مهدی زارع مطابق بررسیهای صورت گرفته معتقد است: عمق بیشتر زلزلهها در ایران در اکثر موارد زیاد نیست و بیشتر زلزلههای مهم و مخرب ایران در عمقهایی بین ۸ تا ۲۰ کیلومتر رخ دادهاند، ولی بیشترین عمق زلزلههای ایران را میتوان در جنوب شرق، در مکران دید که یک ورقه اقیانوسی عربی به زیر ورقه قارهای اوراسیا فرو میرود.
در این ناحیه حتی میتوان زلزلههایی به عمق بیش از ۳۰ کیلومتر مشاهده کرد که کمخطرتر از زلزلههای با عمق کمتر هستند. مثال مهم آن هم زلزله سراوان در ۲۷ فروردین ۱۳۹۲ با بزرگای ۷/ ۸ ریشتر است که در عمق ۶۳ کیلومتری زمین رخ داد، چرا که این زلزله به پهنه فرورانش مکران مربوط بود. البته بیشتر زلزلههای ایران عمقهای حداکثر تا ۲۰ و ۲۵ کیلومتری دارند. وقتی زلزلههای بزرگ در عمق زیاد اتفاق میافتد، انرژی رسیده از آنها به سطح زمین خیلی کمتر میشود در این حالت آیا میتوان گفت عمق زلزله، دقیقا چه میزان از انرژی آزادشده را طی زلزله میکاهد؟ زارع در پاسخ به این پرسش، در کانال تلگرامی خود اینطور نوشته است: «این سوال درستی است، ولی جواب دقیقی برای آن وجود ندارد، هرچند میتوانیم با محدودکردن موارد، پاسخی تقریبی به آن بدهیم. مثلا زلزله منجیل در عمق ۱۸-۱۹ کیلومتر و بزرگای ۷/ ۳ ریشتر رخ داد. وقتی انرژی این زلزله به سطح زمین رسید، شتاب نیم G (نصف شتاب جاذبه زمین) ثبت شد. اما زلزله بم در عمق ۸/ ۵ کیلومتر با بزرگای ۶/ ۵ رخ داد و در سطح زمین شتاب یک G ایجاد کرد و حتی مقداری از یک G هم بیشتر شد. بعضی مردم در زلزله بم بهخاطر این شتاب به هوا پرتاب میشدند.»
زلزلهشناس ایرانی که مطالعات گستردهای درباره زلزله بهخصوص زلزلههای رخ داده در نقاط مختلف جهان طی سالهای اخیر انجام داده است، درباره فاجعهبار بودن شتاب یک G نیز اینطور میگوید: «جواب مثبت است. یکی از شاهدان عینی که همه خانوادهاش را در این زلزله از دست داده بود، در سالگرد زلزله بم به ما میگفت شما که زلزله را مطالعه میکنید هرگز نمیتوانید میزان وحشت این زلزله را درک کنید، بهخاطر اینکه در همان دو ثانیه اول حرکت رفت و برگشت (موج افقی)، خانه با شتابی معادل شتاب جاذبه زمین حدود نیم تا یک متر جابهجا شد و از شدت ضربه، پیش از اینکه دوباره به جای اول برگردد، همه دیوارها به صورت آوار خرد و متلاشی شد و همهچیز پایین آمد.
البته مقدار جابهجایی افقی ۵۰ سانتیمتر تنها در دستگاه شتابنگار در محل فرمانداری بم ثبت شده و ممکن است مردم مقادیر دیگری از جابهجایی افقی را تجربه کرده باشند. در برخی زلزلهها شتاب دو یا سه G هم مشاهده شده است. در زلزله بم بهدلیل نزدیکبودن کانون زلزله به شهر، مولفه عمودی این شتاب بزرگتر بود. چنین شتابی میتواند به راحتی آدم را به هوا پرتاب کند. مثلا در زلزله منجیل افرادی بودهاند که توانستند در لرزشهای اولیه حاصل از ثانیههای اولیه رسیدن موج در روستای پاکده، خود را از اتاق به در خانه برسانند؛ ولی با لرزه دریافتی بعدی، از آنجا به درون منزل پرتاب شدهاند.»
زمین لرزهها به لحاظ عمق بروز – محلی که امواج از درون زمین منتشر میشود - به سه طبقه تقسیمبندی میشود. زلزلههای عمیق، زلزلههایی هستند که عمق کانون آنها بیش از 300 کیلومتر است. هرچه عمق زلزلهها کمتر باشد خرابیهای بیشتری دارد. هر چه بزرگی یک زلزله بیشتر و کانون آن به سطح زمین نزدیکتر خطرات بیشتری دارد. در زلزلههای کمعمق معمولا شدت تکانها به سرعت از مرکز زلزله کاهش مییابد. البته در زلزله کرمانشاه که موسسه ژئوفیزیک، عمیق آن را 11 کیلومتر عنوان کرده، اگر چه عمق کمی داشته اما آنچه باعث شد نیمی از پهنه ایران آن را احساس کنند، بزرگای زلزله بوده است.
دنیای اقتصاد