جنگ یمن که عربستان بهمنظور مقابله با نفوذ ایران به راه انداخته تاکنون نتیجهای عکس به همراه داشته است. سیاستهای عربستان در سوریه و عراق نیز که با هدف کاهش نفوذ ایران بهکار گرفته شد، به تثبیت قدرت استراتژیک ایران انجامید. در گزارش چهار دلیل عقبنشینی آلسعود در برابر ایران مورد شناسایی قرار گرفته است.
سیاستهای منطقهای عربستان – از جنگ یمن گرفته تا دشمنی با ایران – شکست خورده است. سیاستهای بخش انرژی سعودیها که با هدف مقابله با ایران طراحی شدهاند رکوردی جدید در کسری بودجه این کشور بهثبت رسانده است. به گزارش «فایننشال تایمز»، سرکوب کردن اختلافات داخلی توسط نیروهای امنیتی، سرهم کردن چشمانداز 2030 (برنامهای آرمانگرایانه برای متحول ساختن اقتصاد نفتی)، در کنار بحرانهای دیگر این کشور، شاهزاده محمدبنسلمان را مجبور به عقبنشینی از اهداف جاهطلبانه خود کرده است. در این میان اما ایران توانست با سیاستهای صبورانه و منطقی، نفوذ خود را در منطقه و حتی در جهان گسترش دهد.
محمدبنسلمان؛ از صعود تا افول
در سال 2015 زمانی که ملک سلمان سکان قدرت را در عربستان بهدست گرفت، بسیاری از تصمیمها و مسوولیتهای کلیدی این کشور به شاهزاده محمدبنسلمان محول شد. در ژوئن امسال نیز پادشاه ملک سلمان در قصر سلطنتی خود از شاهزاده محمد بننایف – پسر عموی محمد بنسلمان – خواست تا به نفع پسرش از سمت ولیعهدی کنار رود. این امر موجب تمرکز هر چه بیشتر قدرت و گسترش نفوذ شاهزاده محمد بنسلمان شد. این روزها نیز زمزمههایی مبنی بر کنار رفتن پادشاه ملک سلمان به نفع سلطنت پسرش به گوش میرسد. البته مخالفان محمدبنسلمان نیز ساکت ننشستهاند. تاکنون تعداد زیادی از افراد دانشگاهی، نویسندگان، روزنامهنگاران و روحانیون مذهبی پرطرفدار – نظیر سلمان العوده که میلیونها دنبالکننده در شبکههای اجتماعی دارد – بهخاطر مخالفت با نابخردیهای شاهزاده عربستانی بازداشت شدهاند.
در خارج از مرزهای عربستان، بهنظر میرسد محمدبنسلمان درحال تعدیل خواستههای افراطی خود است. جنگ یمن یکی از بحرانهای اوست. جنگی که ثروتمندترین کشور منطقه در برابر فقیرترین کشور به منظور مقابله با نفوذ ایران به راه انداخته است و تاکنون نتیجهای عکس برای او به همراه داشته است. بهرغم حمایتهای کشورهای غربی – نظیر انگلیس و آمریکا – از سعودیها، اکنون انصارالله یمن مناطق صنعا و کوهستانهایی را که به مرزهای عربستان منتهی میشود تحت سلطه خود دارد. در اوایل سالجاری محمدبنسلمان در سخنانی نسنجیده اعلام کرد که هدف پادشاهان سعودی کشاندن جنگ به داخل ایران است. اکنون اما شاهزاده عربستانی متوجه ناکارآمدی تصمیمات هیجانی خود شده است. پرسشی که شاید این روزها ذهن محمدبنسلمان را مشغول کرده این است که چرا اساسا جنگ یمن را به راه انداخته، جنگی که جز نزدیکی هرچه بیشتر انصارالله با ایران و هدر رفت منابع مالی برای او چیزی دیگری در پی نداشته است. در این رابطه ولیعهد عربستان بارها به متحدان غربی خود اعلام کرده که بهدنبال راهی برای خروج از باتلاق یمن است.
