بررسی تجارب کشورهای مختلف در زمینه سیاستگذاری پولی به خوبی نشان میدهد که بانکهای مرکزی از شیوههای اجرائی گوناگونی جهت دستیابی به اهدافی که دارند استفاده میکنند که برخی از مهمترین آنها عبارت از عملیات بازار باز، پنجره تنزیل، ذخایر قانونی، خرید و فروش ارز و ترغیب اخلاقی است . در این بین به نظر میرسد عملیات بازار باز، جایگاه ویژه و منحصر به فردی در سیاستگذاری پولی داشته و ابزار اصلی بانک مرکزی جهت دستیابی به اهدافی که دارد، محسوب میشود.
به لحاظ تعریف، منظور از عملیات بازار باز فعالیتی است که در آن بانک مرکزی با خرید و فروش گروه خاصی از اوراق بهادار، تلاش میکند تا اهداف سیاستی خود در بازار پول (بازار بین بانکی) را دنبال کند. وجه تسمیه «بازار باز»، آزاد بودن عوامل اقتصادی در ورود و خروج در این بازار و مشارکت در عملیات بانک مرکزی است. یعنی از یک سو بانک مرکزی اختیار دارد که به خرید و فروش اوراق اقدام ورزد و از سوی دیگر، بانکها (که طرف دیگر معامله هستند) نیز اختیار دارند که این اوراق را بخرند یا بفروشند.
در سادهترین حالت میتوان عملیات بازار باز را خرید و فروش اوراق قرضه با کیفیت توسط بانک مرکزی با هدف تاثیرگذاری بر متغیرهایی مانند حجم پول و نرخ بهره بازار در نظر گرفت. در واقع سیاستگذاران پولی با خرید و فروش اوراق قرضه، سیاستهای پولی انقباضی و انبساطی را به اجرا می گذارند. به این صورت که در شرایط رکودی، بانک مرکزی با خرید اوراق قرضه باعث میشود عرضه پول در اقتصاد افزایش یافته و نرخ بهره کاهش یابد (در سطح هدف قرار گیرد). در مقابل در شرایط تورمی، فروش اوراق قرضه توسط بانک مرکزی، عرضه پول را در اقتصاد کاهش و نرخ بهره را افزایش میدهد.
در بانکداری مرکزی نوین و بر اساس چندین دهه تجربه کشورهای گوناگون، این مطلب به اثبات رسیده است که قابلیت عملیات بازار باز جهت زمینهسازی دستیابی به اهداف سیاستی، بیشتر از سایر روشها است و به همین دلیل در حال حاضر، به صورت گستردهتری مورد استفاده واقع میشود. شاید به همین دلیل است که در حال حاضر تقریبا در تمامی کشورهایی که دارای چارچوب سیاست پولی هستند، از عملیات بازار باز استفاده میشود.
برخی از مهمترین ویژگیها یا مزیتهای عملیات بازار باز در مقابل سایر ابزارهای سیاستگذاری پولی عبارتاند از:
الف- عملیات بازار باز بر اساس منطق بازار پیش میرود. به عبارت دیگر بانک مرکزی به جای آنکه به صورت دستوری و با اجبار، بانکها را مجبور به رعایت نرخهای بهره هدف کند، خود با خرید و فروش اوراق قرضه، نرخ رایج بازار را به سمت نرخ بهره هدف هدایت میکند.
ب- در این عملیات ابتکار عمل (تعیین میزان و مدت عملیات) با بانک مرکزی است و نه بانکهای طرف مقابل. این در حالی است که در سایر روشها (مانند پنجره تنزیل)، شروع عملیات با بانکها است و نه بانک مرکزی.
پ- سرعت این عملیات بیشتر از سایر روشها بوده و تجربه نشان دهنده اثرگذاری بیشتر آن نیز است.
ت- قابلیت این ابزار در تامین اهداف مورد نظر بانک مرکزی، به ویژه جهتدهی به نرخ بهره بازار پول به سمت نرخ بهره هدف، بیشتر است.
در پایان لازم به ذکر است که با توجه به منافع مهم عملیات بازار باز، ضرورت دارد بانک مرکزی کشور تلاش کند تا با خرید و فروش اوراق بهادار و صکوک دولتی موجود در بازار مالی (مانند اخزا، سخاب، آجاد و غیره) جهت استفاده از این ابزار مهم سیاستگذاری پولی اقدام کند. در این رابطه برطرف کردن موانع قانونی یک ضرورت محسوب میشود.
ایبنا