موضعگیریهای اخیر دولت امریکا که همراهی بخشی از کنگره این کشور را در زمینه مقابله با ایران به همراه داشت، سبب شده تا برجام دوباره در صدر اخبار قرار بگیرد. بسیاری از منتقدان داخلی هم فرصت را مناسب دیدهاند تا مخالفت خود را با توافق هستهای پس از دو سال باز هم به اشکال گوناگون مطرح کنند. برخی از این منتقدان باور دارند برجام نه تنها دستاوردی برای کشور نداشته، بلکه سبب شده تا به اقتدار کشور هم خدشه وارد شود. چرا که ترامپ باور دارد برجام برای امریکا هیچ دستاوردی نداشته و سود آن تنها به ایران رسیده است.
برجام توافقی میان ایران و کشورهای ١+٥ برای رفع مشکلاتی که در زمینه برنامه هستهای ایران پیش آمده بود. این توافقنامه قرار بود تا دوباره رابطه اقتصادی ایران را با کشورهای توسعهیافته گسترش دهد و زمینه توسعه کشور را فراهم آورد. درنتیجه توافق برجام به هیچ عنوان برنامهای برای رشد اقتصادی نیست، بلکه برنامهای سیاسی- دیپلماتیک است که میتواند اقتصاد ایران را نیز از مواهب خود بهرهمند کند. از بدشانسی دولتمردان ایران بود که پس از مدتی، باراک اوباما جای خود را به ترامپ تندرو داد و ناگهان ادبیات مسوولان سیاسی آن کشور تغییر کرد.
اکنون در شرایطی که امریکاییها چندان تمایلی به ادامه برجام ندارند و مترصد این هستند که با نخستین بهانه این توافق بینالمللی را لغو کنند؛ در ایران فعالان اقتصادی با دقت تحولات را دنبال میکنند. آنچه در این میان تعیینکننده است، مواضع دیگر کشورها درباره توافق هستهای است. هیچکدام از کشورها (انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه) از رویه ترامپ راضی نیستند و همگی از رییسجمهوری امریکا خواستند که از به هم زدن توافق برجام خودداری کند. حتی شرکتهایی مانند توتال که اخیرا قرارداد توسعه فاز یازدهم پارس جنوبی را هم امضا کرده است، اعلام کرده در صورت تحریمهای امریکا، این شرکت تمام تلاش خود را برای باقی ماندن در ایران انجام خواهد داد.
شکاف میان اروپا و امریکا، جایی است که ایران میتواند اقتصاد را خود توسعه دهد و نیز در مقابل منزوی شدن مقاومت کند. اروپاییها سرمایه و تکنولوژی کافی برای رشد اقتصاد ایران را دارند و اکنون که سران این کشورها از رویه امریکا راضی نیستند، ایران میتواند آنها را به سوی خود بکشد. مذاکره و توافقهایی که شرکتهای اروپایی در دو سال بعد از توافق برجام با ایران داشتهاند، نشان میدهد که اروپاییها بدون توجه به تهدیدهای رییسجمهور امریکا علاقهمند به گسترش همکاریهای اقتصادی با ایران هستند.
به هم خوردن برجام به زیان امریکا خواهد بود
هادی حقشناس، نماینده پیشین مجلس و کارشناس اقتصادی تصریح کرد: «در خصوص برجام باید به این سوال جواب دهیم که چه شرایطی منجر به آن شد تحریمهای جهانی به شکل قانونی و حقوقی درآید؟ واقعیت مطلب این است که ١٠ سال قبل و هنگامی که آژانس اتمی به ایران هشدار میداد و نسبت به آینده برنامه هستهای کشور ابراز نگرانی میکرد، هیچ توجهی به آن نشد و نهتنها توجه کافی صورت نگرفت بلکه با مطرح کردن مسائل دیگر، بر دامنه تنشها افزوده شد. نتیجه این شد که چهار الی پنج قطعنامه از شورای امنیت را بپذیریم و علاوه بر این کشورهای اروپایی و امریکایی روابط اقتصادی خود را با ایران قطع کردند. سوال این است که آیا دوباره ما مشمول فصل هفت قانون منشور سازمان ملل میشویم و یکبار دیگر شورای امنیت قطعنامه صادر خواهد کرد؟ پاسخ قاطع این است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. چون چین و روسیه مخالف این فرآیند هستند و اروپاییها نیز سود خود را در این ماجرا نمیبینند. نهتنها چنین نیستند بلکه حداقل به لحاظ سیاسی در مقابل امریکا ایستادند و از ترامپ خواستند کاری با برجام نداشته باشد. این شکل مساله است. به لحاظ شکلی اتفاقی مشابه ١٠ سال گذشته رخ نخواهد داد.»
