاههای مستقر در خوشه و جذب بنگاههای بیرونی به خوشه را فراهم میآورد.
در ایران نیز، با توجه به اینکه بسیاری از بنگاههای فعال در خوشهها خرد (کمتر از 10 نفر کارکن) و کوچک (کمتر از 50 نفر کارکن) هستند، خوشهها سهم قابل ملاحظهای در توسعه اقتصادی کشور از لحاظ اشتغال، تولید و صادرات ایفا میکنند و آنچه مسلم است با تجمیع این خوشهها در کنار یکدیگر شرایط برای توسعه بنگاههای کوچک و متوسط نیز فراهم خواهد شد. ارزیابیهای صورت گرفته بیانگر آن است که توسعه خوشهای دارای بازدهی بیشتری نسبت به سایر راههای توسعه بنگاههای بخش خصوصی محسوب میشود و به دلیل افزایش همکاری و فعالیتهای مشارکتی در این امر هزینه کمتری را برای بنگاههای کوچک و متوسط به همراه دارد. از دیگر مزایای ایجاد بنگاههای درونخوشهای میتوان به صرفهجوییهای ناشی از مقیاس و تنوع، انتقال دانش و فناوری، افزایش رقابتپذیری و... اشاره کرد.
اما آنچه مسلم است برای اینکه خوشههای کسب و کار بتوانند در کنار یگدیگر قرار گیرند و تشکیل یک خوشه دهند باید از ویژگیهای مشترک برخوردار باشند که در این خصوص میتوان به چهار ویژگی «تمرکز در یک منطقه جغرافیایی، تولید محصول یا خدمت، تکمیل فعالیتهای یکدیگر، برخورداری از چالشها و فرصتهای مشترک» اشاره کرد؛ ویژگیهایی که این امکان را فراهم میکنند تا بنگاههای کوچک و متوسط زنجیروار به یکدیگر متصل شوند.
دنیای اقتصاد