فشارکی در آخرین اظهارنظر خود درباره توسعه حوزه گاز ایران و با اشاره به مشکلات بینالمللی ایران، گفته است: «ایران در دنیا به بدقولی شهرت پیداکرده است. علاوه بر برهم زدن قرارداد کرسنت توسط ایران، موارد مشابه دیگری مانند قرارداد با هند نیز برهم زده شده است.»
این کارشناس ارشد حوزه انرژی در گفتوگویی تفصیلی که منتشر کرده، گفت: «برخی گمان میکنند وقتی قیمت نفت پنجاه دلار شده، یعنی ٥٠ درصد پایین آمده است. درحالی که این حرف، غلط است. قیمت نفت، از پنجاه دلاربرای مدت چند سال به صد دلار رفته و بعد دوباره پنجاه دلار شده، یعنی به جای اولش برگشته است. پس نباید مبدا را صد دلار قراردهیم. چون در چهار سال، فقط به دلیل مدیریت عربستان سعودی و شرایط مناسب، این قیمت، ثابت مانده است.»
او درباره نقش سعودیها در بالا نگه داشتن قیمت نفت گفت: « اقدام مهم عربستان در این زمینه این بود که خریداران بزرگ نفت، مانند امریکا را راضی کرده بود که قیمت بالا به نفع آنهاست و راه آنها برای دستیابی به انرژیهای تجدیدپذیر را باز میکند. در زمان ریاستجمهوری جرج بوش در امریکا، وقتی قیمت هر بشکه نفت، ١٠ دلار بالا میرفت، با عربستان تماس میگرفت و اعتراض میکرد. در زمان ریاستجمهوری اوباما، رشد تقاضای نفت از سالی یک و نیم میلیون بشکه، به ٨٠٠ هزار بشکه رسیده و نصف شده بود، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر افزایش پیدا کرده و باعث خوشحالی حامیان محیط زیست شده بود.»
فشارکی در مورد وضعیت قیمتی نفت شیل گفت: «آن زمان هنوز شیل اویل به وجود نیامده بود. قیمت شیل اویل در سال ٢٠٠٩ شکسته شد، اما از سال ٢٠١١ رشدکرد. تولید نفت امریکا از سال ١٩٧١ تا ٢٠١١، به مدت چهل سال، هرساله کاهش پیداکرده و در این مدت ٤ میلیون بشکه کم شده است. اما بین سالهای ٢٠١١ تا ٢٠١٥ تولید نفت امریکا ٤میلیون بشکه افزایش پیداکرد و در سال ٢٠١٥ مجددا به میزان سال ١٩٧١ رسید. یعنی از طریق شیل اویل، این کاهش چهل ساله جبران شد.
او افزود: «در آن زمان، عربستان و کشورهای عضو اوپک خوشحال بودند، چون خریداران، فروشندگان، حامیان محیط زیست و رقبای نفتی همه از این قیمت راضی بودند. اما مشکل اینجا بود که رقبای تازه نفتی در بازار به وجود آمدند. برای مثال، نفت فلات قاره نیجریه، با خرج و هزینه ٨٠ دلار، در بازار صد دلاری سود ده بود و توسعه یافت. چون فکر میکردند قیمت صددلاری، ماندگار است. اما در حقیقت، این قیمت، تنها برای ٤سال ثابت ماند. در سال ٢٠٠٩ و ٢٠١٠ قیمت نفت حدود ٦٠-٥٠ دلار بوده است و همه به دلیل داشتن بودجه کافی، از این موضوع خوشحال بودند و بعد به ١٤٧ رسید و دوباره از صد دلار به پنجاه دلار برگشت، ولی همه از این موضوع ناراحت شدند.»
او در پاسخ به اینکه رشد مصرف میان سالهای ٢٠٠٦ تا ٢٠٠٩ نافی گفتههای او در مورد نرمال بودن قیمت ٦٠ دلاری نفت است، خاطرنشان کرد: «قیمت نفت، با مدیریت عربستان به مدت چهار سال بالا رفت و من به شخصه شیوه مدیریت آنها را از نزدیک دیدم. قدرت عربستان در این بود که تولید بالایی داشت و همچنین میتوانست تولید را دومیلیون بشکه بالاتر یا پایینتر ببرد. یعنی میتوانست جای هر کشوری که از بازار یا اوپک بیرون میرود را پر کند، مانند لیبی و ایران. آقای علی النعیمی، وزیر سابق نفت عربستان، توانست با هوش و استعداد خود، بازار را کنترل کند.»