حق شناس در مورد اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است، گفت: «اتفاقی که در حال شکلگیری است این است که روابط تیرهتری که میان ایران و امریکا از زمان اشغال سفارت شکل گرفته، تیرهتر میشود. آنچه در ادوار گذشته ریاستجمهوری ایران و امریکای پیش ترامپ میان دو کشور بود، برداشته شدن دیوار بیاعتمادی بود اما در زمان ترامپ این دیوار بیاعتمادی بالا رفت. اینکه امروز برخی اعضای کنگره از ترامپ خواستند برجام را نقض کنند دقیقا به دلیل این است که آنها نمیخواهند دوباره روابط به تیرگی سابق بازگردد.»به گفته این نماینده پیشین مجلس، با توجه به پیشینه قبلی ترامپ که یک تاجر است و همواره به دنبال سود اقتصادی است، در اینجا هم به دنبال یک معامله بزرگ است و این در حالی است که توقف برجام به معنای ایجاد تنشهای بزرگ در خاورمیانه است. یعنی همه کشورها آماده یک چالش بزرگ جهانی خواهند شد. چالشهای جهانی ممکن است به دنبال خود جنگ داشته باشند و برای جنگ نیاز به تجهیزات پیشرفته وجود دارد. در اینجا است که حامیان ترامپ یعنی همان بنگاههای بزرگ اسلحهسازی حداکثر سود را خواهند برد. لذا به نظر میرسد رییسجمهوری امریکا به دنبال حرفه اصلی اقتصادی خود است. عضو هیات علمی دانشگاه در رابطه با تاثیر این تحولات بر ایران گفت: «برای ایران به نظر میرسد اتفاق جدیدی نیفتاده زیرا ما چهار دهه است با این مواضع امریکاییها آشنا هستیم ولی در زمان فعلی چون ایران به پنج کشور صنعتی به علاوه آلمان اعتماد کرده و داوطلبانه الحاقیه آژانس را پذیرفته، مازاد سوخت هستهای را خارج کرده، رآکتور اراک را متوقف کرده و مهمتر از همه سانتریفیوژها طبق توافق جمع شدند؛ چنین اقداماتی ناراحتکننده است چون اعتماد را از یک طرف سلب میکند. ایران درراستای افزایش مراودات، به طرف مقابل اعتماد کرد و درنتیجه نقض برجام و توافقات بینالمللی این بار بر دوش امریکاست. نه تنها افکار عمومی داخل کشور، بلکه افکار جهانی نیز به حقانیت ایران رسیده است. امروزه برای همه مشخص است این کشور امپریالیستی و زورگو است که نهایتا میتواند به نفع ایران باشد.»
