روزنامه نیویورک تایمز در این گزارش مینویسد: سعید حریری، نخستوزیر لبنان، در ساعت ۸:۳۰ صبح دومین روز دیدار از عربستان به دفتر پادشاهی عربستان فراخوانده شد؛ ساعتی که براساس استانداردهای این پادشاهی هم زودهنگام است. او نمیدانست چه چیزی در انتظارش است. حریری که از متحدان قدیمی عربستان است صبح آن روز شلوار جین با تیشرت بر تن کرد به این امید که احتمالا با محمد بنسلمان در صحرا اردو خواهد زد. تمام این رویاها نقش بر آب شد. تلفن همراهش از وی گرفته شد، غیر از یک محافظ، تمام محافظانش از او جدا شدند و نیروهای امنیتی سعودی بر خلاف معمول او را آماج تهدید و توهین قرار دادند. سپس بیاحترامی نهایی رخ داد: برگهای از پیش نوشته شده به او داده شد مبنی بر اینکه طی یک سخنرانی در تلویزیون سعودی باید از سمت خود استعفا دهد.
«آن برنارد» و «ماریا ا بوحبیب»، گزارشگران نیویورکتایمز در گزارش ۲۴ دسامبر خود در این باره نوشتند: به همین دلیل بود که یک روز زودتر به ریاض فراخوانده شد تا تحت فشار استعفا دهد و در انظار عمومی ایران را مقصر جلوه دهند گویی او یک کارمند معمولی است نه نخستوزیر یک کشور دارای حاکمیت. پیش از رفتن به سوی تلویزیون به او حتی اجازه داده نشد به خانههایی که در تملک داشت برود؛ در عوض، باید از نیروهای امنیتی تقاضا میکرد تا یک دست کت و شلوار به او بدهند. این اقدام عجیب، فصل دیگری از اقدامات عجیب و غریب محمد بنسلمان بود؛ جوانی جاهطلب و رویاپرداز که عزم کرده ساختار قدرت را نه فقط در کشورش که در منطقه تکان دهد. در داخل، صدها نفر از شاهزادگان، تاجران و ثروتمندان را در آنچه که عملیات «مبارزه با فساد» نامیده میشود، زندانی کرده است. در خارج، جنگ یمن را به راه انداخت و وارد تقابل با قطر شد. «برنارد و حبیب» بر این باورند که در روزی که به حریری امر شد خطابه استعفای خود را بخواند او همچون طعمهای در چنگال ولیعهد عربستان بود تا رقیب دیرین خود ایران را به چالش بکشد.
پشت پرده بازداشت حریری
یک مقام لبنانی میگوید پس از نطق تلویزیونیاش، مقامهای دولت لبنان تلاشی بیهوده به خرج دادند تا به حریری دسترسی بیابند. با این حال، حریری به خواستهاش هم رسید: عصری را در صحرا با بنسلمان به سر برد. مجموعهای از حوادث رخ داد و کل خاورمیانه را در آستانه بحران فرو برد: شلیک موشک از صنعا به ریاض، دستگیری شاهزادگان سعودی و ابهام در فضای سیاسی لبنان. سیاستهای محمد همگی به ضد خود تبدیل شد: حمله به یمن باعث گرفتار شدن او در این باتلاق شده است؛ محاصره قطر باعث نزدیکتر شدن این کشور به ایران شد؛ در نهایت بهدنبال بیرون کشیدن نخستوزیر لبنان و استعفای او بود که خود به قدر کافی مطیع و هوادار عربستان بود. حماسه یک ماهه محمد نمونه دیگری از تلاشهای رهبر جدیدی بود که میخواست «دگرگونکننده» عربستان نام گیرد اما تلاشهایش با نتایجی ناخواسته مواجه شد آن هم در منطقهای که آبستن بحران است.
نتیجه اقدامات محمد در لبنان هم خلاف آن چیزی از آب درآمد که وی میخواست: «حریری در پست خود ابقا و حزبالله قویتر از هر زمان دیگری ظاهر شد.»
تاکتیکهای «بسیار ابتدایی» عربستان باعث شد برخی متحدان نزدیک این کشور مانند آمریکا، کویت، اردن، مصر و حتی حزب حریری هم از این کشور رویگردان شوند. عربستان شاید خواستار امتیازاتی از لبنان بوده باشد اما این امتیازات ارزش این «توفان دیپلماتیک» را نداشت. «برنارد و حبیب» میگویند مقامهایی که با آنها در این باره صحبت کردند نامشان مخفی است تا مبادا گرفتار حادثه یا بحران شوند. با این حال، آنها معتقدند هیچ کس غیر از خود حریری نمیتواند جزئیات دقیق را بر زبان آورد. آنها معتقدند حریری مایل نیست سخنی در مورد ماجرای سفر و استعفای خود بگوید و دوست دارد این «اپیزود را پشتسر بگذارد» و از آن عبور کند. یک مقام ارشد سعودی میگوید؛ حریری «به شدت مورد احترام بود» و همچنان «دوست محترم و عزیز» این پادشاهی است.
