با کمی تامل و تحقیق در فرآیند فضای کسبوکار در عصر کنونی، به خوبی این حقیقت آشکار میشود، عمده مدیران که نیرو و توان مضاعفی را صرف یافتن مشتری و تعقیب و رصد رقبا میکنند، برای یافتن فرصتها که مهمترین عنصر رشد آنان در بازار تلقی میشود اهمیت چندانی قائل نشده و در این حوزه عملا کمتحرک و بیانگیزه ظاهر میشوند و فراموش میکنند که فرصتها بنیان اصلی در کسبوکار و سرمایهگذاری آنان محسوب میشوند؛ هر چند نمیتوان از همه مدیران انتظار داشت که از این هنر کشف برخوردار باشند، زیرا لازمه رسیدن به این هدف بزرگ تیزهوشی و شم قوی منحصربهفرد است تا فرصتها موجب پیشتازی سازمانها شوند.
عبور از موانع و دامهایی که به شکل فرصتها خودنمایی میکنند و نیز تشخیص فرصتها از شبهفرصتها، از دیگر ملزومات مدیران هوشمند و رهبران حرفهای است که به خوبی قادر به تمییز دادن آن از یکدیگر هستند.فرصتها دائما در حال آمدن و رفتن هستند، ولی تنها بخش کوچکی از مدیران و رهبرانی که قابلیت شناسایی و توانایی اجرای آنها را دارند همچون شکارچیان قهار لحظهای درنگ نمیکنند و به صید آنها میپردازند. فرصتها در بسیاری از مقاطع تاریخی در شرایط سخت اقتصادی و کمبود منابع مالی سر برمیآورند؛ دقیقا مانند دیدن سنگهای قیمتی در کف رودخانهای که به خشکی گراییده است. حال ممکن است این سوال در ذهن خوانندگان متبادر شود که کشف فرصتها در اصل به چه معنایی است؟
در پاسخ باید گفت بهطور خلاصه فرصتها اینگونه تعریف میشوند: «غایب همیشه حاضر در زندگی همه انسانها» و «عنصر گرانقیمتی که پس از کشف و جامه عمل پوشاندن به آن منافع بالقوه نامحسوس را سریعا به منافع بالفعل قابل رویت مبدل میکند؛» همان گوهر با ارزشی که در دنیای تجارت رهبران را از پیروان و سرمایهداران موفق را از انسانهای معمولی و بیانگیزه مجزا میکند.فرصتها نتیجه نهایی خلق ایدهها و نوآوریهای جهان توسعهیافته امروز ما است. بهرهبرداری از منابع محدود برای رفع نیازها و خواستههای نامحدود انسانها مهمترین رسالت کشف فرصتها است.
نگاهی اجمالی به رشد و توسعه اعجابانگیز در دو دهه قبل در صنعت و تکنولوژی و اختراع حیرتآور انواع ماشینآلات و وسایل گوناگون پیرامون زندگی انسان امروزی، بهخوبی این حقیقت بزرگ را آشکار میکند که دسترسی به این موفقیتهای بینظیر تنها در سایه تلاش و تفکر مردان و زنان بزرگی به وقوع پیوست که در کشف فرصتها به موقع و بینظیر عمل کردهاند.زمانی ارزش این حقیقت پنهان برای سایرین به خوبی معلوم میشود که با تصور حذف تجهیزات و تکنولوژیهای نوین در زندگی اجتماعی و فردی، ادامه روند زندگی امروزی برای همه غیرممکن خواهد شد.
در این میان نباید فراموش کرد که یافتن فرصت و جامه عمل پوشاندن به آن همواره برای این دست از مدیران و رهبران کسبوکار با تنگناهای متعددی مواجه بوده و خواهد بود، ولی وجود این محدودیتها نباید موجب کمتوجهی به این اصل مهم و دوری از تدوین استراتژی موثر در پیشبرد امور توسعهای شود، چرا که فرصتها همگی طول عمر مشخصی دارند و خط سیر کشف تا عملی کردن آنها تابع منطق زمانی خاص و محدودی است که هیچگاه نباید از نظرها پنهان بماند.بارها پیش آمده که شرکتکنندگان در همایشها و سمینارهای بازاریابی و فروش، سوالات مکرری را عنوان میکنند که مگر در زمانه کنونی با وجود این حجم اطلاعات متنوع و متعدد فرصتهای دیگری درکسبوکارها باقی مانده که نسبت به کشف آنها کنجکاو باشیم و در جهت عملی کردنشان تلاشی صورت دهیم؟
پاسخ نگارنده به آنها این است: ضمن تغییر زاویه دیدتان، ذهنتان را همواره تشنه نگه دارید تا قادر باشید به خوبی فرصتها را دریابید و آنها را صید و ذهن تشنه خود را سیراب کنید. این موضوع دقیقا گواه این واقعیت است که در آسمان پرستاره، در به در به دنبال ستاره بگردیم.این سوال را در نظر بگیرید: دلیل این همه اشتیاق هیاتهای خارجی برای سرمایهگذاری در سرزمین ایران چیست؟ آنها در فاصله چند هزار کیلومتری از ما چه چیزی را در پهنه این سرزمین میبینند که خود ما در اینجا از رویت و کشف این همه فرصت ناتوانیم؟هماکنون تجار انگلیس در بخش گردشگری ایران سرمایهگذاری کردهاند، چراکه ایران بهعنوان کشور واسط در مسیر هند، چین، آسیای مرکزی، روسیه و اروپا میتواند بهعنوان شاهراه جدید و به بیان دیگر جاده ابریشم نقش اصلی را بازی کند.