او خاطرنشان کرد: «چالشهای اقتصادی ایران و نوسانات شاخصها طبیعت اقتصادی همه کشورهای جهان است و ایران امسال به لحاظ بنیه اقتصادی، روابط سیاسی، به لحاظ وجهه بینالمللی ایران چهار دهه پیش که سفارت امریکا اشغال شد، نیست. درنتیجه منافعی که در صورت نقض برجام از سوی امریکا از دست میرود هم نمیتواند نقش مهم برجام در شرایط باثبات کنونی و امکان توسعه آتی را زیر سوال ببرد. اگر امریکا برجام را کنار بگذارد به زیان خودش خواهد بود، چون اجماع گذشته برای انزوای ایران وجود ندارد. »
افزایش مراوده با اروپا؛ راهکار توسعه ایران
مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی باور دارد که ایران میتواند با گسترش همکاریها با اتحادیه اروپا و به ویژه آلمان، نتایج مطلوبی به دست آورد. این کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «اعتماد» بیان کرد: «برجام برخلاف آن چیزی که برخی میگویند در ایران دستاورد داشت. برجام اقتصاد را از بسته بودن نجات داد زیرا پیش از برجام این اقتصاد قفل شده بود و امکان ارتباط با جهان خارج از خودش را نداشت. در ضمن قرار هم نبود برجام مشکلات اقتصادی ایران را حل کند، بلکه این توافق برای رفع موانع ارتباطی با اقتصادهای توسعهیافته بود.»پازوکی در پاسخ به این سوال که اگر برجام نبود، اقتصاد ایران چه وضعی داشت، پاسخ داد: « اگر برجام نبود، در یک اقتصاد بسته و قفل شده هیچ کاری نمیشد انجام داد. حتی اگر بهترین اقتصاددانهای جهان هم به ایران میآمدند، با اقتصادی که راهی به بیرون خود ندارد کار چندانی نمیتوان انجام داد. اگر مشکلات اقتصاد ایران را ١٠٠ بگیریم، ٢٠ درصد آن مرتبط به برجام بود و مابقی ناشی از سیاستگذاریهای داخلی است. مثلا بحث خصوصیسازی را بنگرید، وقتی آلمان شرقی در آلمان غربی ادغام شد، با یک تفکر علمی کارخانجات با قیمت ارزان به بخش خصوصی واگذار شد و حالا بین شرکتهای آلمان شرقی و آلمان غربی تفاوت مهمی وجود ندارد و هر دو به اقتصاد خصوصی شده و توسعهیافته رسیدند اما در جامعه ایران این اتفاق رخ نداد چون رانت در اقتصاد وجود دارد و در حاکمیت تفوق بر خصوصیسازی وجود ندارد. من نقش قوه قضاییه را در خصوصیسازی مهمتر از قوه مجریه میدانم چرا که میتواند با فساد در چنین پروژههایی مقابله کند.»او درباره راهکارهای ایران، در شرایطی که امریکا بخواهد برجام را کنار بگذارد، گفت: «در شرایط فعلی پیشنهاد من افزایش ارتباط با کشورهای توسعهیافته است. در دوره اوباما از فرصت بهدست آمده استفاده نکردیم. ما بسیاری از مشکلات خود با امریکا را میتوانستیم در زمان رییس جمهوری پیشین امریکا حل کنیم، چون او شخصیتی میانهرو در امریکا بود و قابل قیاس با دیگر روسای جمهوری ایالاتمتحده نبود.
در شرایط فعلی که تندروها در آن کشور به قدرت رسیدند و سکان کشور را به یک تاجر دادند، فکر میکنم جمهوری اسلامی باید سیاست خارجی خود را بر پایه اولویت تعامل با جهان و به اتحادیه اروپا نگاه ویژهای داشته باشد. اروپا اولویت امروز کشور ما است و در این میان آلمان و فرانسه بسیار مهم هستند. خوشبختانه مردم ایران نگاه مثبتی به آلمان دارند و این کشور را مظهر پیشرفت میدانند. اگر این اولویت را در سیاست خارجی و اقتصادی قایل باشیم، آلمان را به عنوان کشوری که امروز میتواند با ایران مراودههای بزرگ انجام دهد، مورد مشورت قرار دهیم. بنابراین در این رابطه ببینیم قطعا منفعت خواهیم برد. امروز باید مدنظر داشت که ترامپ امروز در امریکا هم محبوبیت بالایی ندارد و محبوبیت او دایم در حال کاسته شدن است. درنتیجه هدف ما از برجام رابطه با جهان بود و این مهم هماکنون در دسترس است. ترامپ فرد عجیبی نیست، کسی است شبیه تندروهای داخلی، درنتیجه نباید نقش او را در بحرانزایی آن چنان مطلق دید.»
اعتماد