با بالا رفتن سطح خشم در لبنان، مقامهای لبنانی از طرح بلندمدت عربستان برای بیثباتسازی در اردوگاههای آوارگان فلسطینی در این کشور پرده برداشتند. همچنین شواهدی در دست است که نشاندهنده نگرانیهایی در بیروت بود. این نگرانیها چیست؟ مقامهای لبنان میگویند عربستان یا متحدان لبنانی اش به دنبال این بودند که در این اردوگاهها یا جاهای دیگر شبه نظامیان ضدحزبالله تشکیل دهند. این را دو مقام ارشد لبنانی و تنی چند از دیپلماتهای غربی بهشرط فاش نشدن نام میگویند. هیچ یک از این توطئهها عملیاتی نشد.
مقامهای غربی و عربی میگویند هنوز نمیدانند عربستان از تمام این طرحها دنبال چه چیزی بود. بسیاری معتقدند سعودیها هدفشان ایجاد ناآرامی در لبنان یا حتی جنگ بود. آنها میگویند آنچه روشن است این که عربستان بهدنبال تحریک لبنان برای کاستن از قدرت حزبالله بود و در همین راستا درصدد فروپاشی دولت ائتلافی حریری بود که شامل حزبالله و متحدانش میشد. «برایان کوتلیس»، تحلیلگر Center for American Progress در واشنگتن میگوید: «درک اقدامات عربستان منوط است به درک تحولات سیاسی در دیگر کشورها و سرمایهگذاری در روابط دیپلماتیک که نمیتواند یکشبه شکل گیرد.» او معتقد است: «رقابت برای قدرت و نفوذ در خاورمیانه امروز به شدت تغییر کرده و سعودیها بازی مبهمی را با نتایجی بسیار مغشوش شروع کردهاند.»
چند سالی است که رابطه میان حریری و عربستان شکرآب شده است. سعد همچون پدرش رفیق، بخش زیادی از اعتبار سیاسی و موفقیت مالی خانوادگیاش را مدیون حمایتهای عربستان است. اما دولت عربستان معتقد است حریری باج بزرگی به حزبالله داده است. «برنارد و حبیب» میافزایند:«در قاموس عربستان، حزبالله هم حزب سیاسی و هم گروهی شبهنظامی است که به دولت پاسخگو نیست.» مقامها میگویند حریری اواخر اکتبر از ریاض دیدار کرد و معتقد بود که عربستانیها را برای آشتی با حزبالله برای احتراز از بنبست سیاسی متقاعد کرده است.
حریری پس از بازگشت به لبنان و در راستای کاستن از دامنه بحران، از طریق واسطههایی به رهبر حزبالله پیغام داد که فتیله سخنرانیهای تند و تیز خود علیه جنگ ویرانگر عربستان در یمن و شخص محمد بنسلمان را پایین بکشد. همان هفته، سامر السبهان، مشاور و وزیر امور خلیجفارس دولت عربستان که به تندروی شهره است، به لبنان نسبت به «تحولات شگفتآور» در افق هشدار داده و حزبالله را به جنگ علیه عربستان متهم کرد. در سوم نوامبر، حریری با علیاکبر ولایتی دیدار و از همکاریهای ایران قدردانی کرد. این شاید آخرین تیر سعودیها بود. ظرف چند ساعت، حریری پیامی از ملکسلمان دریافت کرد که «همین الان بیا.» قرار بود او به جلسهای برود که چند روز دیگر برقرار میشد اما فوریت سفر این مقام ایرانی، سعودیها را به خشم آورد.
سعودیها با پنهان کردن خشم خود از حریری خواستند به عربستان برود و با بنسلمان در صحرا دیدار کند. اما همین که هواپیمایش در ریاض به زمین نشست ورق برگشت و شد آنچه شد. صبح روز بعد او برای دیدار با شاهزاده احضار شد اما کاروان سلطنت به دنبالش نیامد. حریری در عوض با خودروی شخصی رفت. به جای دیدار با بنسلمان هم با برخی دیگر از مقامها دیدار کرد که حکم بازداشت او را داشتند. مقامهای لبنانی ساعات طولانی میان غیبت حریری و حضور دوباره او در لبنان را «جعبه سیاه» مینامند. این مقامها میگویند مایل نیستند حریری را در این مورد تحت فشار بگذارند چرا که حریری یکبار گفته بود آنچه در عربستان گذشت، بدتر از آن چیزی است که آنها تصور میکنند.
دنیای اقتصاد