بازار سهام در هفته جاری یک گام صعودی استوار دیگر را برداشت تا با رشد ۴/ ۱ درصدی شاخص، گارد صعودی این متغیر برای فتح قله تاریخی ۸۹۵۰۰ واحدی محکمتر شود. به این ترتیب، در صورت رشد ۲ درصدی، شاخص کل پس از نزدیک به چهار سال برای نخستین بار در محدوده سودآوری نسبت به آن زمان قرار میگیرد.
اهمیت این اتفاق به لحاظ روانی و تکنیکی هم بسیار بالا است چراکه میتواند با جلب توجه بیشتر به سمت بورس و افزایش اطمینان سرمایهگذاران، موج صعودی را تداوم بخشد. در همین حال، بازدهی بازار از ابتدای سال جاری به مرز ۷/ ۱۳ درصد رسیده که نسبت به تمام فرصتهای سرمایهگذاری در مدت مشابه شرایط بهتری را نشان میدهد. با این وجود، در تحلیل پایداری روند صعودی حاضر باید به نقش پررنگ رشد قیمتهای جهانی به ویژه در بخش فلزی و معدنی توجه داشت؛ وضعیتی که اگر با عطسه چینی در ماههای آینده با اختلال مواجه شود، نه تنها امکان رکوردزنی را از بورس تهران سلب خواهد کرد بلکه حتی پایداری قیمتهای کنونی در صنایع بزرگ و به تبع آن شاخص کل را با دشواری روبهرو خواهد کرد.
رشد پالایشی در سایه ابهامات
هرچند ممکن است در نگاه نخست از «ابهام» بهعنوان یک عامل نامساعد برای سرمایهگذاری یاد شود، اما سابقه بورس تهران نشان میدهد که گروه دیگری از سرمایهگذاران به ویژه آنها که ذائقه کوتاهمدت دارند، از سرمایهگذاری در سهامی که از لحاظ مالی و سودآوری با ابهام مواجه هستند، استقبال میکنند. نمونه این رفتار در گذشته در مورد سهام شرکتهای کوچک زیانده یا درخصوص شرکتهای رایانهای و پیمانکاری مشاهده شده است.اما شاید بارزترین رفتار این نوع سرمایهگذاران در سالهای اخیر در سهام پالایشی قابل رصد باشد؛ جایی که دومین صنعت بزرگ بازار سرمایه به رغم مواجهه با ابهامات مهم در زمینه نرخهای فروش و گزارشدهی مالی، گردش سهام بالا در ابعاد میلیاردی و نوسانات قیمتی گسترده را تجربه کرده و میکند. واقعیت این است که هر یک از عوامل بنیادی از جمله قیمت نفت، نرخ ارز مبادلهای، ارز آزاد و... را اگر مبنای تحلیل عملکرد و سودآوری شرکتهای پالایشی در گذشته قرار دهیم، در مقطعی از زمان با تناقضات و ناپیوستگی در تحلیل مواجه میشویم؛ به این معنا که دورههایی وجود دارد که سود پالایشگاهها از هیچ یک از فاکتورهای بنیادی ظاهرا موثر بر وضعیت این صنعت پیروی نمیکند.
در نقطه مقابل، سیاستهای وزارت نفت و شرکت ملی پخش و پالایش را میتوان مهمترین عامل در تعیین نرخ خوراک و قیمت محصولات و به تبع آن بازدهی شرکتها دانست که آن هم به لحاظ تاریخی فاقد فرمول مشخص با دقت معقول توسط تحلیلگران بازار بوده است. علاوه بر همه اینها، پالایش و پخش، اعلامیه نرخهای فروش و خوراک را بر اساس همان رابطه غیرقابل کشف هم در موعد مقرر به شرکتهای پالایشی نمیدهد و همین مساله، در پایان هر فصل مانع از امکان تهیه صورتهای مالی توسط این شرکتها در موعد مقرر میشود. در چنین فضای مبهمی که با عدم ارسال به موقع اطلاعات با ابهام مضاعفی هم رو بهرو میشود، بدیهی است که سکان نوسان قیمتها به دست شایعات و معاملهگران کوتاهمدت سپرده شود. همین مساله باعث شده تا میزان نوسان قیمت این سهام پالایشی حول میانگینها به نحو قابل توجهی از سایر گروههای بزرگ بیشتر باشد که به معنای ریسک بالاتر سرمایهگذاران است. در هفته جاری نیز شایعات مربوط به احتمال دریافت نرخهای مطلوب در فروشهای ۶ ماهه باعث جهش چشمگیر ۹ درصدی شاخص این صنعت شد که نقش اصلی را در رشد شاخص کل داشت. با توجه به ابعاد بزرگ این صنعت و جذب طیف وسیعی از سرمایهگذاران به این سهام، به نظر میرسد باید نهاد ناظر نسبت به شفافسازی رابطه تجاری این بنگاهها با دولت به منظور فراهم شدن امکان تحلیلپذیری و کاستن از بار سنگین شایعات در نوسانات این سهام اقدام کند.