برابر تحقیقات به عمل آمده، حجم تجارت بین این کشورها بهخصوص از طریق خطوط ریلی میتواند تا ۶۰۰ میلیارد دلار درآمد ایجاد کند. مسابقه و تکاپوی شدید بیش از ۴۰۰ شرکت خارجی برای ورود به بازار پوشاک و نساجی ایران و همچنین سرمایهگذاری شرکت بزرگ هتلداری ملیا اسپانیا در سال آینده در سواحل دریای خزر و احداث هتل در استان مازندران و همینطور تمایل فرانسویها و شیخنشینان دبی در این حوزه، از موارد دیگر هستند.فراموش نکنیم اجداد ما در اعصار مختلف تاریخ از خاک این کشور صنعت بینظیر سفالگری و کاشیکاری را ایجاد کردند و از پشم چهارپایان نخ درست کردند و با پوست میوههای رنگارنگ آنها را رنگآمیزی و صنعت بیبدیل فرش ایرانی را با افتخار به دنیا عرضه کردهاند و صدها نمونه دیگر.آیا زمان آن فرا نرسیده که برای شناخت به موقع فرصتها در سطح ملی، زاویه دید مدیران، رهبران، کارآفرینان و نخبههای کشور تغییر یابد که علاوهبر بهرهوری، ایجاد اشتغال و افزایش تولید به ظهور اولینها در صنایع و تکنولوژیهای برتر پرداخته شود که خود به سرریز شدن منافع سرشار برای بنگاههای اقتصادی و کشور خواهد انجامید؟
نباید این اصل را از یاد برد که در شرایط کنونی تغییر دیدگاه در فرصت یابی موجب تکمیل علوم و تکنولوژیهای بعدی میشود؛ همانطور که رشد و توسعه در صنایع خودروسازی، هواپیما، پهپادها، صنعت IT، هوش مصنوعی، ارتباطات ماهوارهای و ارزانقیمت، تلفنهای همراه و... در چند سال اخیر در سطح بینالمللی حیرت انگیز بوده و این یعنی در جهان صنعت و تکنولوژی استفاده به موقع و به جا از فرصتها نقش بسیار پر رنگی در ادامه حیات کسبوکارها ایفا میکند و جوهره اصلی آن به شرایطی که کشورها در آن قرار گرفته یا خواهند گرفت بستگی خواهد داشت.آنها در پس یک فرصت به اصطلاح پیشپاافتاده، ساده و غیرعملی، دنیایی از سود و سرمایه را از سراسر جهان به حساب بنگاهها و موسسات خود سرازیر میکنند. نمونه بسیارکوچک آن طراحی اپلیکیشنها و بازیهای متنوع سازگار با تلفنهای همراه همچون واتس اپ، پوکمون و... است که برای مخاطبان مشتاق در سراسر دنیا تهیه شده است.
ولی متاسفانه در شرایط کنونی عادت بد و قدیمی برخی مدیران به صدور انواع دستورالعملها و بخشنامههای گوناگون در حیطه مدیریتی، آنها را در حصاری سخت و محدود اسیر کرده و این یک واقعیت انکارناپذیر است که فرصتها را نمیتوان در قالب دستورالعملها و بخشنامهها محصور و محدود کرد، بلکه ظهور فرصتها به قابلیت ذهنی و حسی منابع انسانی سازمانها مرتبط است.در ابداع لوازم مکمل تکنولوژی باید گفت، بهعنوان مثال فردی که منوپاد را برای سهولت بیشتر در عکسبرداری سلفی تلفن همراه اختراع کرد به راحتی توانست در سایه شرکتهای معظم تولید تلفن همراه با کشف فرصت پنهان عکسبرداری سلفی، صاحب میلیونها دلار سود شود، چرا که قطعا او به خوبی و در زمان مناسبی به این واقعیت پی برد که هر تکنولوژی جدیدی بعد از ظهور و حضور خود در بازار به مکملهای مختص به خود نیازمند خواهد شد؛ همان نیازهایی که هیچگاه شرکتهای اصلی فرصت پرداختن به آنها را نه دارند و نه خواهند داشت.فراموش نشود در دنیای کنونی فرصتهای پنهان در دل بسیاری از تغییرات از جمله نارضایتی و اختلافات قومی و فرهنگی، جنگها و منازعات سیاسی و نظامی، فرهنگی، اجتماعی، تغییرات اقلیمی و آب و هوایی، وجود بلایای طبیعی، تعویض روسای جمهور و رهبران کشورها و حتی تغییر مدیران وزارتخانهها، موسسات، شرکت ها، برگزاری محافل تخصصی و حرفهای همچون همایش ها، سمینارها و... نهفته است.
