مثلا اسرائیل تنش با ایران را وسیلهای برای نزدیکی و اتحاد خود با اعراب و تثبیت موقعیت خود میداند. عربستان خود را بهطور سنتی رقیب ایران میبیند و نگران است که بهبود رابطه ایران و آمریکا، جایگاه فعلی این کشور در منطقه را به خطر بیندازد. اروپا میداند که اگر رابطه اقتصادی ایران و آمریکا به حالت عادی بازگردد، شرکتهای اروپایی جایگاه فعلی را در ایران نخواهند داشت و موقعیتهای زیادی را به رقبای آمریکایی واگذار خواهند کرد؛ بنابراین رابطه سیاسی تنشآلود، نه بحرانی، بین ایران و آمریکا بهنوعی به نفع اروپا هم هست.
متاسفانه تنش سیاسی بین ایران و آمریکا، منافع اقتصادی و سیاسی زیادی را برای گروهها و کشورها ایجاد کرده است؛ بهنحویکه بسیاری، مدام بر طبل افزایش تنش بین دو کشور میکوبند. مثلا اسرائیل تنش با ایران را وسیلهای برای نزدیکی و اتحاد خود با اعراب و تثبیت موقعیت خود میداند. عربستان خود را بهطور سنتی رقیب ایران میبیند و نگران است که بهبود رابطه ایران و آمریکا، جایگاه فعلی این کشور در منطقه را به خطر بیندازد. اروپا میداند که اگر رابطه اقتصادی ایران و آمریکا به حالت عادی بازگردد، شرکتهای اروپایی جایگاه فعلی را در ایران نخواهند داشت و موقعیتهای زیادی را به رقبای آمریکایی واگذار خواهند کرد؛ بنابراین رابطه سیاسی تنشآلود، نه بحرانی، بین ایران و آمریکا بهنوعی به نفع اروپا هم هست.
همزمان عدهای در آمریکا تنش با ایران را وسیلهای برای توجیه حضور نظامی خود در منطقه و فروش اسلحه با ارقام نجومی به کشورهای حاشیه خلیجفارس میدانند. در ایران نیز عدهای بحرانهای سیاسی را که به دنبالش بحران اقتصادی خواهد آمد، فرصتی طلایی برای کسبوکار میبینند. به واقع اگر تحریمی نباشد، چگونه تجهیزات ساده را میتوان به چند برابر قیمت اصلی فروخت؟ چگونه میتوان حتی برای انتقال پول، حق دلالی گرفت؟ اما اینها فقط بخشی از پیچیدگی این مساله هستند.
در این معادله چند مجهولی و پیچیده از منافع گروهها و کشورهای مختلف از افزایش تنش ایران و آمریکا، به واقع برجام یک دستاورد بیهمتا برای دستگاه دیپلماسی ایران و نیز دریچهای برای صلح بوده است. اما متاسفانه این قدم بزرگ با یک مانع جدی در آمریکا مواجه شده است: پدیدهای به نام ترامپ. ترامپ تاکنون نهتنها برای ایران، بلکه حتی برای دوستان سنتی آمریکا نیز مشکلآفرینی کرده است. اروپا، ژاپن و کانادا هم از تیررس تصمیمات خلقالساعه او در امان نبودهاند. اتفاقا در این بین، ایران وضعیت خوبی دارد. البته فعلا. در مورد ترامپ و شخصیت او زیاد سخن گفته شده است. اما یک خصوصیت او بیش از همه در این مدت آشکار شده است.
او بیش از آنکه مرد سیاست باشد، «تاجری ریسکپذیر» است. شاید بتوان گفت که بیشتر مشکلاتی که او تا کنون به بار آورده ناشی از ریسکپذیری بالای او در سیاست، همانند ریسکپذیریهای او در دنیای تجارت است. اما در سیاست بیش از ریسکپذیری به خردورزی نیاز است؛ زیرا ریسکپذیری احمقانه در عالم تجارت، در بدترین حالت سبب ورشکستگی میشود. اما ریسکپذیری احمقانه در عالم سیاست میتواند تبعات فاجعهباری مثل جنگ به دنبال داشته باشد. دقیقا افزایش تنش اخیر بین کره شمالی و آمریکا، نتیجه همین بیخردی در عرصه سیاست است که حتی میتواند دنیا را با یک درگیری اتمی مواجه کند. حال سوال مهم این است که راهکار ایران برای عبور از این دوران چیست؟
جواب نگارنده بهطور ساده «خردورزی قهرمانانه» است. در حقیقت تلاش ترامپ و تیم جهوریخواهان این است که ایران اولین گام عملی در خروج از برجام را بردارد و با دستاویز قرار دادن تخطی ایران از تعهدات خود، آمریکا بتواند به قول خود، برجام را پاره کند. جنگ روانی عظیمی با محوریت آمریکا و مشارکت اسرائیل و عربستان در جریان است تا بهنوعی ایران را در این مسیر قرار دهند. در این شرایط مهمترین سیاست ایران برای مقابله با این فضا، خردورزی است. نه خردورزی که ناشی از ضعف و ناتوانی، بلکه ناشی از سربلندی و وارد نشدن در بازی خطرناک دشمنان ایران است.
نتیجه عملی این خردورزی را نیز میتوان در نشست اخیر سازمان ملل به وضوح مشاهده کرد؛ درحالیکه ترامپ بیمحابا سعی میکرد که با تهدید و سخنان مداخلهجویانه، خردورزی را از طرف ایرانی گرفته و زبان ایران را تبدیل به تهدید متقابل کند، سخنان خردگرایانه، صلحجویانه و تنشزدایانه رئیسجمهوری ایران سبب شد که به فاصله اندکی طرفهای اروپایی میلیاردها دلار قرارداد سرمایهگذاری و فاینانس را امضا کنند. این مساله نشان میدهد که دقیقا طرفهای اروپایی، پیام تنشزدایانه طرف ایرانی را موفق و پیروز میدانند نه زبان تهدید ترامپ را. اما آیا خردورزی ایران به معنای آن است که آمریکا از برجام خارج نخواهد شد؟ همانطور که اشاره شد، ترامپ بیش از خردورزی، روحیه ریسکپذیری و ماجراجویی دارد و به همین دلیل تصمیمات او ممکن است که منطبق با عقل سلیم نباشد؛ بنابراین هر اتفاقی ممکن است.
نگارنده معتقد است که حتی در صورت خروج آمریکا از این توافق، سیاست ایران باید با محوریت خردورزی از اتحاد قدرتهای بزرگ و کشورهای دیگر بر علیه ایران جلوگیری کند. یادمان باشد که به قطعنامههای هستهای علیه ایران، حتی چین و روسیه نیز رای مثبت داده بودند. رفتار این دو کشور در زمان سخت تحریمها نشان داد که آنها هم منافع اقتصادی و سیاسی خود را دارند و در این میان ممکن است که ایران وجهالمصالحه قرار گیرد؛ بنابراین لازم است با سیاستی خردورزانه از اجماع جهانی مجدد علیه ایران و وجهالمصالحه شدن کشور در بازی قدرتهای جهانی جلوگیری شود. انزوای اقتصادی و سیاسی ایران در بلندمدت شاید به پیروزی آمریکا منتج نشود، اما حتما به عقب افتادگی اقتصادی و تضعیف سیاسی ایران منجر خواهد شد.
دنیای اقتصاد