فشارکی ادامه داد: «در سال ٢٠١٤ افزایش تولید شیل امریکا به بالای یک میلیون و چهارصدهزار بشکه در روز رسید. درحالی که در آن زمان تقاضای نفت در امریکا ٨٠٠ هزار بشکه افزایش یافته بود. یعنی تنها در امریکا ٦٠٠ هزار بشکه نفت مازاد بود. بنابراین در این شرایط، آنها دو راه داشتند. اول اینکه تولید را پایین برده و قیمت را در حدود صددلار نگه دارند. یا اینکه قیمت را کاهش دهند. با توجه به اینکه در جلساتشان شرکت داشتم، مطمئنم که اگر میخواستند، میتوانستند قیمت را تا ٥ سال بعد نیز درصددلار نگه دارند. اما آنها آمادگی داشتند که تولید نفت را سه- چهار میلیون بشکه در روز کاهش دهند. در آن زمان، ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان، با این کار مخالفت کرد. چون عقیده داشت با کاهش تولید نفت، بزرگی و اهمیت سیاسی کشورش و نیاز سایر کشورها به عربستان، از بین خواهد رفت.»
این مشاور ارشد نفت و انرژی گفت: «طبق دستور پادشاه عربستان، تولید تا سقف ٩ میلیون بشکه خط قرمز آنها شد. یعنی پایینتر حق نداشتند بیایند که اقتدار عربستان حفظ شود. در آن زمان تولید آنها ٩ میلیون و ٤٠٠ هزار بشکه در روز بود. اما اگر حاضر می شدند تولید را تا ٨ میلیون و ٧٠٠ هزار بشکه پایین میبردند، میتوانستند قیمت را بالا نگه دارند. عربستان باور نمیکرد که افزایش تولید شیل امریکا ٥٠ درصد بیشتر از رشد تقاضای نفت کل دنیا شده باشد. در آن زمان، عربستان و حتی ما در مجموعه خودمان فکر میکردیم که قیمت ٧٠ دلار برای هر بشکه کافی است تا شیل اویل امریکا از بازار بیرون برود و میتوان کم کم بازار را پس گرفت. پس از اینکه قیمت نفت تا ٤٠ دلار تنزل پیدا کرد، به این نتیجه رسیدند که راه برگشتی برای افزایش دوباره قیمت نفت وجود ندارد. در حال حاضر، سیاست عربستان که موفق نیز هست، به گونهای است که مدیریت بازار و حفظ سهم بازار را به طور همزمان دارد، اما در آن زمان اجازه داد که قیمتها سقوط کند که رقبا از بازار خارج شوند. اما چون رقبا خارجنشدند، ناچار به کاهش زیادی شد.»
فشارکی در مورد دلایل حذف نشدن نفت شیل از بازار گفت: «شیل در کم کردن هزینه تولید موفق بودند که عربستان و هیچ کسی این را پیشبینی نمیکرد. در فناوری اتفاقات زیادی افتاد. برای مثال در بازدید اخیری که از یک حوزه تولید نفت شیل در تگزاس داشتم، پروداکتیویتی (تولید) اش نسبت به ٢ سال قبل ٤ برابر شده، یعنی ٣٠٠ درصد بالا رفته بود. در امریکا پنجاه درصد از منابع گازی شیل، خشک است و مابقی اصطلاحا تر (مرطوب) . درحال حاضر، بیشتر تولیدات از قسمت تر صورت میگیرد. میزان گاز زیادی در امریکا وجود دارد، الان میتواند از فروش نفت، برای تولید گاز خرج کند.»
فشارکی درباره مشکلات جذب سرمایهگذاری در حوزه گاز و قیمتگذاری در این بخش تصریح کرد: «در گذشته فردی به اسم آقای ثانی در شرکت گاز، قراردادی با ترکها امضا کرد که برای ترکها خیلی ضرر ولی برای ما سود داشت. این مبنای قرادادهای ما شد. درحالی که آن قرارداد یک استثنا بود و نباید مبنا باشد. در حال حاضر به دلیل گرانفروشی ایران، نمیتوانیم گاز به پاکستان بفروشیم، درحالی که برنامههای خرید LNG پاکستان خیلی جدی است و مناقصه آن را ما برگزار کردیم. دو هفته پیش، در سفری که به قطر و ملاقات با وزیر نفت آنجا داشتم، دریافتم که به دلیل اختلافات قطر با عربستان و امارات، قطریها تصمیم بر این دارند که ٤٠ میلیون تن LNG جدید راه بیندازند. درک این فرمولها، کار سختی نیست. هدف قطر دردست گرفتن بازار در آینده است. بازار گاز در حال حاضر مازاد دارد، اما از سال ٢٠٢٣ به بعد، پیشبینی میشود که با کمبود شدید گاز مواجه شویم و قطر به این دلیل اعلام راهاندازی کرد که بقیه این کار را نکنند. تمام شرکتهای بزرگ، برای قطر کار میکنند؛ ضمن اینکه توجه داشته باشید که قطر با منابع خودش این کار را میکند.»
اعتماد