بهطور مشابه، سیاستهای عربستان در سوریه و عراق نیز که با هدف کاهش نفوذ ایران بهکار گرفته شد، به تثبیت قدرت استراتژیک ایران در این کشورها انجامید. از ابتدای جنگ داخلی سوریه در سال 2011، ریاض میلیاردها دلار به منظور کمک به گروههای مختلف سنی برای سرنگونی دولت قانونی بشار اسد هزینه کرده است. بر این اساس این هزینههای هنگفت تنها نزدیکی بشار اسد به ایران و روسیه را در پی داشته است. در ابتدای درگیریها در سوریه، عربستان و حامیان غربی آن تنها به رفتن بشار اسد راضی میشدند. اکنون اما مخالفان دولت سوریه به این نتیجه رسیدهاند که رفتن بشاراسد با اهرم فشار غیرممکن است.
در این میان زمانیکه آمریکا و متحدانش به ظاهر درحال مبارزه با داعش بودند ایران، روسیه و ترکیه با نادیده گرفتن عربستان در مناطق سوریه آتشبس ایجاد کردند. به تازگی در جلسهای که مخالفان دولت سوریه در ریاض برگزار کردند، وزیر خارجه عربستان، عادلالجبیر اعلام کرد که عربستان سعودی دیگر منافعی در سوریه ندارد و مردم این کشور باید آینده سوریه را با بشار اسد ببینند. عراق یکی دیگر از زمینهای باخت عربستان در مقابل ایران است. از سال 2003 زمانیکه صدام حسین سقوط کرد، عربستان سعودی هیچ تمایلی برای مراوده با دولت شیعهای که قدرت را در عراق بهدست گرفته بود، نداشت. در این سالها، بهرغم جنگی که بعثیها علیه ایران به راه انداختند، روابط ایران و عراق رو به گرمی رفت و این دو به متحدان استراتژیک در منطقه تبدیل شدند. در این راستا عربستانیها بهدنبال آن بودند با حمایتهای مالی و نظامی از گروههای جهادی تکفیری و ایجاد نابسامانی همکاریهای استراتژیک این دو کشور را متزلزل سازند، اما پس از شکستهای پیاپی تروریستها در عراق شکستی دیگر برای این کشور رقم خورد.
هفته گذشته وبگاه «المانیتور» در تحلیلی مشابه به بررسی شکستهای آلسعود در برابر ایران پرداخت. به گزارش این پایگاه، ایران و عربستان رقابتی طولانی برای تسلط بر بازارهای انرژی داشتهاند. در این میان سعودیها عنوان تولیدکننده آونگی را در سطح جهانی نصیب خود کردهاند. در سال 2010 زمانیکه قدرتهای جهانی تحریمهای گستردهای علیه اقتصاد ایران وضع کردند، عربستانیها برای تضعیف هرچه بیشتر اقتصاد ایران سطح تولیدات نفتی خود را بهطور بیسابقهای افزایش و به مشتریان آسیایی مقادیر بیشتر نفت با قیمتهای ارزانتر پیشنهاد دادند. البته طولی نکشید تا سیاستهای نابخردانه عربستان گریبان این کشور را بگیرد. در سال 2016 و پس از اجرایی شدن برجام تهران توانست سطح تولیدات نفت خود را به قبل از وضع تحریمها برگرداند و در نتیجه آن خریداران آسیایی به سمت این کشور بازگشتند. در این سال اقتصاد ایران توانست به لطف فروش گسترده نفت رشد اقتصادی 6 درصدی را تجربه کند. در این میان سعودیها که تحت تاثیر کاهش شدید دنطلای سیاه دچار کسری بودجه شدید شدند، به انتشار اوراق قرضه خارجی روی آوردند. اکنون ذخایر خارجی این کشور به پایینترین میزان از سال 2011 میلادی رسیده است. با توجه به اینکه خریداران طلای سیاه به قیمتهای پایین عادت کردهاند و با وجود افزایش تولیدات روسیه و آمریکا، انتظار میرود وضعیت بحرانی اقتصاد عربستان همچنان ادامه داشته باشد. بنا به تحلیل «المانیتور» در سالهای آینده عربستان سعودی باید تاوان سیاستهای غلط خود را – بهخصوص در جنگ یمن – بدهد. البته یک راه نجات برای این کشور وجود دارد و آن هم بهبود رابطه با ایران است. در این رابطه در ماههای اخیر پادشاهان سعودی تلویحا به نزدیکی با ایران چراغ سبز نشان دادهاند (در این رابطه یکی از اتفاقات مثبت حضور حجاج ایرانی در مراسم حج امسال پس از دو سال غیبت بود)
دنیای اقتصاد