دست بالای بازارساز در مصاف ارزی
پربیراه نیست اگر گفته شود در بین عوامل موثر بر وضعیت بورس تهران، نرخ ارز به دلیل تاثیر مستقیم بر درآمد صادرکنندگان و نیز تولیدکنندگان داخلی در زمره صدرنشینان لیست قرار میگیرد. بهطور سنتی، نرخ ارز در سه سال گذشته به دلیل اوجگیری تقاضای تجاری در فصل پاییز روند افزایشی داشته و سقف جدیدی را ثبت کرده است؛ هرچند متعاقب آن در فصل زمستان، به ویژه از نیمه دی ماه به بعد، روند کاهشی در ارز مشاهده میشود. در سال گذشته نرخ دلار آزاد در اوایل دی ماه در سطح ۴۱۴۰ تومان سقف زد و امسال هنوز رکورد جدیدی در این بخش ثبت نشده، هرچند قیمتها از مرز روانی ۴ هزار تومان عبور کرده است.
برخی اخبار غیررسمی از نقش پررنگ نهاد موسوم به بازارساز (بانک مرکزی) در عرضههای روزانه و کنترل بازار حکایت دارد که مانع از بروز هیجانات صعودی بیمحابا بهرغم برخی نااطمینانیها در حوزه سیاست خارجی شده است. به این ترتیب، آنچه تا به اینجای کار از نبرد متقاضیان و عرضهکنندگان ارز در بازار آزاد مشهود است، تسلط سمت عرضه بر تقاضا و مهار رشد قیمتهاست؛ روندی که اگر تا دو ماه دیگر به همین شکل ادامه یابد به معنای توفیق بازارساز در عبور از گردنه ارزی امسال و ورود طبیعی این متغیر مهم به فاز استراحت طبیعی است. برای فعالان بورس تهران هم فارغ از نوسانات روزانه، آنچه اهمیت دارد میانگین نرخ ارز است؛ مسیری که با اطلاعات فعلی انتظار نمیرود امسال هم از ریل نرخ رشد تاریخی سالهای اخیر (سالانه ۶ درصد) فاصله بگیرد.
نشانههای ضعف چینی
تقاضای چین و نیز برخی محدودیتها در زمینه تولید به دلیل مسائل محیط زیستی در این کشور، نقش اساسی در رشد قیمتهای جهانی به ویژه در بخش فلزی و معدنی در سال جاری داشته است. اخیرا نیز دامنه رشد به محصولات شیمیایی کشیده شده و جهش چشمگیر نرخ اوره و متانول هم این هفته شرکتهای مرتبط در بورس تهران را به نحو مثبت متاثر کرد. با این حال، اخیرا نشانههایی به چشم میخورد که نشان از امکان عدم ادامه این روند به ویژه در بخش فلزات و سنگآهن دارد.در همین راستا، قیمت مسکن چین در ماه گذشته میلادی در کمترین تعداد شهرها در ۲۰ ماه گذشته رشد کرده است. همچنین رشد ماهانه میانگین ارزش املاک هم تقریبا بهطور کامل اخیرا متوقف شده است. در همین حال، شاخص تولیدات کارخانهای چین در ماه گذشته از اوج ۵ ساله پایین آمد و کمتر از سطح انتظارات ظاهر شد. همگام با بروز نشانههای کاهش تقاضا، قیمت سنگ آهن هم از اوج ۸۰ دلاری دو ماه پیش، بیش از ۲۵ درصد سقوط کرده و به محدوده ۵۸ دلار رسیده است. با توجه به اتکای بالای رونق جاری بورس تهران به قیمتهای جهانی و بروز نشانههای اولیه از عقبنشینی موقت تقاضا و قیمتها در چین، لازم است تا سرمایهگذاران به دقت تحولات این حوزه را در ماههای آینده رصد کنند تا متناسب با سمت و سوی تحولات، نسبت به تنظیم استراتژی سرمایهگذاری خود در سهام مرتبط اقدام کنند.
دنیای اقتصاد