همه این رخدادها یعنی جلوه گری فرصتهای جدید و نوظهور که با بروز وقایع و همچنین پیشبینی تغییرات در پارادایم حال و آینده زندگی انسانهای کره خاکی رخ مینمایند و همچنین یعنی غروب فرصتهایی که به موقع کشف و اجرا نشدند و از دید بسیاری پنهان ماندند و عمرشان به پایان رسید.دسترسی انسان کنونی به انبوهی از اطلاعات و دادهها میتواند به عنوان عامل محرکی عمل کند که ذهنیتها را به سمتوسوی کشف میان پدیدهها و رابطه آنها با یکدیگر نزدیکتر کند تا در پی آن، فرصتها با شفافیت بیشتری نمایان شوند.شاید به جرات بتوان گفت در هیچ دورهای از تاریخ بشری همچون عصر معاصر، حجمی به این وسعت از فرصتها و خواستههای متنوع در برابر انسان پدید نیامده است، به گونهای که هجوم این همه اطلاعات در زندگی انسانها به یکی از دغدغههای بزرگ او مبدل شده است.
برای اثبات این ادعا همین حالا به صفحه گوشی تلفن همراه خود نظری بیفکنید و مشاهده کنید که ساعتها گذشته ولی هنوز فرصت نکردهاید به سیلی از پیام ها، تصاویر و... ارسالی به گوشی تان نگاهی بیندازید و در صورت لزوم به آنها پاسخ دهید؛ حتی پیامهایی که از کانالها و گروههایی که شخصا و با رغبت به عضویت آنها درآمدهاید و برایتان ارسال شدهاند. حال چه باید کرد؟باید سریعا بین ورودیها و خروجیهای ذهنیتان تناسب عقلانی ایجاد کنید و در پی کشف فرصتها با نگاهی ویژه به دنیای واقعی پیرامون و دنیای مجازی باشید، چرا که درک حقیقت و پذیرش واقعیتهای موجود از الزامات پیشرفت انسان مدرن امروزی است تا بهوسیله آنها قادر باشد سهمی موثر در سبد توسعه جهان پیرامون خود کسب کند.
در غیر اینصورت بهطور بیرحمانه از صحنه بازیگری و نقش آفرینی خارج و به لحاظ محتوایی از گردونه رقابت اصلی بیرون رانده خواهد شد. در چنین زمانهای توسل به احساس رضایت از وضعیت موجود بهدلیل هراس از دست دادن حس امنیت و آسایش، عاملی بازدارنده در فهم درست فرصتها خواهد بود.بنابراین برای رسیدن به وضعیت مطلوب وتقویت ذهن رهبران و مدیران سازمانها در عرصه درک بهتر فرصتها، تنها راه چاره در این اصل نهفته که ذهنها را باید نسبت به موضوع اصلی یعنی کشف فرصتها غنی سازی کرد و به جد از اکتفا کردن به دانسته ها، تجارب، محدودیتهای موجود و پیش داوریها به کلی اجتناب ورزید.
یکی از وظایف مهم رهبران و مدیران کنونی در دنیای تجارت و مدیریت علاوه برتوجه فراوان به عوامل و ساختارهای درون سازمانی، توجه ویژه به عوامل برون سازمانی جهت شناخت و دستیابی به فرصتها و عملی کردن آنها است که باید در راس برنامههای استراتژیک سازمانی گنجانده و سریعا در سطوح مختلف سازمانی به مورد اجرا گذاشته شود، چرا که تولیدات بسیاری از شرکتهای فعلی بدون در نظر گرفتن فرصتهای موجود، در آیندهای نه چندان دور عملا با کاهش فروش، تولید و در نهایت کاهش سود مواجه خواهند شد.اهداف و فرصتهای زندگی، همچون ماهیها در دریا هستند. اگر هدف صید ماهی کوچک باشد، باید در قسمت کم عمق آن و اگر هدف صید ماهی بزرگ باشد، بهطور یقین باید در قسمتهای عمیق و خطرناک دریا قرار بگیرید. انتخاب با شما است.
دنیای اقتصاد